16. شهريور 1398 - 9:20   |   کد مطلب: 23597
بر زانوى راست امام حسن عسکری(ع) پسربچه‏‌اى نشسته بود که در خلقت و منظر مانند ستاره مشترى بود؛ فرمود: مسائلى که مى‌‏خواستى بپرس، از نور چشمم بپرس و به آن پسر بچه اشاره فرمود و من گفتم «یا ابن رسول‌الله مرا از تأویل کهیعص خبرده»

به گزارش شبنم ها، به نقل از تسنیم سعد بن عبدالله قمی ضمن روایت دیدار خود با امام حسن عسکری(ع) می‌گوید: من نمى‌‏توانم مولاى خود ابو محمد علیه‌السلام را در آن لحظه که دیدار کردم و نور سیمایش ما را فرا گرفته بود به چیزى جز ماه شب چهارده تشبیه کنم. بر زانوى راستش پسر بچه‏‌اى نشسته بود که در خلقت و منظر مانند ستاره مشترى بود و بر سرش فرقى مانند الفى بین دو واو بود (اشاره به امام عصر(عج) )

... ابو محمد علیه‌السلام به من نظر کرد و فرمود: اى سعد، تو براى چه آمدى؟ گفتم: احمد بن اسحاق مرا به دیدار مولایمان تشویق کرد؛ فرمود: مسائلى که مى‌‏خواستى بپرس؛ گفتم: اى مولاى من آن مسائل نیز بر حال خود است، فرمود: از نور چشمم بپرس و به آن پسر بچه اشاره فرمود و آن پسر بچه گفت: از هر چه مى‌خواهى بپرس.

سعد از آیه ابتدایی سوره مریم(س) پرسید و گفت: یا ابن رسول‌الله مرا از تأویل کهیعص خبرده، فرمود این حروف رمز اخبار غیبت است که خدابنده‌‏اش زکریا را به آن مطلع کرده و سپس براى محمد (ص) نقل کرده و شرحش این است که زکریا علیه‌السلام از پروردگار خود خواست که به او اسماء خمسه طیبه را بیاموزد، جبرئیل فرود شد آنها را به وى آموخت؛ زکریا چون محمد و على و فاطمه و حسن (ع) را یاد می‌کرد همّش برطرف می‌شد و گرفتاری‌اش زائل مى‌شد و چون حسین را یاد می‌کرد گریه گلویش را می‌گرفت و مبهوت می‌شد.

 یک روز عرض کرد معبود من مرا چه مى‏‌شود که چون چهار نفر از خمسه طیبه را یاد می‌کنم، به یاد آنان از غم‌هاى خود آرام می‌شوم و چون حسین را یاد می‌کنم چشمم اشک می‌ریزد و ناله‌‏ام بلند مى‏‌شود؟

 خداى تبارک و تعالى او را از قصه حسین خبر داد و فرمود کهیعص (کاف، نام کربلا) است و (هاء، هلاک عترت) است و (یاء، یزید علیه اللعنه) است که او ظالم بر حسین است. (عین، عطش حسین) است و (صاد، صبر) او است.

 چون زکریا این مطلب را شنید نالان و غمگین شد و تا سه روز از مسجد خود بیرون نیامد و به مردم اجازه نداد در آنجا نزد او بروند و گریه و ناله سرداد و به این عبارات نوحه‌‏خوانى می‌کرد: معبودا من دل سوخته‏‌ام براى بهترى خلق تو به واسطه فرزندش، آیا بلاى این مصیبت در آستانش فرود مى‌‏آید؟معبودا آیا جامه این مصیبت را به تن على و فاطمه خواهى پوشید؟

معبودا آیا گرفتارى این فاجعه در محیط زندگانى آنها وارد مى‏‌شود؟ سپس عرض کرد: معبودا به من فرزندى روزى کن که در پیرى چشمم به او روشن شود و او را وارث و وصى من قرارده و مقام او را نسبت به من چون مقام حسین قرار بده و چون او را به من دادى مرا فریفته دوستى او کن و به غم شهادت او گرفتار کن چنانچه حبیبت محمد را به غم فرزندش گرفتار می‌کنى. خدا یحیى را به او داد و او را به غم شهادت وى گرفتار کرد؛ دوره حمل یحیى 6 ماه بود و ایام حمل حسین (ع) هم 6 ماه بود و براى او داستان طولانیست‏.

