به گزارش شبنم ها به نقل از تسنیم
مجتبی برزگر: وقتی به این روزهای تلویزیون و عدم نظارتکیفی سریالهای تلویزیونی نگاه میکنم یاد آن جمله معروف شهید آوینی میافتم که در هنگام ساخت مستندهای روایت فتح یکنظریه داشتند و به همه فیلمسازان و همکارانشان میگفتند لحظهای که رزمنده شهید میشود را نگیرید! چون این لحظه خلوت او با خداست. اتفاقاً آن صحنه شهادت که مایه افتخار است آن شهید بزرگوار اعتقاد داشتند که نشان داده نشود؛ در واقع فیلمسازان فارغ از بیشتر دیده شدن، اعتقادی پشت دوربین قرار میگرفتند و پیشینه امثال شهید آوینی این نکته را نشان میدهد. اما امروز لحظههای خودکشی و دست و پا زدن مقتولین را روی آنتن میبینیم که چه اتفاقی بیفتد؟ ملت بترسند، خودکشی نکنند و یا به نوعی خودنمایی روی آنتن اتفاق بیفتد!
پیش از این سریالهایی مثل "پنج کیلومتر تا بهشت" پخش شده و روحهای سرگردانی را نمایش میدادند که بهدلیل خودکشی روحشان در دنیا سرگردان مانده است. متأثر از این برداشت بود که کسی خودکشی کند مغضوب خداوند است و فرآیند سفر به آن دنیا را نشان میدهد. حتماً آن مدل کارهای نمایشی مثل این سریال تلویزیونی یا "او یک فرشته بود" و چنین آثار نمایشی ماورایی تأثیرگذارتر بودند تا کارهایی که جاندادن، شکنجههای سخت و کتککاریهای آنچنانی را به نمایش درآورند.
کتکخوردن و کتکزدن و آداب دزدی و جنایت را یاد میدهند و یا به قول یکی از فیلمسازان دنبالِ نشان دادن صریح جرم و جنایت در کشوریم؛ واقعاً به این سبک و سیاق میخواهند جلوی کودکآزاری، اعتیاد، همسرآزاری، دروغ، دزدی و جنایات دیگر را بگیرند؟! واقعاً چه لزومی دارد لحظه خودکشی یا جاندادن افراد را در صحنه نمایش تلویزیون و یا پرده نقرهای سینما نمایش دهیم.
با سنگ زدن به سر غلامی سریال "ستایش"، شکنجه کاراکتر حسین یاری در سریال "از یادها رفته"، دودکردن موادمخدر صنعتی توسط کاراکتر مو زرد سریال "بوی باران"، دعواها و زد و خوردهای نچسب سریال "برادرجان" و یا اتفاقات تلهفیلم "مرتضی" و سریال "تلاطم" چه لطفی دارد جز هراس یکلحظهای و تبعات منفی فراوانش! جالب بود در میزگردی با بازیگران پیشکسوت در خبرگزاری تسنیم، ابراهیم آبادی میگفت سریالی در تلویزیون پخش شد دختری با ترفندی فیلمی از لحظه بازکردن گاوصندوق خانه توسط پدرش ضبط میکند تا به آن ذخیرههای پول، دستبرد بزند؛ این فیلم پخش شد اما تبعاتش تمام نشد! چرا که دختر خانمی میآید همین کار را به نوعی دیگر انجام میدهد.
این ترفندها در فقدان نظارت ضعیف و ناآگاهانه برخی ناظران نابلد کار و غیرهنری که حتی در برخی اوقات آموزنده نیستند باعث ترویج زشتیها میشوند؛ تلویزیون باید هرچه زودتر در تقابل با این اندیشههای غلط به اصلاح کار ماورایی، پلیسی، جنایی و حتی در برخی ملودرامها، از مدلهای قدیمی خودش بهره بگیرد؛ تلویزیون زمانی اندیشهورزانه و با تخصص کار ماورایی و پلیسی میساخت؛ مگر "مزد ترس"، "کلانتر" و "خواب و بیدار" پلیسی و "او یک فرشته بود" و "5 کیلومتر تا بهشت" ماورایی نبودند! اینجا حتماً تلویزیون نیازمند مدیران کارآمد در عرصه گروههای فیلم و سریال شبکههای سیما است که آنها حتماً هنرمندان کاربلد، نویسندگان و ناظرین فعال و دقیق بالای سر ساخت و تولید مجموعههای تلویزیونی قرار میدهند.
