« این جنس اصلِ تُرک است »
جمله ای که بسیاری از مشتریانِ پارچه و پوشاک ، آن را از زبان فروشندگان می شنوند. جمله ای که به نوعی مانند یک عینک عمل کرده و نگاه مشتری را کاملاً در مورد کالای مورد نظر عوض میکند. در این یادداشت به یک بررسی اجتماعی در این زمینه میپردازیم.
جمله ای که در ابتدا آورده شد صرفاً یک جمله تبلیغاتی نیست و میتوان رد پای فرهنگ معاصر و نو پای یک جامعه ی در حال توسعه را در آن جستجو کرد. وقتی یک فروشنده با حالتی حق به جانب و محکم می گوید پارچه ی این لباس ، تُرک است ، صرفنظر از اینکه او راست میگوید یا خیر ، میتوان نتیجه گرفت که تُرک بودن در پوشاک برای مشتریان ما یک ارزش محسوب میشود. او با این جمله هم قصد دارد مشتری را در تنگنا قرار دهد و هم به خود این اجازه را میدهد که کالای خود را با قیمت دلخواه بفروشد. مشتریان در برخورد با این شرایط و پس از شنیدن این جمله به دو دسته تقسیم میشوند: عده ای با افتخار کالا را با قیمتی گزاف خریداری میکنند و به همگان اعلام میکنند که این لباس تولید ترکیه است. عده دیگر هم به علّت نداشتن استطاعت مالی با یک عذرخواهی از فروشگاه خارج میشوند. البته در این میان عده بسیار قلیلی هم وجود دارند که با تکیه بر تعصب ملّی و میهنی خود با شنیدن نام یک کشور بیگانه از مغازه خارج شده و علیرغم داشتن استطاعت مالی ، در بازار به دنبال تولیدات داخلی میگردند. حال اینکه این ارزش چیست و با چه معیارهایی سنجیده میشود در ادامه به آن پرداخته خواهد شد.
اگر کمی به تاریخ معاصر جهان خصوصاً بعد از جنگ جهانی دوم مراجعه کنیم درمیابیم که در آن دوره اجناس بی کیفیت به جنس ژاپنی معروف بودند و ژاپن کشوری بود که بعد از جنگ جهانی درب های واردات را به طور عمده بر روی کشور خود بست و مردم را به تولید و خودکفایی وادار کرد. این کشور با حمایت سیاستمداران خود در ابتدا تولیداتش را با کیفیت های بسیار پایین و آزمون خطاهای بسیار آغاز کردو در طی حدود 50 سال در رده برترین تولیدکنندگان جهان قرار گرفته است. ژاپن و بسیاری از کشورهای مشابه با وجود آنکه منابع و ذخایر طبیعی آنها نسبت به ایران اندک است، با همت و یکپارچگی مردم در حمایت از تولیدات داخلی توانسته اند در این راه موفق شوند.
آنچه در کشور ما موجب رکود تولیدات داخلی شده است فارغ از سیاست دولت های مختلف در طی چند سال اخیر ، نبود شکیبایی و صعه صدر مردم در حمایت از اجناس داخلی است. در تحلیل این رفتار مردم میتوان نتیجه گرفت پیشرفت های پر سرعت و گسترش فناوری های روز در جهان موجب نوعی احساس جاماندگی در جامعه ی ایران شده است که مردم به ناچار برای تعادل ظاهری و رقابت با غرب، به مصرف گرایی روی آورده اند. در این شرایط شاید ایران بیشتر از سایر کشورهای در حال توسعه نیازمند حمایت دولت باشد. چراکه در عصر بیست و یکم ، این تفکر نهادینه تفکری نیست که مردم بتوانند به طور یک جانبه آن را اصلاح کنند.
اگرچه در دهه های گذشته تبلیغ تولید داخلی و تشویق مردم به خرید آن می توانست کار ساز باشد اما امروزه که زندگی در جهان به واسطه وجود رسانه های مجازی و سرعت انتقال اطلاعات روی دور تند سیر میکند انتظار صبوری یک جانبه از مردم کاری دور از انصاف است و مسئولان اجرایی و سیاستگذاران اقتصادی باید با رویکرد جدیدی به این مهم بپردازند.
اقتصاد مقاومتی یک جاده دو طرفه است که بدون هموار کردن هر دو سوی آن به مقصد نمی رسد. جاده ای که یک طرف آن صبر و تحمل و اعتماد مردم را در مورد تولید داخلی می طلبد و طرف دیگر آن نیازمند حمایت های مالی ، تسهیلاتی ، اجرایی ، مدیریتی ، آموزشی و نیز هموار نمودن روند اداری از سوی دولت خواهد بود.
به جرآت می توان گفت با چنین رویکردی اقتصاد مقاومتی در ایران به مراتب بهتر و قدرتمندتر از کشورهایی مانند ژاپن اجرا می شود. چراکه آن کشورها در عصری که تبادل اطلاعات و فناوری های روز به سختی انجام میشد مقاومت کردند اما سرعت پیشرفت در روزگار ما به مراتب بیشتر و راه هموار تر است.
مدیران صالح و کارآمد به راحتی با تکیه بر دانش و تخصص میتوانند اقتصاد مقاومتی را شکوفا کنند و در این خصوص توجه به نیازهای مشتری که کیفیت ، زیبایی ، دوام و به روز بودن تولیدات است امری بنیادی است. وقتی این مؤلفه ها در تولید لحاظ شود میتوان به معرفی اجناس در بازارهای جهانی پرداخت. آن وقت است که هر تشویقی به خرید تولید داخلی بی تردید با استقبال عمومی مواجه می شود.
دیدگاه شما