به گزارش شبنم ها، به نقل از تسنیم
مهدی امینی مستندساز است. او تجربه مستندسازی از راهپیمایی بزرگ اربعین را دارد و تاکنون دو مجموعه مستند «جاماندهها» و «نامه به حضرت سیدالشهدا» را پیرامون این راهپیمایی میلیونی تولید کرده است. فیلم مستند بلند «جاماندهها» به کارگردانی و تهیه کنندگی او در دومین سوگواره جهانی عبرات برگزیده شده و موفق به کسب دیپلم افتخار شده است.
امینی از تجربیات مستندسازی در مسیر کربلا سخت گفت و تاکید کرد: در راهپیمایی اربعین هیچ تفاوتی بین فقیر و غنی نیست. راهپیمایی اربعین جلوهای از روز قیامت است به این معنی که همه در روز قیامت محشور میشوند و با هر نژاد، اندیشه و دینی به سوی پروردگار میروند. راهپیمایی اربعین نیز چنین است. در آن از همه قشر آدم با هر فرهنگ و اندیشهای میبینید. کسی را میبینید که پول قرض کرده است و به کربلا آمده است و در مقابل کسی را میبینید که مولتی میلیاردر است و شاید حتی مسلمان هم نباشد. در حقیقت همه طیف آدمها در یک ردیف قرار میگیرند و به سوی یک حقیقت میروند. این موضوع ویژگی اصلی اربعین است که همه را میآورد و در یک صف قرار میدهد. در آن جا بین آدمها نیز هیچ فرقی وجود ندارد؛ از یک طفل شیرخواره گرفته تا یک پیرمرد قد خمیده 90 ساله. هیچ فرقی بین افراد نیست و همه به یک سو میروند.
وی ادامه داد: البته در این مقایسه، راهپیمایی روز اربعین یک تفاوتی با روز قیامت دارد و آن هم این است که در روز قیامت همه نگران هستند در حالی که در روز اربعین همه با انرژی هستند و هیچ کس خلاهای روحی، بیماریهای جسمی و مشکلاتش را حس نمیکند. یک پیرمردی که در حالت عادی باید چند نفر دست او را بگیرند تا بتواند راه برود، برای زیارت امام حسین علیهالسلام مشتاقانه حرکت می کند و اصلا احساس ضعف نمیکند. خاطرم هست که در یکی از تصویربرداریها در مرز مهران، پیرمردی 90 ساله را دیدم که به تنهایی مسیر برگشت را طی میکرد. وقتی با او صحبت میکردم میگفت که اکثر مسیر را پیاده رفته است و هیچ احساس ضعفی هم نداشته است. دقت کنید که معنویت عشق به امام حسین علیه السلام و محبت به ایشان مانند اکسیری است که هر درد و رنجی را از بین میبرد و به نوعی داروی هر دردی است.
این کارگردان و مستندساز جوان کشور، به پذیرایی مردم عراق در این زمان اشاره کرد و گفت: دقت کنید که در حالت عادی وقتی یک نفر چیزی را به شما میدهد، کمی انتظار از شما دارد و شاید خود را یک بالادستی شما احساس کند اما در عراق و در مسیر پیادهروی اربعین، خدماتی که از سمت مردم عراق داده میشود واقعا همراه با التماس است. اینگونه نیست که بگویند همینی که هست و دیگر هیچ. هر کس هر چیزی که در توان دارد را خالصانه عرضه میکنند و حتی برای این کار التماس میکنند. گویا که به زائران اباعبدالله بدهکار هستند و میخواهند دین خود را ادا کنند. آنان اعتقاد دارند که وقتی شما زائر امام حسین(ع) این خدمات را از من دریافت میکنید، علاوه بر برطرف شدن نیاز شما، خلا من پر میشود. در حقیقت او خودش را بیشتر از شما نیازمند دریافت این خدمات میداند چرا که اعتقاد دارد این کار یک امتیاز ویژهای برای خود او است. شما در هیچ جای دنیا چنین چیزی را نمیبینید.
او در بخش پایانی صحبت های خود به بیان یک خاطره از یک گروه خارجی که برای حضور در راهپیمایی اربعین حضور داشتند اشاره کرد و گفت: من سال گذشته در مسیر پیادهروی اربعین همراه با یک تیم از مسافران خارجی بودم. در بین این گروه یک خانم کانادایی حضور داشت که مسلمان هم نبود. او در بین مسیر راهش را گم کرده بود و از دوستان خود جدا افتاده بود و در نهایت آنان را در کربلا پیدا کرده بود. فرض کنید که یک شخص خارجی در مسیری که دو سه روز پیادهروی دارد تنها شده است، زبان عربی بلد نیست و از دوستانش دور افتاده است. با این اوصاف، وقتی در کربلا از او پرسیدم که آیا احساس اضطراب یا احساس غربت داشتید؟ در پاسخ من گفت که اصلا احساس تنهایی نکردم. این قدر عشق به امام حسین(ع) در این مسیر و افرادش وجود داشت که جای خالی دوستانم را حس نمیکردم. اینها صحنههای تکرار نشدنی است که فقط در اربعین رخ میدهد و در جای دیگری اتفاق نمیافتد. در مقابل وقتی با بسیاری از اعضای این گروه خارجی حرف میزدم، بسیار تعجب میکردند. میگفتند که اوضاع اقتصادی این مردم از نوع لباس پوشیدنشان، خانههایشان و ... مشخص است اما دار و ندارشان را در طبق اخلاص ریختهاند و در راه امام حسین(ع) انفاق میکند.
انتهای پیام/
دیدگاه شما