22. دى 1395 - 9:09   |   کد مطلب: 14735
گفتگو با نیوشا ضیغمی بازیگر «ما همه گناهکاریم»:
ابعاد خوشبختی به میزان دارایی و ثروت بستگی ندارد
ضیغمی اکنون پس از تجربه‌هایی متفاوت با نقش «دیبا» در فیلم «ما همه گناهکاریم» به کارگردانی حسن ناظر بر پرده سینما حضور دارد. او در این فیلم نقش زنی روانی و هیستریک را بازی می‌کند.
گفتگو,نیوشا ضیغمی,بازیگر,فیلم ما همه گناهکاریم,shabnamha.ir,شبنم همدان,afkl ih

به گزارش شبنم همدان به نقل از جام جم :‌ او به مردی که برای مداوای تومور دخترش پول نیاز دارد، کمک می‌کند اما در پشت این کار او سوءنیت‌های زیادی وجود دارد.با این بازیگر درباره فیلم «ما همه گناهکاریم» هم‌صحبت شدیم.

نکته مهمی که در شخصیت «دیبا» در فیلم «ما همه گناهکاریم» وجود دارد تناسب و هماهنگی بازی شما با خصوصیات روانی نقش است، طوری که انگار نقش «دیبا» از اول برای شما نوشته شده. شما چندمین انتخاب حسن ناظر (کارگردان فیلم) برای بازی در این نقش بودید؟

«دیبا» از اول برای من نوشته نشده بود. حتی اگر قرار بود بر مبنای تجربیات بازی گذشته، نقش من را انتخاب می‌کردند باید نقش سارا با بازی الهام حمیدی را به من می‌دادند که البته این پیشنهاد را هم دادند و خودم رد کردم. چون مشابه آن نقش را زیاد بازی کرده بودم. من یک تجربه شیرین در اوایل بازیگری‌ام در فیلم «شوریده» داشتم که تقریبا یک لایه یا یک وجه آن، شخصیت «دیبا» بود و در کل همیشه دلم می‌خواهد نقش‌های متفاوت بازی کنم. نقش سارا هم البته لایه‌ها و پیچیدگی‌های خودش را داشت، اما برای من نقش دیبا جذاب‌تر بود.

در طول کار از انتخاب این نقش پشیمان نشدید؟

نه. به خاطر این‌که نقشم را دوست داشتم. ضمن این‌که فیلم «ما همه گناهکاریم» نقش یک و دو زن ندارد و نقش من و خانم حمیدی تقریبا برابر است.

بنابراین از جهت اندازه نقش و میزان پرداخت به آن راضی بودید؟

بله. البته این را هم بگویم که بعضی از سکانس‌های نقش «دیبا» به دلیل ممیزی حذف شد، اما در نهایت وقتی فیلم را روی پرده دیدم از میزان حضورم راضی بودم. ضمن این‌که به نظرم متراژ نقش مهم نیست و این تاثیرگذاری نقش است که اهمیت دارد.

فیلمنامه چند درصد از وجوه شخصیتی دیبا را برای شما آشکار کرد؟

به نظرم رفتار و کردار امروز هر انسانی حاصل اتفاقاتی است که در طول زندگی اش می‌افتد. شما هیچ انسانی را نمی‌توانید فارغ از گذشته‌اش مورد قضاوت قرار دهید. دیبا هم یکی از قربانیان اجتماعی است که مشابه او را زیاد می‌بینیم. در جامعه ما زیادند زن‌هایی که به ظاهر آراسته، زیبا، مرفه و... هستند، اما درونی ویران دارند. این‌گونه زن‌ها زیادند و این تعداد زیاد هولناک است. از این جهت که زن بنیان‌ساز یک خانواده و در نهایت یک جامعه است، بنابراین جامعه‌ای که بنیان سازانش زن‌های ویران با ظاهری موجه هستند، آینده مبهمی دارد.

از منظر روان‌شناختی این‌طور زن‌ها نه تنها از اطرافیان و زندگی که از خودشان هم بیزارند و دیبا هم نمونه‌ای از آنهاست. چنین تصویری برای شما به عنوان ایفاگر این نقش از قبل طراحی شده بود یا درباره او تحقیق کردید؟

در وهله اول این‌که انسان اگر خودش را دوست نداشته باشد هرگز نمی‌تواند دیگری را دوست بدارد. وقتی انسان به جایی می‌رسد که خودش را دوست ندارد و از تنهایی‌اش می‌ترسد ممکن است دست به انجام هر کاری بزند. نمونه زن‌هایی مثل دیبا که تنهایند، در زندگی با شکست مواجه شدند، کازینوی زیرزمینی دارند و... زیاد است. من برای ایفای این نقش (و البته تمام نقش‌هایی که بازی می‌کنم) شناسنامه می‌نویسم. یعنی در ذهنم زندگی آن شخصیت را مرور می‌کنم و ابعادش را می‌شناسم. برای ایفای این نقش هم به آسایشگاه‌های روانی نرفتم تا نمونه این شخصیت را ببینم و از روی او بازی کنم. چون این آدم‌ها را در این جامعه زیاد دیدم. من به عنوان یک بازیگر خوب می‌بینم، خوب می‌شنوم و خوب به خاطر می‌سپارم.

