به گزارش شبنم ها، به نقل از تسنیم
شب "یلدا" یا به قول قدیمیها "چله" بهانهای برای دورهم جمع شدن و دیدار بزرگترها و صله ارحام است تا سردترین فصل سال با گرما و صمیمیت آغاز شود، اما هستند افرادی که سردترین شب سالشان را در "یلدا" و کنار اجاقهای خاموش و سفرههای خالی به سر میبرند و گرمابخش محفلشان "آه" جگرسوز است.
یلدا به معنای "زایش" از رسوم کهن پارسیان است، رسمی که سادگی زینتبخش آن بود و "متل" گفتنهای ریشسفیدان و پدربزرگها و مادربزرگها بر شیرینی و زیبایی این شب میافزود.
آن روزها یلدا بهانهای بود برای دورهم جمع شدن و احوالپرسی از فامیل، این روزها قصه پرغصه ای است برای بسیاری از مردم به ویژه امسال که اوضاع معیشت مردم خوب نیست و دست بسیاریها تنگ است.
بیشتر بخوانید
یلدا، شبیه حسرت این روزها نبود
آئین باستانی شب چله زیرپوست گرانی شهر+فیلم
یلدا در کوچههای فقر ...
یلدا برای اینها قصه پر غصهای است که شرمندگی بزرگتر خانواده در برابر فرزندان را روایت میکند، حکایتهای دستهای خالی و بازار پر از میوههای رنگارنگ و آجیل با قیمت نجومی!
یلدا برای اینها شادی که ندارد هیچ، سراسر پر از درد و رنج است و درست در نقطه مقابل این تراژدی غمانگیز، صف طولانی خرید آجیل آن هم از یک فروشگاه خاص در همدان خودنمایی میکند.
با نگاهی کوتاه به تاریخچه این آیین کهن درمییابیم که سادگی و یکسان شدن از ویژگیهای مهم "یلدا" بوده، موضوعی که امروزه دستخوش فراموشی شده و محافل ساده و گرم قدیمی با شبچرههای خانگی که ذوق و سلیقه کدبانوی خانه را میرساند جای خود را به مجالس پر از زرقوبرق و میوه و شیرینی و آجیلهای گرانقیمت و خریداریشده از مغازه با قیمت غیرقابلتصور داده است.
پژوهشهای تاریخی نشان میدهد، یکم دی در ایران باستان، روز برابری انسانها بود. در این روز همگان حتی شاه لباس ساده میپوشیدند تا یکسان به نظر آیند و کسی حق دستور دادن به دیگری را نداشت و کارها داوطلبانه انجام میگرفت، نه تحت امر.
در این روز جنگ کردن و خونریزی، حتی کشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود. این موضوع را نیروهای متخاصم ایرانیان میدانستند و رعایت میکردند و جنگ به طور موقت قطع میشد.
همین اسناد نشان میدهد در یلدا یا شب چله نهتنها خرید میوه و آجیل و خشکبار انجام نمیشد بلکه مردم در این شب باقیمانده میوههایی را که از تابستان انبار کرده بودند به همراه خشکبار و تنقلات میخوردند.
آن روزها هر منطقه به تناسب اقلیم و محصولات کشاورزی، میوه خاصی را برای شب چله ذخیره میکرد نه اینکه الزام باشد که همه باید یک میوه خاص را هر طور شده تهیه کنند و اگر آن میوه نباشد، یلدا "یلدا" نمیشود! به طوریکه برخی مناطق انار، برخی هندوانه و برخی سیب یا گردو و مویز را در سینی گذاشته و بر کرسی مینهادند.
آجیل هم دستپخت بانوی خانه بود، محصول دست زنان با سلیقهای که تخمه صیفیجات تابستانی چون هندوانه، طالبی و خربزه و کدو را دور نینداخته و پس از خشک کردن، تفتداده و نمک میزدند تا برای شب یلدا و عید نوروز استفاده کنند.
فراموش نباید کرد یلدا که چند سالی است عنوان "جشن" را بر آن نهادهاند تنها بهانهای برای صمیمیت و رفاقت بیشتر و تقسیم غم و تنهایی تاریکترین شب سال بوده است، نه یک میهمانی بدون هدف و بر روال عادت و فرصتی برای چشم و همچشمیهای بیشتر یا ماراتن خوردن و آشامیدن!
این روزها که سرمای رکود بر بازار سایه انداخته کافی است سری به خیابانهای شهر بزنی تا سردی پاییز و زمستان را با تمام وجود حس کنی! پیرمردی که از شدت باران به پله مغازهای پناه برده و با همان دستهای خیس و تنپوش نازک، کبریتهایش را محکم بغل کرده است یا جوان نابینایی که از صبح زود تا دم دمههای غروب راه میرود تا بتواند با فروش دستمال کاغذی، خرجی زن و بچهاش را فراهم کند.
اما اینها همه واقعیت نیست، نگاه حسرتبار یک زن به مغازه میوه فروشی و شلوغی بازار قلبت را آزار میدهد، زنی که میخواست "یلدا" را برای فرزندان و همسر بیمارش جشن بگیرد، اما ... نمیتوانست و حکایت جوانهای تحصیلکرده پای بساط دستفروشی و کسادی بازار، همگی بخشی از واقعیتهای "یلدا" است.
اما تراژدی "یلدا" به اینجا ختم نمیشود، خانه بیفروغ سالمندان، پرورشگاهها و خانههای نگهداری از کودکان بد سرپرست و بیسرپرست و گرمخانهها، "یلدا" را با سردی سپری میکنند.
به گزارش تسنیم، شاید بهتر باشد در باورهایمان تجدیدنظر کنیم، شاید بهتر باشد چشمهایمان را بشوییم و نگاهمان را عوض کنیم و به یاد بیاوریم که نباید اصل را فدای فرع کرد.
و فراموش نباید کرد که میتوان با دوری از تجملگرایی و چشم همچشمی و تقسیم شادیهایمان با دیگران، یلدا را به گرمترین شب سال برای همه خانوادهها تقسیم کرد ... اگر بخواهیم ...
نگارنده سمیه مظاهری
انتهای پیام/
دیدگاه شما