سیما و سینما واقعاً نقش تعیینکنندهای در فرهنگسازی جامعه دارند و البته تلویزیون نقش مؤثرتر به جهت گستردگی مخاطبان دارد که میتواند به دیدگاهها، فرهنگ و سلیقه مخاطبان جهت دهد. طرحی که این روزها تحت عنوان درجهبندی آثار سیمایی و سینمایی در محافل تلویزیونی، سینمایی و رسانهها مطرح است؛ بیش از آنکه با قواره ناموزون سینمای کشور که تولیدات نازل و سطحی در آن حرف اول را میزند همخوان باشد بیشتر میتواند با محصولات تلویزیونی همسو شود؛ چرا که تلویزیون نسبت به سینما و داشتن شبکههای مختلف در تولید آثار متنوع بر قشرهای مختلف اجتماعی، امکانات و دستانی بازتر دارد.
در تولیدات تلویزیونی و سینمایی مهمترین عنصر تعیینکننده در ایجاد ارتباط با مخاطبان، لحظات احترام، فرهنگ و سلیقه مردم و خانوادههاست؛ از همینرو باید در مضمون و ساختار هنری آنها مواردی مورد توجه قرار بگیرند که مناسبات و اساس فرهنگ مخاطبان را خدشهدار نکنند. بهعنوان نمونه نمایش عریان خشونت، خیانت، جنایت و صحنههای خونین و تلخ و سیاه در آثار سینمایی و تلویزیونی از موارد بازدارنده و دافعه است.
در برخی از فیلمها و سریالهای تلویزیونی که در ژانرهای پلیسی، جنایی، معمایی و امنیتی ساخته میشوند برای تأثیرگذاری اقدامهای نقش مثبت و منفی داستان، بعضی سازندگان آنها با به تصویر کشیدن صحنههای بد، تلخ، آزاردهنده، خشونت و زد و خورد سبب ناراحتی و دوری مخاطبان از فیلم و سریال میشوند. مناسبتهای ملی و اجتماعی فضایی فراهم آورده که گروههایی از تولیدکنندگان سریالهای تلویزیونی با ساخت و ارائه آثاری که دست بر قضا چندان هم مناسبتی نیستند در صفحههای تلویزیون خودنمایی کنند.
هفتههای دفاعمقدس و نیروی انتظامی از جمله مناسبتهاییاند که در آنها فیلمها و سریالهایی از سیما پخش شد که به جای ایجاد ارتباط سازنده و جذابیت، عامل دافعه بودند؛ بهعنوان نمونه شاخص این نوع محصولات، میتوان از سریال "تلاطم" و همچنین تلهفیلم داستانی "مرتضی" یاد کرد؛ این دو اثر در نمایش درگیریهای خونین خیابانی و جدالهای آدم بدها در نمایش خون و خشونت سنگ تمام گذاشتند. درحالیکه فیلم و سریال آثاری نمایشیاند و باید چنین صحنههایی با رعایت فرهنگ جامعه در قالب نمایش و درام ارائه شوند؛ نه آنگونه که عین آن صحنهها با جلوههای ویژه میدانی و کامپیوتری، صدچندان تلخ و تیره به تصویر کشیده شوند.
در واقع بیشترین نقش درگیریها و زد و خوردهای سریال "تلاطم" که از شبکه پنج سیما روی آنتن رفت متأسفانه مملوء از برخوردهای خشن است و ما در امتداد این اقدام، خشونتها و ترورها حتی در دیگر سریالهای تلویزیونی به ویژه "ستایش" و "ترور خاموش" هم گوشههایی از آن را تماشا کردیم؛ صحنههایی که میتوانستند به گونه دیگر به تصویر درآیند و دلخراش و چندشآور نباشند.