به نظر خودتان در مسیر بروز حالت‌های روانی و عصبی دیبا در قسمت‌هایی دچار اغراق نشدید؟

دیبا آدم نرمالی نیست و کاملا هیستریک است. او مجموعه‌ای از ترس، تنهایی، عقده و... است و من تمام سعی‌ام را کردم که حالت‌های او را به دور از گل درشتی و واقعی نشان دهم. خودم اصلا خوشم نمی‌آید در بازی‌ام شلوغ‌کاری داشته باشم، اما در چند سکانس از این فیلم خواستم تماشاگر را به این نتیجه برسانم که این زن اصلا حالت طبیعی ندارد.

با «دیبا» احساس مشترکی هم داشتید؟

قطعا درونم سرخوردگی، تنهایی و... نیست، اما این حس را به عنوان یک زن می‌توانم درک کنم. دیبا حتی یک عشق در زندگی نداشت، کسی را نداشت که به او اعتماد کند، توجه کند و...،تمام اینها خیلی تلخ است.

ایفای این نقش در زندگی خودتان هم تاثیرگذار بود؟

طبیعتا ایفای هر نقشی در زندگی بازیگر یک تجربه است که شاید فرصت این تجربه را هیچ‌وقت در زندگی شخصی‌اش نیابد. این اصلا از جذابیت‌های بازیگری است. بعد از هر نقشی دریچه‌ای برایت باز می‌شود که فکر می‌کنی می‌توانی اینجوری هم زندگی کنی.

از این‌که دیبا آنقدر بدجنسی می‌کرد حرص نمی‌خوردید؟

چرا. اتفاقا خیلی‌ها هم به من در سالن سینما گفتند چرا این زن آنقدر بد است!

خوشبختانه شما خودتان هم در زندگی شخصی وضعیت مالی مناسبی دارید، اما در قالب نقش دیبا می‌پرسم که زندگی اشرافی چطور بود؟

راستش را بخواهید ابعاد خوشبختی به میزان دارایی و ثروت بستگی ندارد. من در زندگی به این نتیجه رسیدم که اگر ثروتمندترین آدم دنیا باشی، اما دیده نشوی، عشق نداشته باشی، احترام نگیری، از درون شاد نباشی و... هیچ نداری. خیلی‌ها را می‌شناسم که از نظر مالی ثروتمند نیستند، اما با کمترین و کوچک‌ترین اتفاق‌ها از ته‌دل خوشحال می‌شود. آنها پول ندارند، اما خوشبخت هستند.

سخت‌ترین قسمت بازی در این فیلم کدام قسمت بود؟

سکانسی که دیبا با فرهاد (با بازی امیر آقایی) در آشپزخانه درگیری لفظی پیدا می‌کند. آن هم از این جهت که باید ریتم آن سکانس در می‌آمد.

بازی مقابل آقای آقایی و خانم حمیدی چقدر روی کار شما تاثیرگذار بود؟

البته من تحت هر شرایطی بازی خودم را انجام می‌دهم، اما در مجموع بازی آقای آقایی و خانم حمیدی را همیشه دوست داشتم و در این فیلم هم از همکاری با آنها خوشحالم.

«ما همه گناهکاریم» بازتاب‌های متفاوتی در فضاهای مجازی داشت و گاهی ممکن است بر اساس همین بازتاب‌ها در پست‌های اینستاگرامی شما کامنتی بگذارند و بعضا توهینی هم بکنند. واکنش تان نسبت به این اظهارنظرها چیست؟

برایم جالب است که تا امروز بازتاب‌های فضاهای مجازی خیلی بد نبوده. با این‌که من جزو بازیگرانی هستم که به محض این‌که پستی می‌گذارم گروهی از در و دیوار می‌ریزند و فحاشی می‌کنند، اما خدا را شکر که در این مدت پست‌هایی که راجع به «ما همه گناهکاریم» گذاشتم خیلی هجمه انتقادی نداشته است. البته من آدم انتقادپذیری هستم و قطعا به این فیلم هم انتقاد وارد است، اما خوشحالم که تا حالا فحاش‌های مجازی فحش ندادند.

از شرایط اکران فیلم راضی هستید؟

کاش در سینمای ما شرایط اکران فیلم مساوی و منصفانه بود. تهیه‌کننده‌ای که با هزار و یک مشکل فیلمش را به مرحله اکران می‌رساند، چرا باید قربانی مافیای اکران شود؟ امروز گروهی هستند که اکران را به دست گرفتند و فقط فیلم‌هایی که خودشان در آن شریک هستند یا می‌خواهند را به اکران قابل قبول می‌رسانند و باقی هیچ. آیا این درست است؟

در مجموع شخصیت دیبا و فیلم «ما همه گناهکاریم» چه جایگاهی در کارنامه کاری شما دارد؟

تم داستان فیلم بیماری بود که دختر پیمان عباسی (فیلمنامه‌نویس‌کار) دچار آن شد و خدا را شکر به خیر گذشت. حتی من خودم پیشنهاد نوشتن این فیلم را با این محوریت به او دادم که البته در برخی جاها هم حالش بد می‌شد و نمی‌توانست بنویسد. من همان موقع هم به این موضوع فکر می‌کردم که اگر بچه کسی که به لحاظ مالی استطاعت کافی ندارد دچار بیماری سختی شود، تکلیفش چیست؟ چکار باید بکند؟ کجا برود؟ و... .چه کسی می‌تواند بنشیند و مرگ تدریجی بچه‌اش را ببیند. قطعا این آدم در چنین شرایطی ممکن است دست به انجام هر کاری بزند. نباید هیچ‌کسی را مورد قضاوت قرار داد وقتی در شرایطش نیستیم.

 

انتهای پیام/ص

دیدگاه شما

آخرین اخبار