به گزارش شبنم همدان، سهیلا آقاجانی در یادداشتی نوشت:
زنان همیشه موجودات عجیب و ناشناخته ای برای مردان بوده اند به طوری که همواره شنیده میشود که شناختن آنها بسیار سخت است و از طرفی دیگر شاید خیلی از ما شاهد جدایی زوج هایی بوده ایم که به نظرمان هیچ کدام از طرفین دارای بخش های منفی در شخصیتشان نبوده اند و همه اینها علامت سوالهایی را در ذهن ایجاد کرده که شاید تا کنون جواب درستی برایشان پیدا نکرده باشیم. آنچه که مسلم است این است که شاید یک فرد نتواند قضاوت درستی از جنبه های شخصیتی خود داشته باشد از این رو است که ما در اینجا قصد داریم در مورد جنبه های شخصیتی زنان و نیز سلیقه مردان در مورد این جنبه ها بحث کنیم.
یونگ روانشناس بزرگ تاریخ معتقد است یک زن با چهار بٌعد شخصیتی به این دنیا می آید.
* نخستین بُعد از شخصیت یک زن مادر است او فرزندانش را بزرگ میکند ،حامی و سر پرست است ، شوهرش را پرورش میدهد و از او حمایت میکند تا به توانایی های عظیم خود پی برده و پر اراده و نیرومند شود . اما افراط در این بخش باعث خوار و خفیف کردن شوهر و تبدیل او به پسر بچه ایی بدون اعتماد به نفس میشود به یاد داشته باشید نگران بودن ، بخشیدن و مادری کردنِ افراطی از سوی یک زن ، شوهر او را خسته و کلافه میکند. مردان از زنی که اعتماد به نفسشان را از آنها میگیرد و مانند یک بچه با آنها رفتار میکند دلزده میشوند. زنانی که بیش از حد نگران هستند مردان را فراری میدهند.
* بُعد دوم از شخصیت یک زن ، آمازون یا بخش مردانه درونش است. اینگونه زنان ، افرادی زیاده خواه و حواس جمع هستند . هدف دارند و خود کفا هستند. ارتباط او با مردان در قالب همکار، دوست و رقیب است . خوب است بدانید که زن امروزی به بخش آمازون شخصیتش گرایش دارد و اینکه این گرایش به سمت قدرت بیشتر است تا به سمت عشق ، مادری کردن او را به تعویق می اندازد. این زنان باعث وحشت مردان میشوند و استقلال و روحیه جنگجویانه آنها باعث احساس ناتوانی و درماندگی در مردان میشود و جالب است بدانید که اشتیاق یک مرد در یک رابطه وقتی احساس کند که زن به او نیازمند نیست از بین میرود . رفتارهای زنانه برای مردان حس پذیرش و جذابیت و به تبع آن میل به مطیع بودن و حمایت را در آنها ایجاد میکند .در این میان نکات ریزی هم وجود دارد. از جمله اینکه باید توجه داشت افراط در آمازون برای مردان خوشایند نیست. مردان در کنار زنانی که به شوهرشان نیازی ندارند احساس پوچی و بی فایده بودن دارند . زنانی که بخش مردانه وجودشان خیلی زیاد است جذابیتی برای مردان ندارند چرا که آنها این گونه خصایص را هم در وجود خودشان و هم در وجود دوستان هم جنسشان به اندازه کافی تجربه کرده اند و از زنان توقع لطافت ، ظرافت و کمی وابستگی متعادل دارند. این زنان برای مردان زمخت و خشن نمود پیدا میکنند. از طرفی تفریط در آمازون هم مشکلات خودش را دارد. زنانی که وابسته وکاملاٌ متکی به مردان هستند و جنبه آمازون در وجودشان بسیار کم رنگ است نمیتوانند ارزش و احترام لازم را در نظر مردان داشته باشند.
* بُعد سوم شخصیتی زنان ، معشوقه است که بخش زیبا ، جذاب و اغواگرایانه یک زن است . این بخش شامل تمایل به زیبایی و زیبا به نظر رسیدن ، گرایش های جنسی ، عاشقی کردن و... است . کم بودن این بخش در یک زن باعث جذاب نبودن او در نظر مردان میشود و یا شاید برای او عواقب تلخی داشته باشد. معشوقه ؛ جنبه ای از شخصیت یک زن است که مردان آن را تحسین میکنند . اما افراط در این بخش باعث میشود که او دستاویزی برای تفریح مردان شود . بخش معشوقه برای یک زن شادی و جوانی به همراه می آورد و بهترین راه برای درمان افسردگی زنان ، بیدار کردن این بخش از وجودشان است و در سوی دیگر ، مردان باید بدانند که با تعریف از همسرشان این بخش از وجود او را که باعث جوانی و شادابی اش میشود زنده نگه میدارند.
* چهارمین بُعد از شخصیت زنان ، مادونا یا بانو است که شامل ویژگی هایی چون متانت ، قدرت تحلیل ، دید عمیق ، خلاقیت و معنویت است . این بخش بیانگر محسنات کامل زنانه از لحاظ صبوری ، وقار و وفاداری است. این نوع زن به دنبال مطرح شدن خود نیست بلکه تلاش میکند همسرش را بدون هیچ قید و شرطی به موفقیت برساند. مهمترین بخش مادونای یک زن وفاداری است . چرا که او مردش را در ثروت و تنگدستی و یا در خوشی و ناخوشی میپذیرد . افراط در جنبه مادونا از جنبه معشوقه میکاهد و رابطه زناشویی را دچار مشکل میکند بخش مادر و مادونا خیلی به هم شبیه هستند وگاهی نمیتوان بین این دو بُد شخصیتی تفاوت قائل شد. تفریط در بخش مادونا باعث بروز رفتارهای بچه گانه ، تصمیمات عجولانه ، بی صبری و کوته فکری و... میشود.
در پایان و پس از مرور ابعاد شخصیتی زنان در نظر یونگ و نیز بیان سلیقه مردان به جهت آگاهی از اتفاقات ناگزیر زندگی خود که شاید دلایل آن برای همگان مبهم باشد به بیان نتیجه آن میپردازیم:
یک زن باید در طول عمر خویش تمام چهار جنبه روانی و شخصیتی خود را تجربه کند و بشناسد و با هم ترکیبشان کند و برای رشد بخشهایی که کم رنگ ترند تلاش کند تا بتواند بین این چهار جنبه تعادل برقرار کند. حال باید صادقانه خود را قضاوت کنید و ببینید چه بخش هایی از شخصیتتان پر رنگ تر و چه بخشهایی کم رنگ تر است و با آگاهی هایی که به دست آورده اید و با توجه به نیازهای زندگی مشترک خود بخش هایی از شخصیت خود را کم رنگتر و یا پر رنگتر کنید تا با به وجود آوردن یک تعادل در شخصیت خود از یک زندگی شاد و لذتبخش مشترک برخوردار شوید و برای جلوگیری از مشکلات متداول زوج ها هرچه بیشتر تلاش کنید.
انتهای پیام /
دیدگاه شما