به گزارش شبنم ها، به نقل از تسنیم
صنعت پوشاک یکی از صنایع پیشرو و پرطرفدار در جهان است که توجه بسیاری از کشورها را به خود جلب کرده است. در ایران نیز اواخر دهه 70 صنعتگران متوجه صنعت پوشاک شدند و از همان ابتدا، کیفیت تولیدات ایرانی باعث شد پوشاک ایرانی جای خود را در بازارهای اروپایی باز کند، اما عمر این محبوبیت کوتاه بود و کمتوجهیهای بسیاری باعث شد که این صنعت در مسیر سراشیبی قرار گیرد بهطوری که امروزه بخش بسیار اندکی از صنایع را به خود اختصاص داده است و کشورهایی که روزگاری قابلیت رقابت با پوشاک ایرانی را نداشتند، در حال حاضر جای تولیدات ایرانی را در بازارهای اروپایی تصاحب کردهاند.
بهطور مثال پوشاک آرین جین در دهه 70 صادرکننده پوشاک جین به کشورهایی مانند فرانسه، آلمان و ایتالیا بود. کارخانه جامگان و جامهگران نیز از جمله تولید کنندگان پوشاک و صادر کنندگان به کشورهای اروپایی بودند.
بیشتر بخوانید
«ایرانی بپوش»| صادرات پوشاک بنگلادش بهمیزان کل صادرات غیرنفتی ایران است
اما سیاستگذاریهای غلط و کمتوجهی به این بخش، صنعت پوشاک کشور را در سراشیبی قرار داد و افول این صنعت را رقم زده است و امروزه که ایران میتوانست از این مزیت در توسعه و رشد اقتصادی خود بهره بگیرد، جای خود را به رقبایی همچون چین و بنگلادش داده است که یکچهارم پوشاک مصرفی جهان را تولید میکنند و کشورمان خود به یکی از عمدهترین واردکنندگان پوشاک از این کشورها تبدیل شده است و در قاچاق پوشاک نیز رتبه نخست را در اختیار دارد.
این در حالیست که همچنان، صنعت پوشاک ایران بهلحاظ کیفیت قابلیت رقابتپذیری با دیگر کشورهای تولیدکننده پوشاک را دارد، چراکه بهلحاظ دوخت و طراحی همچنان جزو کشورهای برتر بهشمار میرویم، اما بهدلیل مشکلاتی از جمله هزینههای بالای تأمین مواد اولیه، بالا بودن سود بانکی، قوانین و مقررات دستوپاگیر، واردات بیرویه یا قاچاق، تأمین مواد اولیه و... فرصت رقابت برابر را در بازار پوشاک جهانی از دست دادهایم و نیمی از بازار داخلی را نیز به تولیدکنندگان خارجی واگذار نمودهایم.
علیرضا حائری، کارشناس صنعت پوشاک درباره این صنعت میگوید: پوشاک تنها صنعتی است که بهتنهایی دارای مزیتهایی مثل ایجاد ارزش افزوده بالا، قدرت بالای ارزآوری، اشتغالزایی و نیاز به حداقل سرمایه گذاری است. بدون شک صنعت پوشاک در زنجیره تولید صنایع نساجی و پوشاک دارای بالاترین ارزش افزوده ایجادشده است.
حائری همچنین در رابطه با اشتغالزایی این صنعت میافزاید: در برنامه راهبردی وزارت صنعت، هزینه ایجاد یک شغل در صنعت نساجی و پوشاک معادل یکچهارم متوسط صنعت است، این در حالی است که هزینه ایجاد یک شغل در صنعت پوشاک حتی پایینتر از متوسط سرمایه گذاری لازم در کل صنعت نساجی و پوشاک است که این مزیت بسیار مهمی برای این صنعت محسوب میشود.
وی با ارائه آمارهایی از وضعیت صنعت پوشاک کشور ادامه میدهد: در حال حاضر طبق اعلام دفتر نساجی وزارت صنعت 1500 واحد صنعتی پوشاک با اشتغالزایی 300هزار نفری و 20هزار واحد صنفی در قالب کارگاههای کوچک، با اشتغالزایی 250هزار نفر در این بخش مشغول فعالیت هستند. این واحدها با ظرفیتی معادل 340 هزار تن در سال احداث شده و ظرفیت عملی فعلی آنها بالغ بر حدود 300هزار تن انواع پوشاک در سال تخمین زده شده است.
با وجود چنین شرایطی اما وضعیت ایران در صنعت پوشاک چگونه است؟
علیرغم اینکه از سال گذشته واردات قاچاق پوشاک برند ممنوع شده است، اما تولید کنندگان موفق به استفاده از تمام ظرفیتهای صنعت پوشاک ایران نشدند. یکی از موانع تولیدکنندگان در مسیر فعالیتشان پوشاک قاچاق بود ولی با حذف قاچاق پوشاک هم نتوانستند بازار را به دست آورند.
اکنون که واردات کالای خارجی به کشور ممنوع شده است، تولیدکنندگان معتقدند که قیمت مواد اولیه در کشور بالا است و از سوی دیگر با توجه به اینکه برخی از لوازم جانبی تولید پوشاک تحریم است و تولیدکنندگان هنگام تولید پوشاک با مشکلاتی مانند کمبود دکمههای فلزی و گرانی پارچه مواجه هستند، همین امر باعث شده است که میزان تولیدات آنها بهجای روند افزایشی روند نزولی به خود بگیرد. یکی از مشکلات صنعت پوشاک در کشور وضعیت نامناسب تولید پارچه است و تعداد محدودی در این حوزه فعال هستند، از اینرو سرمایهگذاری و ارتقای کیفیت در این کالا ضروری است.
