به گزارش شبنم ها به نقل از طنین یاس : زنانِ ایران اسلامی پیش از انقلاب اسلامی و پیش از حضور امام خمینی ، در طول پنجاه سالِ سیاهِ حاکمیت خاندان فاسد پهلوی، زیر فشار و یورش فرهنگی استعمار و استکبار غرب گرفتار بوده و دست و پا میزدند و این در حالی بود که اسلام در هزاروچهارصد سال قبل، برخلاف جوامع و تمدن جاهلی که زنان را حقیر و ضعیف و دون شمرده و آنان را در خدمت ابتذال و فساد گرفته بود، به زنان، شخصیتی باکرامت و مقامی والا بخشیده بود.
اما رضاخان این مهره ی استعمار و استبداد، با زیر پا گذاشتن حریم و عفاف زن مسلمان و حقوقی که اسلام برای زن مشخص کرده بود، خشنترین شیوه را در اشاعه ی فرهنگ مبتذل غرب، در قالب کشف حجاب به کار برده و دیگر چیزی نمانده بود تا آخرین آثار زن و مادر مسلمان، در این کشور اسلامی محو و نابود شود، چنان که در دیگر نقاط عالم، محو و نابود شده بود.
وقوع انقلاب اسلامی در ایران بستری را فراهم ساخت که زنان مسلمان بتوانند شخصیت خویش را بازیافته و در روند انقلاب، هویت و مقام و منزلت خویش را- که مرهون سالها مقاومتِ زنان مسلمان در برابر استبداد و فساد و کشف حجاب رضاخانی بود- به منصهی ظهوور برسانند، و بینش سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خویش را بازیابند.
این تحول فکری و روحی بزرگی که نصیب زنان شد، موهبت الهی بود که امام خمینیرحمۀالله بارها از آن به بزرگی یاد کرده و آن را افتخار بزرگ ملت ایران دانسته و فرمودند: «من در جامعه[ی] زنها یک جور تحول عجیبی میبینم که بیشتر از تحولی است که در مردها پیدا شده [است].»
اولین محور شخصیتی زن که میتوان در نگاه امام از آن سخن گفت، شخصیت فردی زن است. در حالى که در گذشته زنان در موقعیتهاى مختلف زندگى خویش همواره از شأن و جایگاه خود دور مانده و حتى منزلت انسانى آنان مورد تردید قرار مىگرفت امام خمینیزن را مظهر تحقق آمال بشر معرفى مىکنند: زن انسان است، آن هم یک انسان بزرگ، زن مربى جامعه است، از دامن زن انسانها پیدا مىشوند. ، «زن مظهر تحقق آمال بشر است … از دامن زن مرد به معراج مىرود.»
به عقیده امام خمینی زن در دو مرحله مظلوم بوده است: «یکی در عصر جاهلیت و یکی در ایران در زمان شاه لاحق. اسلام در وقتی که ظهور کرد در جزیرۀالعرب، بانوان حیثیت خودشان را پیش مردان از دست داده بودند، اسلام آنها را سربلند و سرافراز کرد. اسلام آنها را با مردان مساوی کرد. و در زمان شاه به اسم اینکه میخواهند زن را آزاد کنند، ظلمها به او روا داشتند و از مقام شرافت و عزت و معنویت که داشت، پایین کشیدند. شاه میگفت:«زن باید فریبا باشد»، البته به آن نظر حیوانی و مادی پست که او داشت، زن را از مقام انسانیت فرو کشید به مرتبه یک حیوان… به اسم اینکه می خواهد برای زن، مقام درست کند، زن را از مقام خودش پایین تر آورد… در صورتی که زن یک انسان است، آن هم یک انسان بزرگ.» ایشان همچنین می فرمایند: «اسلام نظر خاص بر شما بانوان دارد… عنایتی که اسلام به بانوان دارد، بیشتر از عنایتی است که بر مردان دارد… مقام زن، مقام والاست، عالی مرتبه هستند، بانوان در اسلام بلند پایه هستند.»
دومین محور شخصیتی زن در دیدگاه امام خمینی ، شخصیت زن در خانواده است. زن در چارچوب خانواده هم همسر است در مقابل شوهر و هم مادر است برای فرزندان، و این دو جنبه از شخصیت زن، نقش او را در خانواده نشان میدهد. همچنین جایگاه زن در خانواده، حد فاصل بین شخصیت فردى زن و جایگاه و نقش زن در اجتماع است. چارچوب خانه یک پل ارتباطى است براى پیوند دادن فرد با جامعه، و طبعاً مربى و راهنماىِ فرد براى پیوستن و چگونه پیوستن به جامعه، زن خواهد بود.
