به گزارش شبنم ها، به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان
بی سوادی معضلی است که با وجود پیشرفتهای متعدد همچنان با آن دست و پنجه نرم میکنیم و هنوز به مرحله ریشهکنی نرسیده است البته طی سالهای پس از انقلاب پیشرفتهای قابل توجهی را در این حوزه داشتیم، اما به نقطه بی سوادی مطلق نرسیدیم.
طبق آمارها میانگین باسوادی زنان ایران در سال ۱۹۷۶ یعنی همان سالهای اولیه انقلاب ۲۴/۲ درصد بود در حالی که میانگین باسوادی زنان جهان در همان سالها ۶۱ درصد برآورد شده بود.
با فعالیت نهضت سوادآموزی در سالهای بعد از انقلاب طبق آمارهای جهانی در سال ۲۰۱۶ نرخ باسوادی زنان ایرانی به ۸۲ درصد رسید در حالی که میانگین جهانی ۸۲/۷ درصد بود یعنی میزان رشد سواد در سطح کشور ۵۷/۸ درصد شد و این شاخص ها حاکی از توجه به سوادآموزی زنان در سال های بعد از انقلاب دارد.
در نگاهی جزئی تر نرخ سوادآموزی در گروه سنی دختران ۱۵ تا ۲۴ ساله در سالهای اولیه انقلاب در ایران ۴۲ درصد و میانگین جهانی ۷۰/۴ درصد بود که این رقم در سال ۲۰۱۶ در ایران به ۹۷/۳ و در جهان ۸۹/۹ درصد است.
بهجت سلیمانی یکی از سوادآموزانی است که نهضت سوادآموزی باعث تغییر مسیر زندگی وی شد و جهت زندگیاش را از دوران نوجوانی به بعد تغییر داد.
وی که حالا ۴۹ سال سن دارد از ۱۴ سالگی سوادآموزی را به همت فعالان عرصه نهضت سوادآموزی آغاز کرد و حالا خود در عرصه تعلیم و تربیت نسل آینده به عنوان معلم مشغول به کار شده است.
باشگاه خبرنگاران جوان: خودتان را بیشتر معرفی کنید؟ و چه طور شد نهضت سوادآموزی مسیر زندگی شما را تغییر داد؟
سلیمانی: خواهر بزرگتری داشتم که قبل از من به دنیا آمدن من فوت کرده بود و شناسنامه او را برای من نگه داشتند این موضوع باعث شد وقتی برای ثبت نام مدرسه مراجعه کردیم به دلیل آنکه خواهرم ۷ سال از من بزرگتر بود اجازه تحصیل در مدرسه ابتدایی را به من ندادند و همین موضوع عاملی شد تا از یادگیری سواد دور باشم ضمن اینکه خانوادهام اصراری بر تحصیل من نداشتند.
البته برادر بزرگتر و خواهر کوچکترم مدرسه میرفتند و همیشه نسبت به آنها قبطه میخوردم، ولی تا ۱۴ سالگی خودم فرصت تحصیل را پیدا نکرده بودم.
چرا تلاشی نکردید بتوانید با سن واقعی وارد مدرسه شوید؟
سلیمانی: زمانی که برای ثبت نام در کلاس اول ابتدایی اقدام کردم دوران پیش از انقلاب بود که در آن دوران توجه زیادی به پوشش تحصیلی در حدی که اکنون مورد توجه است، وجود نداشت به همین جهت خانواده هم دیگر اصراری برای تحصیل من نداشتند و من هم با سن کودکی امکان پیگیری کارهایم را نداشتم.
چطور شد که توانستید با نهضت سوادآموزی آشنا شوید؟
سلیمانی: اوایل دهه شصت بود که از فعالان نهضت سوادآموزی خانه به خانه برای دعوت کلاسهای سوادآموزی حضور پیدا میکردند و همین موضوع باعث شد تا فرصت سوادآموزی پیدا کنم البته در ابتدا خانواده با تحصیل من مخالفت میکردند، ولی به اصرار خودم و یکی از همسایگان در نهایت خانوادهام را راضی کردم تا بتوانم درس بخوانم.
