به گزارش شبنم همدان به نقل از جام جم : صدای گرم، آشنا و برخورد صمیمانهای دارد. فاطمه آلعباس گوینده با سابقه رادیو، کارش را از مشهد آغاز کرده و سپس در تهران ادامه داده است.
او که در عرصه صحنه و تصویر نیز تجاربی دارد، همچنان رادیو را برای فعالیت ترجیح میدهد و بارها موفق به دریافت جوایز گوناگون در حوزه گویندگی شده است. سالهاست شنوندگان رادیو او را بیشتر با برنامه «خانه و خانواده» در رادیو ایران میشناسند.
به بهانه سالها فعالیت مستمر با این گوینده به گفتوگو نشستیم.
برنامه «خانه و خانواده» بیش از ده سال است از رادیو ایران پخش میشود. شما به عنوان مجری چه میکنید که برنامه به ورطه تکرار نیفتد؟
«خانه و خانواده» حاصل تلاش یک تیم و اتاق فکر است. مدیر گروه، سه تهیهکننده برنامه و من درباره انتخاب موضوعهای تازه گفتوگو میکنیم. در غیر این صورت، آنچنان که گفتید چنین برنامه با سابقهای یقینا دچار تکرار میشود. تیمی که در حال حاضر در این برنامه کار میکنند با سنوات قبلی متفاوت هستند. من طی این سالها با تهیهکنندگان مختلفی کار کردم، اما تم اصلی برنامه همواره یکی بوده است و برای این که به تکرار نیفتد، سعی کردیم فکری که را پشت ساخت آن است به روز نگهداریم و حرفهای متناسب با دغدغههای امروز مردم بزنیم. به نظرم با توجه به نظرسنجیها و تماسهای مخاطبان تا به امروز توفیق داشتهایم.
گفتید که سعی میکنید برنامه متناسب با دغدغههای روز مردم باشد. از چه راههایی با این دغدغهها آشنا میشوید؟
در این مورد برایتان یک مثال ساده میزنم. چند روز پیش در حالیکه مشغول مکالمه بودم، سوار تاکسی شدم و از آنجا که صدای ما برای رانندگانی که در خودرو رادیو گوش میدهند آشناست، راننده من را شناخت. همین مساله باب یک گفتوگوی اجتماعی را میان ما باز کرد. این آقا دغدغه خانوادگی داشت و صحبتهایش برای من خیلی جالب بود؛ تا جایی از او خواستم همکارانم با او تماس بگیرند و یکی از برنامهها را به موضوع ایشان اختصاص دهیم.
از راه مطالعه چطور؟
مطالعه کتاب و روزنامه هم هست، اما مطالعه برنامهساز بیش از آنچه مکتوب باشد، در قالب اجتماع است. چراکه محور برنامه ما خانواده است و باید درباره چیزی صحبت، کارشناسی و نقد کنیم که در حال حاضر در خانوادهها اتفاق میافتد.
تا به حال پیش آمده است که دغدغههای شخصی و خانوادگیتان را به عنوان موضوع برنامه مطرح کنید؟
به مساله جالبی اشاره کردید. بله، گاهی با هدایت تهیهکننده به موضوعاتی میپردازم که در خانواده برایم اتفاق افتاده است. کار ما به گونهای است که نمیتوان لحظهای از آن فارغ بود به ویژه آن که مربوط به خانواده است. وقتی در برنامه درباره نوجوان حرف میزنیم، این سوژه دغدغه من نیز هست چون فرزند نوجوان دارم. اتفاقا وقتی به عنوان کسی که درگیر یک موضوع است وارد بحث میشوم گفتوگوهای خوبی شکل میگیرد و شنوندگان بیشتر همذاتپنداری میکنند. به نظرم برای نزدیک شدن به مردمی که در عصر پرسرعت رسانهها رادیو را انتخاب کردهاند، باید از من مجری فاصله بگیری و کسی باشی که دغدغههایش شبیه مردم است، دانای کل نیست و نگاه بالا به پایین ندارد.
چقدر از نظر شنوندههایتان در برنامه استفاده میکنید؟
بخشی از نظرهای مثبت نسبت به یک برنامه ممکن است به دلیل کاراکتر مجری یا صدای او باشد. این بخش سلیقهای است، اما زمانی که مخاطبان نظرها و انتقادهای منصفانهای را درباره محتوای برنامه مطرح میکنند، بسیار خوشایند است و نشان میدهد برنامه شنیده شده، چون کار بیمخاطب نقد نمیشود. قطعا نظرهای دریافتی به ما در بهبود برنامه کمک میکند. زمانی که مخاطب احساس کند حرفهایش شنیده میشود شنونده ما باقی خواهد ماند و مخاطبان دیگر را نیز اضافه میکند.
