مریم 45 سال از بهار زندگیاش میگذشت. او هیچ وقت فکر نمیکرد بیماری و افسردگی آنچنان بر جانش رخنه کند که جان شوهر سابقش را بگیرد و یگانه دخترش را داغدار کند.
قاتل از قتل همسرش اظهار پشیمانی کرد و گفت : درخواست اولیای دم را قبول میکنم. من واقعا زنم را دوست داشتم، فقط از او میخواستم کمی تحمل کند تا دوباره کار پیدا کنم. مرتب من را تحقیر میکرد و میگفت تو بیعرضه هستی.