11. اسفند 1399 - 8:54   |   کد مطلب: 24754
یک کارشناس، دلایل ضعیف بودن کشور ایران در طراحی و تولید عروسک‌های هویت دار و ماندگار را بررسی کرد.

به گزارش شبنم ها،چندسالی است که صنعت طراحی و تولید عروسک‌های هویت دار در کشور با مشکل روبه روست. خیلی وقت که ما یک عروسک ایرانی که محبوب کودکان سرزمینمان باشد در هیچ فیلم، کارتون، فروشگاه و یا نمایشگاه نمی‌بینیم.

طیبه عزت الهی نژاد عضو هیات علمی پژوهش‌های هنری ایران درباره جایگاه عروسک در فرهنگ هر جامعه به خبرنگار ما گفت: عروسک در اصل فرصتی برای کودکان است تا تمرین زندگی داشته باشند. بتوانند از طریق بازی با عروسک، آداب و رسوم، آئین ها، باید و نباید و ارزش‌های یک جامعه را بازتولید کنند. تا وقتی که وارد زندگی شدند، یکسری از این مهارت‌ها را جای دیگر هم تمرین کرده باشند.

وی با بیان اینکه به دلیل تنوع اقوام، ایران را بهشت انسان شناسی می‌دانند، افزود: ما نمیتوانیم یک نماد داشته باشیم، زیرا اقوام کشورمان مختلف هستند. با این وجود در این خصوص تحقیقات، پژوهش و کار‌های ریشه‌ای انجام نشده است و محققان روایت و داستان ندارند. به همین دلیل ما نسبت به فرهنگ خودمان خیلی آشنایی نداریم. البته در روستا‌ها و مناطق بومی این آداب و رسوم و باید و نباید از طریق بزرگ تر‌ها منتقل می‌شوند، اما در مناطق شهری، رسانه و عوامل دیگر دست به دست هم میدهند تا فرهنگ‌های دیگر به رقابت آیند.

 

این استاد دانشگاه در توصیف دلایل پیدایش این ضعف بیان کرد: ریشه کار که تحقیق‌های میدانی و دانشگاهی است به صورت حرفه‌ای انجام نشده است و کار‌های ما تقریبا سطحی انجام می‌شوند در نتیجه بقای آن‌ها کمتر است. ما فکر میکنیم که عروسک‌های ما صرفا بازیچه هستند درصورتی که اینطور نیست بلکه عروسک‌ها یکی از منتقل کنندگان فرهنگ و رسوم هستند، پس اگر می‌خواهیم در جهان به عنوان یک فرهنگ قدرتمند باقی بمانیم باید به مولفه‌های فرهنگی توجه کنیم که عروسک هم یکی از راویان فرهنگ است. اگر از این موضوع غافل شویم فرزند ما با فرهنگ دیگری رشد میکند و با سرزمین، جامعه و خانواده خودش بیگانه میشود.

تکرار روایت، رمز ماندگاری عروسک های خارجی

وی ادامه داد: یکی از عوامل بقای مولفه‌های فرهنگ، تکرار و روایت است. کودک وقتی از خواب بیدار میشود یک کارتون میبیند بعد آن کارتون را در قالب کتاب، عروسک و یا برچسب هم خواهد دید بنابراین مشتاق میشود که آن را داشته باشد. وقتی فرهنگ‌های دیگر قدرتمندانه عمل و روی این تکرار تاکید می‌کنند، اشیا و عروسک‌های خود را هم در فیلم‌های مختلف روایت می‌کنند. با تاثیر از این تکرار، کودک برای داشتن آن شی مشتاق میشود.

عزت الهی نژاد تصریح کرد: ضعف ما این است که از اهمیت پژوهش در همه حوزه‌ها غافل هستیم. وقتی نگاه بخش پژوهش و دانشگاه به مقوله‌ها به مثابه سازندگی جامعه باشد، اهمیت پژوهش مشخص میشود. بنابراین، چون کار‌های پژوهشی را نداریم، فرهنگ‌های دیگر جایگزین فرهنگ خودمان میشوند. به طور مثال شما در اپلیکیشن‌ها چقدر فرهنگ ایرانی را رواج می‌دهید؟ به همین دلیل فرهنگ دیگری که قدرتمند است نبض جامعه را در دست میگیرد و افرادی تربیت میکند که متناسب با ساختار‌ها و باید و نباید‌های خودشان هستند.