بر اساس سند چشمانداز جمهوری اسلامی ایران که جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری را در سطح منطقه ترسیم نموده است و نظر به قدمت، نقش بالای اشتغالزایی مستقیم و غیرمستقیم صنعتی، ارزش افزوده بالا و توان بالقوه و بالفعل صادراتی، چشمانداز صنعت نساجی و پوشاک در افق سال 1404 بهشرح ذیل ترسیم شده است؛
«دستیابی به جایگاه سوم صنعت نساجی در منطقه و رسیدن به رتبه پنجاه جهان با تکیه بر رقابتپذیری و نوسازی و سرمایه گذاری همراه با توسعه فناوری و ارتقای بهرهوری عوامل تولید».
با توجه به مطالعات انجامشده، مهمترین نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدهای شناساییشده در صنعت نساجی و پوشاک شامل موارد زیر است؛
نقاط قوت
1. وجود واحدهای توانمند بخش خصوصی داخلی
2. سابقه تاریخی، هنر و تخصص بالا در تولید منسوجات
3. وجود برخی نام و نشان تجاری داخلی مهم
4. مزیت و توان تولید بالای مواد اولیه صنعت نساجی بهویژه شاخه بسیار مهم الیاف و منسوجات مصنوعی
5. وجود نیروی کار ماهر
6. اشتغالزایی با هزینه پایین
7. وجود مراکز دانشگاهی و روند روزافزون ورود نیروی انسانی متخصص به این صنعت
8. وجود بنگاههای تولیدی و تشکلهای خصوصی قدیمی و قوی
9. نوآوری برخی تولیدکنندگان صنعت و در نتیجه تحریک تقاضای کیفی و کمی
نقاط ضعف
1. بالا بودن هزینههای تولید و قیمت تمامشده نسبت به کشورهای رقیب طی سالهای اخیر
2. عدم توسعه و نوسازی لایههای پاییندستی صنعت تکمیل منسوجات، تولید پوشاک، خدمات و توزیع
3. (شبکه توزیع) عمدهفروشی و خردهفروشی (بهشدت سنتی، ناکارآمد، سازماننیافته و متفرق و هزینه و سهم بالای آن از زنجیرههای تأمین نساجی) بدون ارائه خدمات ارزش افزوده لازم
4. عدم وجود حمایتهای لازم از نام و نشان تجاری ملی منسوجات و پوشاک و در نتیجه کمبود تعداد نام و نشان تجاری قوی داخلی
5. محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی در طراحی محصولات و ایجاد محتوای فرهنگی و مـد در منسوجات و پوشاک مبتنی بر تقاضای بازار
6. خلأ هدفگذاری و چشمانداز در سطح بنگاههای صنعت
7. فرهنگ استفاده از کالاهای خارجی
8. ضعف در طراحی محصولات مبتنی بر تقاضای بازار
9. استفاده از ماشینآلات قدیمی و فرسوده در تولید
10. بروز نبودن فناوری تولید برخی محصولات
فرصتها
1. امکان و قابلیت صادرات کلیه کالاهای نساجی و پوشاک
2. امکان رشد و توسعه صنعت در حوزه فناوریهای نوین و تولید منسوجات با فناوری بالا
3. (وجود بازار مصرف داخلی قابل توجه با) جمعیت جوان مصرفکننده پوشاک
4. امکان صادرات و دسترسی زمینی (در حداقل زمان ممکن) به بازارهای هدف اروپا و وجـود بازار منطقهای پوشاک
5. افزایش قدرت رقابت با توجه به افزایش هزینههای تولید منسوجات در چین و ترکیه
6. توان رشد سریع صنعتی با توجه به بومیسازی اغلب زیربخشها
7. افزایش عوارض صادراتی مواد اولیه صنعت نساجی
8. وجود فرهنگ اسلامی و مذهبی در پوشش افراد جامعه
9. ارزان بودن نیروی کار صنعت بهنسبت رقبا
تهدیدها
1. افزایش مستمر قیمت تمامشده منسوجات و پوشاک داخلی نسبت به وارداتی با توجه به افزایش هزینههای تولید و نرخ تبدیل ارز حقیقی مؤثر
2. (قاچاق گسترده و واردات بیرویه بهویژه بهعنوان کالای دارای نشان تجاری با) جعل نشانهای تجاری معتبر
3. (محدودیتهای بینالمللی) تحریمها (در دسترسی به بازارهای صادراتی هدف) اتحادیه اروپا و آمریکا (و فقدان سرمایه گذاری خارجی و ارتباطات ضعیف فنی/مالی/تجاری جهانی) عدم سرمایه گذاری در زیرساختهای نرم مورد نیاز صنعت از طرف دولت
5. عدم مشارکت تولیدکنندگان در زنجیره تأمین
6. عدم استفاده از نظرات بخش خصوصی واقعی در سیاست گذاریهای کلان دولت
7. فرهنگ استفاده از کالای خارجی و سهولت واردات آن توسط دولت
8. (وجود فشارهای شدید بیمهای و مالیاتی بهویژه) مالیات بر ارزش افزوده و عدم اجرای کامل آن
9. خروج بیرویه مواد اولیه از کشور
10. برخورداری رقبای بینالمللی از نشان تجاری
11. عدم امکان تعاملات پولی و مالی با سایر کشورها.
انتهای پیام/
دیدگاه شما