قُلْتُ فَأَخْبِرْنِی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ عَنْ تَأْوِیلِ‏ کهیعص‏ قَالَ هَذِهِ الْحُرُوفُ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَیْبِ أَطْلَعَ اللَّهُ عَلَیْهَا عَبْدَهُ زَکَرِیَّا ثُمَّ قَصَّهَا عَلَى مُحَمَّدٍ ص وَ ذَلِکَ أَنَّ زَکَرِیَّا سَأَلَ رَبَّهُ أَنْ یُعَلِّمَهُ أَسْمَاءَ الْخَمْسَةِ فَأَهْبَطَ عَلَیْهِ جَبْرَئِیلَ فَعَلَّمَهُ إِیَّاهَا فَکَانَ زَکَرِیَّا إِذَا ذَکَرَ مُحَمَّداً وَ عَلِیّاً وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ سُرِّیَ عَنْهُ هَمُّهُ وَ انْجَلَى کَرْبُهُ وَ إِذَا ذَکَرَ الْحُسَیْنَ خَنَقَتْهُ الْعَبْرَةُ وَ وَقَعَتْ عَلَیْهِ الْبُهْرَةُ فَقَالَ ذَاتَ یَوْمٍ یَا إِلَهِی مَا بَالِی إِذَا ذَکَرْتُ أَرْبَعاً مِنْهُمْ تَسَلَّیْتُ بِأَسْمَائِهِمْ مِنْ هُمُومِی وَ إِذَا ذَکَرْتُ الْحُسَیْنَ تَدْمَعُ عَیْنِی وَ تَثُورُ زَفْرَتِی فَأَنْبَأَهُ اللَّهُ تَعَالَى عَنْ قِصَّتِهِ وَ قَالَ‏ کهیعص‏ فَالْکَافُ اسْمُ کَرْبَلَاءَ وَ الْهَاءُ هَلَاکُ الْعِتْرَةِ وَ الْیَاءُ یَزِیدُ وَ هُوَ ظَالِمُ الْحُسَیْنِ ع وَ الْعَیْنُ عَطَشُهُ وَ الصَّادُ صَبْرُهُ‏ فَلَمَّا سَمِعَ ذَلِکَ زَکَرِیَّا لَمْ یُفَارِقْ مَسْجِدَهُ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ وَ مَنَعَ فِیهَا النَّاسَ مِنَ الدُّخُولِ عَلَیْهِ وَ أَقْبَلَ عَلَى الْبُکَاءِ وَ النَّحِیبِ وَ کَانَتْ نُدْبَتُهُ إِلَهِی أَ تُفَجِّعُ خَیْرَ خَلْقِکَ بِوَلَدِهِ إِلَهِی أَ تُنْزِلُ بَلْوَى هَذِهِ الرَّزِیَّةِ بِفِنَائِهِ إِلَهِی أَ تُلْبِسُ عَلِیّاً وَ فَاطِمَةَ ثِیَابَ هَذِهِ الْمُصِیبَةِ إِلَهِی أَ تُحِلُّ کُرْبَةَ هَذِهِ الْفَجِیعَةِ بِسَاحَتِهِمَا ثُمَّ کَانَ یَقُولُ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی وَلَداً تَقَرُّ بِهِ عَیْنِی عَلَى الْکِبَرِ وَ اجْعَلْهُ وَارِثاً وَصِیّاً وَ اجْعَلْ مَحَلَّهُ مِنِّی مَحَلَّ الْحُسَیْنِ فَإِذَا رَزَقْتَنِیهِ فَافْتِنِّی بِحُبِّهِ ثُمَّ فَجِّعْنِی بِهِ کَمَا تُفَجِّعُ مُحَمَّداً حَبِیبَکَ بِوَلَدِهِ فَرَزَقَهُ اللَّهُ یَحْیَى وَ فَجَّعَهُ بِهِ وَ کَانَ حَمْلُ یَحْیَى سِتَّةَ أَشْهُرٍ وَ حَمْلُ الْحُسَیْنِ ع کَذَلِکَ وَ لَهُ قِصَّةٌ طَوِیلَةٌ.

 

منبع:
* کمال الدین و تمام النعمة شیخ صدوق، ج‏2، ص554
* دلائل الإمامة (ط - الحدیثة)،ص505

انتهای‌پیام/

دیدگاه شما

آخرین اخبار