انوشه میرمرعشی/
ابوجعفر محمدبن حسن جهرودی معروف به «خواجه نصیرالدین طوسی» در سال ۵۹۷.ق در طوس به دنیا آمد. تحصیلاتش را در همان شهر آغاز کرد و بعد از طیّ مراحل اولیه کسب علوم دینی، تحصیل دو علم طب و حکمت را در محضر علمای شیعه و سنی، در دانشگاه نیشابور پی گرفت. سال ها بعد درحالی که خواجه تبدیل به روحانی بزرگی شده بود، در زمان شروع حمله مغولان به شمال خراسان، از نیشابور خارج شد اما کمی بعد به دستور هم مدرسه ای سابقش –یعنی حسن صباح که به خاطر دنیاطلبی به سمت اسماعیلیان و رهبری این فرقه انحرافی رفته بود- به زور به همراه خانواده اش به قلعه الموت رفته و در آنجا حبس شد؛ حبس و حصری که ۲۴ سال به طول انجامید و با حمله هلاکوخان –نوه چنگیز- به الموت و شکست اسماعیلیان پایان یافت.
از میان کتب چهارگانه حدیث شیعه یعنی «اصول کافی»، «من لا یحضره الفقیه»، «التهذیب» و «الاستبصال»، دو اثر مهم یعنی «التهذیب و الاستبصال» متعلق به این عالم بزرگ است. او در طول ۱۸ سال زندگانی ای که در دوره هلاکو و فرزندش آباقا خان داشت، به تربیت شاگردان بسیاری چون علامه حلّی، قطب الدین شیرازی و… پرداخت[۱].
بانویی که برای ازدواج انتخاب می کنید…
در آن ۲۴ سالی که خواجه در حبس اسماعیلیان بود، به درخواست یکی از امامان این فرقه به نام ناصرالدین عبدالرحیم کتاب «تهذیب الاخلاق» ابوعلی مسکویه که موضوعش اخلاق عقلی حکمای یونانی بوده را به فارسی ترجمه کرد. خواجه نصیر البته علاوه بر ترجمه این اثر، بخش هایی را به آن اضافه کرد و نام کتابش را هم گذاشت «اخلاق ناصری». خواجه دربخش های جدید که شامل «حکمت مدنی»، «حکمت منزل» و «حقوق پدر و مادر» می شود به ارائه نظراتش درباره زنان و همسرداری هم میپردازد.
مثلا او برای انتخاب همسر به مردان توصیه می کند که با بانویی ازدواج کنند که صفات نیک داشته باشد و صفات نیک بهترین زنان را اینگونه بیان میکند: «بهترین زنان، زنی بُوَد که در عقل و دیانت و عفت و فطنت (به معنای هوش تجربی و فرد با تجربه) و حیاء و رقّت دل و تودد (مهربانی) و کوتاه زبانی و اطاعت شوهر و بذل نفس در خدمت او و ایثار رضای او و وقار و هیبت نزدیک اهل خویش متجلّی بُوَد.» (ص۲۹۰)
جمال با عفّت کمتر مقارن افتد
از آنجا که در دوره خواجه نصیر هم مردان در انتخاب همسر توجه ویژه ای به زیبایی صورت زن داشتند، به آنها گوشزد می کند که سیرت زیبا مهمتر از صورت زیباست و حکیمانه می گوید که معمولا صورت زیبا و سیرت زیبا کمتر با هم جمع می شود:
«و باید که جمال زن باعث نباشد بر خطبه او، چه جمال با عفّت کمتر مقارن افتد به سبب آنکه زن جمیله را راغب و طالب بسیار باشد و ضعف عقول ایشان مانع و وازع انقیاد نبود تا بر فضایح اقدام کنند.»(ص ۲۹۱)
زن دوم نگیرید تا وقتی…
خواجه به مردانی که به دنبال گرفتن همسر دوم هستند توصیه می کند که
: «مرد چون اثر صلاحیت و شایستگی او (همسر اول) احساس کند زنی دیگر را بر او ایثار نکند؛ اگرچه به جمال و مال و نسب و اهل بیت از او شریفتر باشد. (ص ۲۹۲)
آقایان! اینگونه همسرداری کنید…
سپس خواجه شیوه صحیح همسرداری مردان را این گونه بیان میکند:
«و چون عقد مواصلت میان شوهر و زن اصل شود به سبیل شوهر در سیاست زن سه چیز است: اول هیبت، دوم کرامت و سوم شغل خاطر.
و اما هیبت آن بود که خویشتن را در چشم زن مهیب دارد تا در امتثال اوامر و نواهی او اهمال جایز نشمرد و این بزرگترین شرایط سیاست اهل بود…
و اما کرامت آن بود که زن را مکرم دارد به چیزهایی که مستدعی محبت و شفقت بود…
و اما شغل خاطر آن بود که زن را پیوسته در تکفّل مهمات منزل و نظر در مصالح آن و قیام آنچه مقتضی نظام معیشت بود، مشغول سازد.»(ص ۲۹۲ و ۲۹۳)
و این آخری یعنی اینکه مرد باید همسرش در امور مهم منزل شرکت دهد و با رای و نظر او کارهای خانواده را پیش ببرد و در یک کلام تک رو و دیکتاتور مآب نباشد.
*برگرفته از کتاب «اخلاق ناصری»، تالیف سلطان الحکما خواجه نصیرالدین طوسی، با تصحیح عبدالهادی قضائی، انتشارات بهزاد، چاپ اول ۱۳۸۷.ش۱] -دوانی، علی، «مفاخر اسلام»، جلد ۴، انتشارات امیرکبیر، چاپ اول ۱۳۶۴.ش، صفحات ۹۰، ۹۱، ۹۷ و ۱۰۷
/انتهای متن/
دیدگاه شما