وی افزود: بستر اصلی پژوهش‌ها و پیوست آن‌ها هم انیمیشن، فیلم و داستان‌های ماست که خیلی قوی نیستند. در این قالب ها، ضروریت‌ها و نیاز‌های جامعه شناسایی نشده اند. بله ما انیمیشنی درباره شاهنامه میسازیم، اما آیا فقط میخواهیم که آن را بازتولید کنیم یا شیوه زندگی را از طریق داستان وضرب المثل‌ها آموزش دهیم؟ اگر به عروسک فقط به وسیله سرگرمی نگاه نکنیم و بدانیم که زندگی از طریق آن‌ها معنا پیدا میکند، پس کودکانی را پرورش می‌دهیم که با فرهنگ خودمان عجین میشوند.

این کارشناس اظهار کرد: بیشتر پژوهش‌های ایران صرفا بابت اینکه فقط یک چیز نوشته شود انجام می‌شوند و به این نگاه نمی‌کنیم که پژوهش باید مسئله‌ای از جامعه را حل کند و دغدغه‌مند باشد. دانشگاهیان که باید معضلات را حل کنند می‌توانند اتاق فکر جامعه باشند. باید تداوم فرهنگ و نگاه را نخست در جامعه استحکام بخشیم و در مرحله بعد گسترش دهیم و به جوامع دیگر برسانیم. این رسالت را جامعه قدیم دائما در قالب آئین‌ها و ضرب المثل‌ها بازتولید و حفظ میکرد، حتی به فرهنگ‌های دیگر هم منتقل شده بود.

 

دلایل شکست عروسک های دارا و سارا

وی افزود: وقتی کودک وارد مغازه میشود، دنبال چیزی میگردد که قبلا برایش تصویرسازی شده است. آن‌ها بیشتر دنبال چیز‌هایی میروند که برایشان آشناست و حس هایشان را درگیر کرده است. باربی که یک مدت همه جهان را گرفته بود، یک تصویر آشنا برای کودکان بود. اما بخش پژوهشی عروسک‌های ایرانی دارا و سارا غنی نبود و بیشتر یک کار عجولانه بود. زیرا قرار شده بود که یک شی بسازیم تا سنبل کشور باشد، اما آیا در این مسیر مطالعه فرهنگی جامعه را داشتیم؟ این عوامل آسیب زا بود که اجازه نداد این عروسک‌ها جای خود را در فرهنگ ما باز کنند. از طرفی انیمیشن، کتاب، برنامه‌های کودک متعدد برای دارا و سارا نساختیم. به همین دلیل پروژه دارا و سارا با شکست روبه رو شد و نتوانست با عروسک‌های هوشمندانه دیگر کشور‌ها رقابت کند.

عضو هیات علمی پژوهش‌های هنری ایران اظهار کرد: نماد به این سادگی ساخته نمی‌شود بلکه هزاران سال طول میکشد. ما باید نقشه و پلان داشته باشیم تا بدانیم نقطه شروع و پایانمان کجاست؛ این اتاق فکر میتواند پژوهش‌های غنی انجام دهد و بعد تولیدکننده‌ها از حاصل پژوهش‌ها استفاده کنند. پیوند بین نظریه و عمل بسیار مهم است و باید پایه هرکاری که میخواهد انجام شود، پژوهش باشد. امروزه مهمترین علت فروش روایت است. جوامع دیگر چند بعدی نگاه میکنند و حتی عروسک‌هایی تولید میکنند که خانه و اشیا هم دارند تا بگویند اگر میخواهی فرد موفقی شوی باید اینگونه زندگی کنی.

 

وی ادامه داد: عروسک جامعه بومی از حداقل چیز‌ها تهیه می‌شود و به کودک یاد میدهد که باید خلاق باشد. صنعت درگرو تفکر و فرهنگ است که میچرخد. صنعت عروسک سازی را باید رونق دهیم و مهم است که از نداشته‌ها خلق کنید. باید تهیه کنندگان و ذی نفعان به دغدغه برسند و از کسانی کمک بگیرند که دغدغه آن‌ها را رفع میکنند. از این طریق میتوانیم ارزش‌ها را منتقل کنیم تا دیگران هم مشتاق فرهنگ ما باشند.

 

انتهای پیام/

دیدگاه شما

آخرین اخبار