به گزارش شبنم ها ، طنین یاس به نقل از مشرق نوشت: روز رحلت امام، روز باورنکردنیای برای همه ما بود. از دو سه روز پیش که امام در بیمارستان بستری شده بود و خبرش به ما رسیده بود؛ ترس برمان داشته بود که نکند امام را از دست بدهیم. اصلا نمیتوانستیم دنیای بعد از امام را تصور کنیم. اما گریزی از سرنوشت نبود و بالاخره این اتفاق افتاد. به محض اینکه خبر به ما رسید. همه دور هم جمع شدیم و گریه کنان و سینه زنان راه افتادیم سمت دفتر کنسولگری ایران. دوست داشتیم برویم پیش ایرانیها و غم و غصه این فاجعه را با هم قسمت کنیم. یادم میآید که فاصلهمان هم کم نبود. سر راه مردمی که ما را میدیدند و متوجه میشدند که چه خبر است و کجا میرویم به ما میپیوستند،جمعیت عظیمی گرد هم آمدند و یک راهپیمایی چند کیلومتری راهانداختیم تا کنسولگری ایران.خیلی از اهل سنت هم در جمع ما بودند. اینقدر فضا غمبار و مصیبتزده بود که من در فاصله مسیر، یک مرثیه در مدح امام به زبان پشتو آماده کردم و در مراسمی که بعدا آنجا برگزار شد خواندم.
اما به آنجا که رسیدیم توقع چیزهای دیگری را داشتیم. این مشاهده عینی خود من بود؛ دیدم که مسئولین ایرانی وقتی دوربین برای فیلمبرداری آمد، شروع به سینه زنی و گریه کردند و وقتی دوربین رفت کل قضیه تمام شد، یک جا دور هم جمع شدند و سیگار میکشیدند و حرف میزدند و انگار نه انگار . آن تاثرات غم و اندوهی که در مردم شیعه و سنی اهل پیشاور دیده می شدند، اصلا در آنها مشاهده نمی شد.
این خیلی برای ما برخورنده بود. واقعیتش را بگویم اگر عشق ما به خود امام خمینی(ره) اینقدر عمیق و ریشهدار نبود شاید خیلیها بر میگشتند و از این به بعد جور دیگری فکر میکردند. مسئولین ایرانی، نمایندگان جمهوری اسلامی، اینجور واکنش نشان دادند به رحلت امام و آن وقت من یک پیرمرد اهل تسنن را نمیتوانستم آرام کنم از گریه.این واقعیت تلخی برای همه ما پاکستانیها حاضر در آن جا بود و خاطره تلخ 14 خرداد سال 68 را تلختر و گزندهتر کرد.
از خالکوبی جوان آرژانتینی تا سربند جوان بوسنیایی
1. این عکس متعلق به 8 سال پیش است.در سال 2006 در بوینسآیرس آرژانتین گرفته شده است، در جریان یک راهپمیایی اعتراضآمیز به حملات هوایی اسرائیل به جنوب لبنان.یک جوان آرژانتینی که روی بازویش را با نقش امام خمینی، رهبر انقلاب ایران خالکوبی کرده است.توضیح دیگری در مورد عکس وجود ندارد.
تقریبا 30 سال پیش مرتضی آوینی، عکسی از یک جوان بوسنیایی که به پیروی از بسیجیان ایرانی سربند «اللهاکبر» بسته بود روی جلد مجلهاش، سوره چاپ کرد و توسط وزیر وقت ارشاد توبیخ کتبی شد به دلیل چاپ عکسی مغایر با شئونات اسلامی. تصویر به وضوح نشان میداد که آرمان خمینی و فرزندانش خیلی زود تا قلب اروپا نفوذ کرده بود. اما پسر بوسنیایی موی بلندی داشت و عینک دودی...
از« منتظریآباد کشمیر» تا هنوز نام پسران آفریقایی «خمینی» است
محمد محمدی نجات مستندساز ایرانی برایمان تعریف میکند: در کشمیر مکانی وجود دارد که نامش منتظر آباد است. من وقتی این نام را بر روی تابلو دیدم تعجب کردم. دقت که کردم دیدم وسط تابلو را رنگ کردهاند و قسمتی را حذف کردهاند.برایم سوال پیش آمد که چرا این شکلی شده است؟ وقتی از محلیهای آنجا سوال کردم گفتند که این روستا نام دیگری داشته است؛ نام اینجا در اوایل انقلاب ایران به منتظری آباد تغییر میکند. زمانی که امام خمینی(ره) با مرحوم منتظری مشکل پیدا میکند، خود مردم آن منطقه؛ «ی» منتظری آباد را حذف کردهاند و نام آن را به منتظر آباد تغییر دادهاند.
این مردم چنین تعصبی نسبت به امام دارند.فرجی دیگر مستندساز ایرانی از سفرش به آفریقا تعریف میکند و اینکه آنجا وقتی مادری بچه خردسالش را صدا میزده است ابتدا فکر کرده است که اشتباه شنیده است. اما بعد که دقت کرده است از میان همه آن کلمات نامفهوم به زبان محلی مردمان آن دیار، لفظ خمینیاش را تشخیص داده است که نام پسرک را خمینی گذاشتهاند و آنجا نام پسرانشان را خمینی میگذارند. سهیلی کریمی از روستایی در قزاقستان تعریف میکند به نام «ایرانسکی» که در قلب سرزمین کفر، بالای همه خانهها عکس امام خمینی است و سلیم غفوری از قهوهخانهای در عمق کوههای هیمالیا تعریف میکند که عکس امام را به سر در مغازهاش زده است و وقتی سوالپیچش میکنند که تو کجا و امام کجا، میگوید: این عکس اعلان هویتی ماست و ...
از«ماکت امام» تا با «سرعت 55 برانید تا با خمینی مبارزه کنید»
سه سال پیش، در روزهای منتهی به سالگرد پیروزی انقلاب ایران در سال 57، در دهه فجر سال 90 مغز مبتکر بخشی از مدیریت فرهنگی نظام که مسئولیت طراحی برنامههای دهه فجر آن سال را بر عهده دارد به جنبش درمیآید. حاصل میشود این: ماکتی دو بعدی در ابعاد واقعی از امام خمینی با مقوا و چسب تهیه میکنند، یک عده مقام مسئول را دعوت میکنند. هواپیمایی شبیه به هواپیمایی که امام را از فرانسه به ایران آورد پیدا میکنند. ردیف سربازان و مسئولان صف میکشند برای استقبال از ماکت امام. دو سرباز تشریفات بالای پلهها میروند، ماکت امام را از پلهها پایین میآورند و بعد ماکت را میبرند داخل یک اتاق و آن را وسط اتاق میگذراند و وزیر و نماینده مملکت مینشیند حتما به گوش دادن به سخنان ماکت امام. عکسها مثل بمب در رسانههای خارجی منفجر میشود و مایه مضحکهای بزرگ. دو سال بعد دوباره همین اتفاق دقیقا با همین تفاصیل در مشهد و فرودگاه آن شهر اتفاق میافتد.بعید نیست امسال هم این برنامه تکرار شود.
امروز اگر نام امام خمینی را به زبان فارسی یا انگلیسی در گوگل سرچ کنید. در بین پنجاه شصت عکس اول حتما عکسی هم از این شاهکار بینالمللی ما ایرانیها در تبلیغ و بزرگداشت اماممان پیدا میکنید. ( به احترام امام، عکسهای این ابتکار ویژه را منتشر نمیکنیم)
**
انتهای پیام/ ن
دیدگاه شما