به گزارش شبنم همدان به نقل از جام جم :‌ فرشته جمشیدی که ناتوانی جسمی اش اورا از برنامه ها و اهدافش دور نکرده است او از مصائب و سختی های زندگی اش می گوید:

درباره معلولیت جسمی تان بگویید چگونه و از چه زمانی ناتوان شدید؟

معلولیت جسمی من مادرزادی است وقتی که بدنیا آمدم هنوز استخوان های بدنم خوب شکل نگرفته بود درواقع بدنم قادر به استخوان سازی نبود به همین خاطر در زمان تولد دست ها و پاهایم شکست و دکترها نیز نمی توانستند مرا جراحی کنند چون استخوانهایم جوش نمی خورد. من به یک بیماری مادرزادی نادر دچار شده بودم.از آن زمان تاکنون فردی ناتوان با 94درصد معلولیت هستم و بدون کمک دیگران قادر به ادامه زندگی نیستم.

کدام بخش ها ویا اعضای بدنتان قادر به حرکت نیست؟

من تقریبا نشسته روی زمین و با لگنم راه می روم همیشه یکی مثل سایه باید کنارم باشد.

چه کسی درحال حاضر به شما کمک می کند؟

تا به حال مادرم تنها کمکم بود تمام وقت خود را صرف مراقبت از من می کرد اما متاسفانه حدود دو ماهی است که از میان ما رفته و تنها شده ام .

پس از فوت مادرتان دیگر کسی نیست به شما کمکی کند شما در حال حاضر با چه کسی زندگی می کنید؟

من اکنون با پدرم زندگی می کنم ولی ایشان هم قادر به کمک من نیست چون از صبح تا شب سرکار هست و گاهی اوقات خواهرهایم و همسایه ها به دادم می رسند.کلا این روزها زندگی برایم خیلی سخت شده است.

از چه میزان تحصیلاتی برخوردار هستید؟

دیپلم هستم و به کار خطاطی نیز مشغولم . در واقع دارای مدرک خوشنویسی از انجمن خوشنویسان می باشم.همچنین تجربه سخنرانی ونویسندگی در باب موفقیت در زندگی معلولان را داشته ام . به عنوان مثال یکبار توسط یکی از دوستانم که دبیر است به مدرسه شان دعوت شدم ودر خصوص چگونگی دستیابی به موفقیت در زندگی سخنرانی کرده ام .هدف اصلی ایجاد انگیزه در میان دانش آموزان بود.

با این میزان معلولیت قادر به خطاطی هستید؟

از دست هایم می توانم استفاده کنم البته با گذشت زمان قدرت دست هایم نیز کمتر می شود زیرا به محض کمی کار بلافاصله درد می گیرد و قادر به ادامه کار نیستم.حتی درد کمر وکتف هایم نیز من را ناتوان می سازد.

از هنر خوشنویسی خود توانستید تا به حال برای تدریس استفاده کنید؟

به صورت غیر رسمی این کار را می کنم برای دوستان و بچه های دوستانم ولی بصورت رسمی که بتواند برایم منبع درآمدی باشد خیر. من برای بیرون رفتن نیاز به کمک دیگران دارم و به همین خاطر پیشنهاداتی چون برگزاری نمایشگاه را نتوانستم بپذیرم چون کسی نیست مرا ببرد.از سوی دیگر کار کردن چندان برایم راحت نیست و حتی پزشکم نیز سفارش کرده زیاد از بدنم کار نکشم . زیرا برایم مضر است. من همین مقدار کار را برای آرامش روح وروانم انجام می دهم.

شما توسط خانواده تان تامین می شوید؟

بله همینطور است ولی متاسفانه پدرم نیز شرایط مالی مناسبی ندارد او یک کارگر بازنشسته است که حقوق چندانی نمی گیرد .از طرفی نیز هزینه های من بالاست زیرا تجهیزات توانبخشی گران است . من به خاطر نوع معلولیتم قادر به استفاده هر وسیله توانبخشی نیستم لذا مجبورم آن را سفارش دهم . شرکتی هم که این سفارش مرا می پذیرد چون تعداد آن یکی است هزینه ساخت را چند برابر حساب می کند.

آیا بهزیستی به شما کمک نمی کند؟

خیلی محدود و کم .مثلا می گوید وسیله مورد نظر را بخرم و بعد فاکتورش را ببرم و بهزیستی پرداخت کند . برای فردی مثل من پرداخت اولیه آن راحت نیست.از طرفی دربهزیستی فقط کاعذ بازی و نامه نگاری صورت می گیرد و در نهایت کاری انجام نمی شود.

افراد خیر چطور ؟ تا به حال به شما کمک کرده اند؟

در خرید وسایلی چون ویلچر توانسته اند برایم از شرکت تخفیف بگیرند . ولی من نیاز به کسی دارم که مرا حمایت کند.من درحال حاضر برای هر کاری باید از دیگران برای کمک التماس کنم.

انتهای پیام/ص