حضرت امام براى دامن مادران که اولین مکتب و محل تربیتى فرزندان مىباشد تأکید زیادى کرده اند و مادران را موظف مىدانند که فرزندان خود را خوب تربیت کنند و در این وظیفه هیچگونه کوتاهى را جایز نمىشمارند. چرا که از نظر ایشان: «مادرها مبدأ خیرات هستند. اگر خداى نخواسته مادرانى باشند که بچهها را بد تربیت کنند، مبدأ شرند…»
چنانکه کوتاهى از طرف مادران را در این زمینه موجب مسؤلیت مىدانند: «…در اول که بچه ها در دامن شما بزرگ مىشوند، مسؤل افعال و اعمال آنها هم شما هستید، همان طورى که اگر یک بچه [را] خوب تربیت کنید، ممکن است که سعادت یک ملت را همان یک بچه تأمین کند.»
«دامن مادرها، دامنى است که انسان از آن باید درست بشود، یعنى اول مرتبه تربیت، تربیت بچه است در دامن مادر، براى اینکه علاقه بچه به مادر بیشتر از همه علایق هست و هیچ علاقهاى بالاتر از علاقه مادرى و فرزندى نیست، بچهها از مادر بهتر چیز اخذ مىکنند.»
حقوق اجتماعی زنان در زمان های مختلف دستخوش فراز و نشیب های فراوانی شده است تا جایی که در بعضی دور تاریخی حتی از اصلی ترین حقوق خود مثل حق حیات محروم شده و در بعضی دور به حاکمیت سرزمین خود دست یافتند. بر همین اساس حقوق اجتماعی زنان از دیر باز مورد مناقشات و بررسی جامعه شناسان و محققان قرار گرفته است.
از آنجا که در مکتب اسلام برای زنان جایگاه ویژه حقوق مبسوط و حدود دقیق و ظریف و حکیمانه ای پیش بینی و تبیین و تعریف شده است و این حقیقت های متعالی و راهگشا و نجاتبخش در اندیشه های ناب امام راحل آشکارا تبلور یافته است بر آن شدیم تا دیدگاه های آن راهبر فرهیخته را در رابطه با زن در اجتماع مورد بررسی قرار دهیم.
زن دارای شخصیت والایی است و در جهان حاضر در همه عرصه ها حضوری همه جانبه دارد، لذا اهمیت دادن به این نیمه بالنده جوامع بشری و تجلیل از مقام ارزشمند در جهت تعالی هر چه فزونتر امور معنوی و پیشرفت و ترقی پر شتابتر و پویاتر درامور علمی و مادی است. بی شک آن کس که مسلمانان است و ایدئولوژی اسلامی شیعی را پذیرفته است، سعی دارد، با الهام گرفتن از حیات فاطمه فکرش را فاطمی و اخلاقش را زینبی وعیان ونهان و بیان و مرامش را توحیدی نماید و بالاخره بینش و منش خویش را خدا پسندانه کند.
این امری است که در سایه آگاهی خواستن تمرین و ایمان به دست می آید از فاطمه الگوی زنان باید درس زندگی و عظمت آموخت زیرا فاطمه تکامل یافته ترین شخصیت زنی است که پا به عرصه گیتی نهاده است. زیرا همه مراحل زندگیش آموزنده است شخصیت انسانی و الهی او بینش شناخت او رسالت و مسئولیت پذیری اجتماعی و سیاسی او، حیات بخش، آموزنده و سراسر سازنده است راه پیروزی و اعتلاء و پویایی حق را به ما نشان می دهد.
در هجوم فرهنگی و غارت اخلاقی به شرق اسلامی، زن تخستین قربانی این تهاجم و اولین اسیر دام بحران هویت بوده است. اکنون سزاوار است به لطف پروردگار، از اندیشه فرزند برومند زهرای اطهر حضرت امام راحل بهره ببریم، تا مصباح الهدایه باشد در فراسوی تاریکی ها و جهالتها. اما پس از گذشت قرنها که حقوق زنان ضایع شده بود و آنان معلبه دست جنایتکاران زر و زور قرار گرفته بودند، عظمت روحی، این قشر سرافراز، شخصیت وشرافت و عزت واقعی شان را به آنان نمایاندند.