با توجه به علاقهای که نسبت به سوادآموزی داشتم دوره اول سوادآموزی را به سرعت تمام کردم تا به دوره راهنمایی سابق رسیدم که در این مقطع اول راهنمایی را در کلاسهای شبانه، دوم راهنمایی را جهشی و سوم راهنمایی را هم گذراندم تا به دوره دبیرستان رسیدم.
برای سوادآموزی در دوره دبیرستان هم همچنان از کلاسهای نهضت استفاده میکردید؟
سلیمانی: همانطور که بیش از این گفتم شناسنامهام سن واقعی را نشان نمیداد و با توجه به علاقهای که به تحصیل داشتم طی دورانی که در کلاسهای نهضت مشغول سوادآموزی بودم پدرم برای دریافت شناسنامه با سن واقعی پیگیر بود به همین جهت دوره دبیرستان را در مدارس عادی تحصیل کردم و با توجه به قانونی که برای تحصیل در این مدارس وجود داشت تا سه سال بیشتر از سن اصلی تحصیل در دوره دبیرستان را میپذیرفتند.
انگیزه شما برای شرکت در دانشگاه چه بود؟
سلیمانی: سال ۶۸ طرحی بنام بسیج مبارزه با بیسوادی ایجاد شد که در این طرح افراد با مدرک سوم دبیرستان امکان فعالیت داشتند و من در این طرح به عنوان آموزشیار نهضت شرکت کردم و حدود یک دهه آموزشیار نهضت بودم.
این شرایط باعث شد تا نسبت به تحصیل در دانشگاه علاقه پیدا کنم و در دانشگاه تربیت معلم کاردانی و کارشناسی علوم تربیتی خواندم و پس از آن استخدام آموزش و پرورش شدم.
اکنون با چه سمتی و چه مقطعی در مدرسه فعالیت میکنید؟
سلیمانی: از سال ۷۷ در دوره ابتدایی مشغول به کار شدم و اکنون هم ۷ سال است که به عنوان معاون مدرسه مشغول به کار هستم و طی تمامی این سالها در مقطع ابتدایی به جهت اهمیت و حساسیت این دوره فعالیت میکنم.
به عنوان شخصی هم در خدمات نهضت سوادآموزی استفاده کردهاید و هم در این سازمان فعالیت داشتهاید، نقاط ضعف و قدرت را چه مواردی میدانید؟
سلیمانی: نداشتن محل مشخص برای آموزش سوادآموزان یکی از مهمترین چالشهایی است که دانشآموزان با آن مواجه هستند اغلب مدرسه یا مسجد را برای سوادآموزی انتخاب میکنند که هماهنگ کردن این محل برای آموزش دهنده چالش برانگیز است.
کیفیت آموزش دورههای نهضت هم از دیگر چالشهایی است که باید ارتقا پیدا کند البته طی سالهای اخیر سطح آموزشها کیفیت بهتری پیدا کرده است.
در کنار این نقاط ضعف پیگیری مستمر آموزشدهندگان برای پوشش تحصیلی بازماندگان از تحصیل قابل توجه است که باعث میشود حتی در مواردی اجبار و اجازه ندادن خانواده برای سوادآموزی فرد بیسواد تغییر داده شود
کلام پایانی
سلیمانی: یکی از مشکلاتی که در کشور با آن مواجه هستیم نادیده گرفتن موضوع سوادآموزی در جامعه است و باید تمامی افراد جامعه نسبت به این موضوع حساسیت داشته باشند و توجه بیشتری به سوادآموزان جدید بکنند همچنین یکی از معضلاتی که در سوادآموزان وجود دارد بازگشت به بیسوادی است و برای جلوگیری از این معضل خود این افراد و اطرافیانشان باید نسبت به تمرین و تکرار و مطالعه بیشتر اهتمام داشته باشند.
انتهای پیام/
دیدگاه شما