شما سالهاست با مخاطبان رادیو در ارتباط هستید. پس بهتر میتوانید قضاوت کنید که رادیو به دلیل ظهور رسانههای جدید به حاشیه رفته است یا خیر.
با تمام احترامی که برای همکارانم در تلویزیون قائل هستم، به نظرم بیسلیقگیهایی که در بعضی از برنامههای تلویزیون اتفاق افتاد در رادیو رخ نداده است. رادیو همچنان جایگاه متفاوتی دارد؛ زیرا راحتتر از تلویزیون در دسترس مردم قرار دارد. منکر نمیشوم که امروز رادیو رسانههای رقیب فراوانی دارد، اما به نظرم هنوز مخاطبان قدیمی خود را از دست نداده است. برنامهای که خوشساخت باشد هنوز برای مردم جذاب است.
از تربیت نیروهای جوان گفتید. کار گویندگان تازه وارد را چگونه میبینید؟
به نظرم نمیتوان گفت اگر کسی سابقه طولانی دارد حتما آدم حرفهای و موفقی است. صادقانه بگویم، کسانی را با سنوات کاری بالا داریم که در اجرا صاحب سبک و شناخته شده نیستند. اگر جوانی عاشقانه این کار را دوست داشته باشد و دچار غرور کاذب و شتابزدگی نشود، حتما میتواند موفق باشد. متاسفانه این روزها اغلب به دنبال آن هستند که در کار آسانسوری بالا بروند و این در حرفه ما ممکن نیست؛ چون باید تجربه کسب کنی. من اگر امروز جایگاهی دارم به دلیل آن است که تربیت شده پیشکسوتان رادیو هستم. کسانی که در کار بسیار سختگیر بودند.
کدام یک از این پیشکسوتان بیشترین تاثیر را روی شما گذاشته است؟
من مثل آبی که در هر ظرف شکل آن را به خود میگیرد، مدلهای مختلف اجرا را تجربه کردهام. پس نمیتوانم بگویم صرفا یک نفر روی من تاثیر گذاشته است. کارم را از خراسان و با کسانی نظیر مجتبی فتاحی آغاز کردم. تجربهاندوزی کنار بزرگان شخصیت کاری من را شکل داد. در تهران هم با کسانی مثل استاد فرهنگ جولایی و نسرین آبروانی کار کردم و از مریم نشیبا، پریچهر بهروان و مرحوم مهران دوستی بسیار آموختم. اگر امروز در اجرای برنامههای گفتوگو محور توفیقی دارم از زهرا صفاییان در برنامه «عصرگفتمان» یاد گرفتم. جوان بودم و برنامههای این عزیزان را ضبط میکردم و گوش میدادم. مثلا بین برنامههایم به جای استراحت کردن سرِ برنامه «مجله بامدادی» مرحوم دوستی میرفتم و به اجرای او نگاه میکردم.
و در آخر، بهترین راه ورود به این حرفه چیست؟
سازمان صداوسیما، بخصوص رادیو مدتهاست به آن صورت جذب نیرو ندارد. با این وجود کسی که مستعد باشد راه خود را پیدا میکند. امروز امکانات جدیدی مثل رادیوهای اینترنتی، کتابهای صوتی و... وجود دارد که دوستداران گویندگی میتوانند از طریق آنها وارد شوند. باید در کلاسهای خوب و زیر نظر استادان واقعی دوره ببینند. کلاسهای زیادی برگزار میشود و متاسفانه عین قارچ خودرو، هر روز تعدادشان بیشتر میشود. ناراحت میشوم که علاقهمندان وقت و هزینه خود را صرف برخی کلاسهای بیفایده میکنند. در بعضی از این کلاسها به کسانی استاد فن بیان میگویند که به قول رادیوییها در مکالمات یومیه خود هم دچار مشکل هستند. خواهش میکنم این افراد یکبار طرح درس خود را اعلام کنند تا ببینیم چه یاد میدهند!؟ استادان فن بیان، کسانی مثل صدرالدین شجره و میکائیل شهرستانی هستند که سالهاست در تئاتر فعالیت دارند نه هر کسی.
انتهای پیام/ص
دیدگاه شما