امام عزیز همواره آنها را به دخالت مستقیم در سرنوشت خویش و امور سیاسی، اجتماعی مکلف می نمود. علامه مجاهد امینی در مقام والای آن رادمرد می فرماید: «الخمینی ذخیره الله للشیعه» وقتی ابعاد شخصیت خداگونه مردی از فرط عظمت و گستردگی در محدوده تاریخ نگنجد کلمات را کجا توان آن است. تا در عرصه تنگ و محدود خویش پرتوی از انوار آن روح بزرگ را به نمایش گذارد.
باید گفت امام اسوه است، زیرا مطیع امر مولا و بنده صالح خدا بود، روایتی که از امام هفتم امام موسی کاظم نقل شده است در فضای تاریخ طنین افکنده است و اوج می گیرد.«رجل من اهل یدعوالناس الی الحق، یجتمع معه قوم کز برالحدید لا تزلهم الریاح العواصف ولایملون من الحرب ولا یجبنون وعلی الله یتوکلون و العاقبه للمتقین» مدری از اهل قم به هم می رسد مردم را به حق (و یاری آن) فرا می خواند گروهی با او همراهی کنند که چونان قطعه های آهن باشند.
ذکر این نکته حائز اهمیت است که «امروز همه مردم ما، مردم دنیا، با چشمی پراز احترام و تقدیس به زنان مسلمان ایران می نگرند زنان با رسالتی که علیرغم تلاش های مرموز عوامل بیگانه با حفظ کسوت ملی، مذهبی روحیه پرصلابت، مقاوم و انقلابی دادند، و رسالت انسانی و اسلامی و اجتماعی خویش را ادا کردند. آری دختران و زنان مسلمان ایران در مقیاس های وسیع ۵ میلیونی و بیشتر در سطح کشور در تظاهرات، حتی تظاهرات خونین، شرکت کردند و در برابر مسلسل ایستادند و شعار دادند و خروش برآوردند و به بستر شهادت خفتند، و در دل جباران ترس آفریدند.
موضوع مشارکت سیاسی زنان از جمله موضوعاتی است که هم با رشد و ارتقای جایگاه و منزلت زنان و مردان، و هم با رشد و توسعه جامعه ارتباطی اساسی و عمیق دارد. اگر بخواهیم جامعه ای متوازن بسازیم باید نقش سیاسی زنان را در کنار مردان ببینیم و بپذیریم و راه را برای مشارکت سیاسی جدی زنان هموار سازیم؛ چرا که نادیده گرفتن این گروه عظیم زنان جز بی اعتبار کردن خط و مشی های توسعه و تبدیل آن ها به عوامل ضد توسعه ندارد.
نقش آفرینی و مسئولیت پذیری انسان در جامعه تنها اختصاص به مردان ندارد، بلکه زنان هم در این راستا سهم قابل توجهی در اجتماع دارند چناچه پیامبر(ص) فرموده اند:«کُلّکُم راعٍ و کُلُّکُم مَسئُولٌ عَن رَعیهٍ». این حدیث مبین همین مسأله است زیرا خطاب به همه مسلمانان است و از آنجا که حضرت امام خمینی(س) نیز می فرمایند:«زن یکتا موجودی است که می تواند از دامن خود افرادی به جامعه تحویل دهد که از برکاتش نه یک جامعه بلکه جامعه ها به استقامت و ارزش های والای انسانی کشیده شوند.»
بیداری و توجه زنان به ارزش و جایگاه خود به عنوان یک انسان تأثیرگذار، نه آلت دست قدرتهای امپریالیستی و سرمایه داری، از اهمیت ویژهای برخوردار است و با آگاهی و شناختِ زنان از ارزشهای خود در خانواده و جامعه، امید به نجات آنان از گرداب فسادی که قدرتهای سرمایهداری- با استفاده از آنان برای فساد جامعه ها و پیشبرد اهداف استعماریشان در سالیان متمادی- از آن بهره برده و میبرند، افزایش خواهد یافت.
عزت و شرافتی که اسلام به زن هدیه کرده است، میتواند چهرهی پاک و حقیقیِ زنِ نمونه ی اسلام را به نمایش گذارد و زمینه ی سعادت دنیوی و اُخروی خود، همسر و فرزندان و دیگر زنان و مردان جامعه ی اسلامی را فراهم آورد که هیچ سعادت و خوشبختیای بالاتر از این برای زنان تصور نشده است.
انتهای پیام/ص
دیدگاه شما