به گزارش شبنم ها، امشب در مدینه خبری پیچیده است در بیت حسین (ع). نور  بر دستان خورشید بالا می رود یا عَلَی العَجب الهم صل علی محمد و آل محمد شبه پیغمبر است . اصحاب پیامبر از این همه شباهت به شگفت امده اند لبخندش بوی پیامبر می دهد گویی دوباره  نفس های او در مدینه می دمد, زمین غرق نور است بوی عطر محمد(ص) زمین را فرا گرفته است حسین (ع)بهشت را در آغوش خود سوی اسمان گرفته است یک علی اکبر است و حماسه عجیب کربلا شهد بوسه های حسین (ع)بر لب های سوزناکش گویی  به یکباره احمد از حرا باز گشته است .

بخشی از گفتگوی حضرت علی اکبر و امام حسین (ع)

کاروان حماسه و ایثار پس از پشت سر نهادن چندین منزل به موقفی به نام بنی مقاتل رسیدند .عقبه بن سمعان که از یاران و همراهان امام حسین (ع)بود  نقل می کند : شب هنگام  در رکاب امام حسین (ع)  حرکت می کردیم چندین ساعت پس از حرکت امام حسین (ع )را خوابی سبک فرا گرفت سر مبارک ایشان بر روی زین اسب بود به زودی  حضرت دید گان خود را گشود و فرمود "انا لله وانا الیه راجعون الحمد الله رب العالمین "دو یا سه بار آیه استرجاع را تکرار فرمود   ;حضرت علی اکبر (ع)با فراست ودرایتی که داشت متوجه حال پدر گردید آن دم که فهمیدند پدر آیه استرجاع را بر زبان جاری می نماید مرکب خویش را به سوی اسب پدر هدایت کرد و خطاب به ایشان گفت پدر جان از چه جهت آیه استرجاع را تلاوت می کنید .امام فرمود :فرزند عزیزم اندکی که خواب رفتم سواری عنان اسب را کشید و گفت :"القوم یسیرون و المنایا تسری الیهم این قوم در حال حرکتند در حالی که مرگ به سوی آنان می آید."

علی اکبر (ع)پس از لحظه ای مکث با قوت قلب و شهامتی شگفت رو به پدر بزرگوار خویش بیان کرد :پدر جان خداوند حادثه ای ناگوار پدید نیاورد آیا ما بر حق نیستیم ؟ امام در پاسخش فرمود : آری به خداوندی که بازگشت بندگان به سوی اوست ,ما برحقیم علی اکبر با شنیدن این پاسخ چون گل شکفت ,با آرامشی خاص امام حسین (ع)را مورد خطاب قرار داد و گفت :ای پدر !وقتی بر حق بودن ما مسلم است در این صورت باکی نیست بر حق جان می دهیم .امام (ع)هنگامی که مشاهده فرمود فرزند در این مصاحبه معرفتی سربلند و پیروز بیرون آمد شاد شد او را مخاطب قرار داد و فرمود خداوند به تو پاداشی نیکو عطا کند نیکوترین پاداشی  که باید فرزندی از پدر خویش دریافت کند .

برگرفته از کتاب ابصار العین مرحوم سماوی صفحه 86