حتماً ضرورت ندارد که خشونت را به تصویر کشید؛ در آثار هنری میتوان و باید نمایش آن صحنهها را ارائه کرد به همین دلایل سریالها و فیلمهای نامبرده نه تنها در ارائه مضمون و محتوای تأثیرگذار اجتماعی و فرهنگی به توفیق کامل دست نیافتند که به علت وجود چنین صحنههای مشمئزکنندهای باعث شدند تا مخاطبان تلویزیون یا شبکههای خود را عوض کنند یا تلویزیونشان را خاموش کنند. و این رخدادها از همان عواملی است که سبب میشود تلویزیون با ریزش مخاطب مواجه شده و فیلمهای سینمایی مشتری نداشته باشند.
سریال "تلاطم" و تلهفیلم "مرتضی" که به سفارش نیروی انتظامی ساخته شدند تلاش کردند هوشیاری پلیس در مقابله با جرائم را به نمایش درآورد اما به هیچوجه تأثیر روانی خشونت عریان درنظر گرفته نشده است. در اینجا به گروه سنی بیدفاع تلویزیون یعنی کودک و نوجوان توجه نشده و باید به اصل زیرنویس ردهسنی توجه میشد؛ همان کاری که البته غیردرست و غیراصولیاش را چندیاست تلویزیون در دستور کار قرار داده و غافلگیرکننده در لحظه شکنجه کاراکتر "حسین یاری" در سریال "از یادها رفته" زیرنویس میشود!
نمایی از تلهفیلم "مرتضی"
این سؤال را بارها از مسئولین تلویزیون داشتهایم که چرا برای استفاده درست از ساختار ردهبندی سنی به نظاممندی درست و اصولی نمیرسند؟
تلویزیون در چند هفته اخیر نشان داده که برای پخش خشونت عریان هیچ محدودیتی را به رسمیت نمیشناسد؛ مدتی قبل تلهفیلم "مرتضی" را روی آنتن شبکه سه میبرد؛ داستان جوانی که بهدلیل مسائل مالی مرتکب قتل میشود؛ در سکانسی از این تلهفیلم بدون هشدار به بینندگان صحنه قتلی با ضربات متعدد جسم سخت به نمایش درمیآید. اما ظاهراً نمایش صحنه هولناک از این دست در سریالهای تلویزیونی هم رایج شده و در سریال "تلاطم" سکانس درگیری خیابانی دو نفر و قتل یکی از آنها با خشونتآمیزترین شکل به تصویر کشیده شد.
در سریال "ستایش" صحنه درگیری (حمید و غلامی) پخش میشود که در آن با ضربه سنگ به سر، قتل انجام میشود؛ اینها تنها بخشی از تصاویر هولناکی است که این روزها در سریالهای خانوادگی تلویزیون پخش شده است.
این نوع رفتار نمایشی با اقشار مختلف جامعه در لحظه پخش آثار خشونتآمیز را در سینماها و تلویزیونهای جهانی میبینیم که با هشدارهای متعدد سنی 16+ و 18+، در زمان پخش همراه میکنند. اما در ایران سریالها، تلهفیلم و فیلمهایی پخش و اکران میشوند که صحنههای خشونتآمیز و استعمال موادمخدر را بدون قید محدودیت سنی نشان میدهند.
وحید بیطرفان کارگردان سریال "تلاطم" درباره اعتراضها و انتقادها به صحنه خشونتآمیز این مجموعه تلویزیونی گفت: "متأسفانه جرم و جنایت در همه کشورها وجود دارد و ایران هم مستثنا نیست؛ اتفاق قشنگ و زیبا این است که عواقب این اتفاقات را نمایش دهیم؛ مردم باید از پشت پردههای جنایتها و اتفاقات پلید و زشت و باطل آگاه شوند. ما قصدمان از ساخت چنین کارها و المانهای خشونت این بوده است که این جرائم وجود دارد؛ اگر جلوی آن گرفته نشود مشکلات و تبعات جبرانناپذیری را خواهد داشت."
تلویزیون باید هرچه زودتر به سراغ ناظرین کیفی کاربلد و حرفهای برود و اساس اتفاقات اشتباه و غلط را در مدیریت گروههای فیلم و سریال شبکههای سیما ساماندهی کند و به سمت رقمزدن بهترینها در قاب سیمای جمهوری اسلامی باشند.
انتهای پیام/
دیدگاه شما