به گزارش شبنم ها به نقل ار نسیم، جدا شدن زوجها یا همان اتفاق ناخوشایند طلاق موضوعی است که هر روز چهرهای متفاوت از خود نشان میدهد، و با گذشت زمان رونق میگیرد انگار دستیهایی مخفی و نامرئی در کارند و این پدیده را هدایت میکنند، در اینکه زندگیهای نادرست اساساً منجر به طلاق میشوند شکی نیست و در اینکه وقتی اساس تشکیل خانواده هم غیر اصولی و غیر شرعی و حتی غیر عرفی باشند با هم شکی نیست که طلاق رخ دهد اما به واقع چه کسی میداند که تغییر عرف و عادات جامعه در تشکیل زندگی مشترک هم کار هماهنگ و از پیش تعیین شده فرد و افراد هدفمندی نباشد!
از قدیم الایام مردمان سرزمین ما را به پایبندیهای خانوادگی و عزت و شرف و غیرت و تعصب میشناختند سخن خطاب به عقاید باطل و دور از دین و عرف نیست چه بسیار پدران و برادارن که با تمام وجود زمینه رشد خواهران خود را فراهم کردند و البته در مواردی جهل و بیسوای زمینه تناقضهای فرهنگی و اجحاف در حق دختران و زنان سرزمین ما شده اما امروز چه؟ امروز که پایههای اساسیترین محور جامعه در حال ریزش است، نمیخواهم بگویم که دقیقا چه تعداد ازدواج به طلاق منجر میشود اما با پخش شدن برخی مطالب در فضای مجازی بر خود فرض دانستم که لازم است چند سطری بنویسم، مراسم طلاق در تبریز و سفارش کیک طلاق در تهران و به طور قطع در چند شهر دیگر... خیلی جای تأسف دارد که برای طلاق جشن میگیرند اما نکته اینجاست که برای ازدواج چه هدفی داشتند و آیا مسولیت پذیرش زندگی مشترک را درک کردهاند؟ اکنون چطور مسئولیت طلاق را میدانند؟
بسیاری از موارد قابل آمار برداری صحیح نیست اما نمود رفتارهایی که در جامعه اپیدمی میشود را میتوان به وضوح دید، چرا دیگر ریش سفیدان و نزدیکان در زندگی جوانترها پا درمیانی نمیکنند؟ چرا دیگر به صلح و آشتی در زندگی مشترک توجه نمیشود و اصولاً چرا زوجها به سادگی از هم متنفر میشوند و یا با پزهای روشنفکری طلاق را عامل پیشرفت و آزادی خود میدانند؟ آیا این افراد که خود انتخابی به ظاهر درست و عاقلانه در ازدواج منجر به طلاق داشتند هم اکنون و در ادامه راه زندگی با همان درک و منطق و تجربه طلاق زندگی و انتخابی بهتر از قبل خواهند داشت؟
هیچ چیز در زندگی و جامعه و بودن در کنار گروههای انسانی مطلق نیست اما آنچه مسلم است این است که آگاهیهای عمومی موضوعی است که لازم است به آن توجه شود. با راه اندازی کمپین مقابله با طلاق باید به غنای فرهنگ ازدواج و آگاهیهای زندگی مشترک و الزامات آن توجه کرد، لازم است در مدارس هم آموزشهای کافی داده شود، والدین میتوانند از زمانی مناسب نه صرفاً نوجوانی باورهای زندگی مشترک و مسئولیتهای پذیرش نقشهای مختلف زن و شوهری و در مقام همسر قرار گرفتن همچنین پذیرش نقش پدر و مادری را به کودکان خود آموزش دهند و با نهادینه کردن فرهنگ اصولی و درست ایرانی و اسلامی به این مهم آینده کودکان خود را تضمین کنند.
یکی از مواردی که لازم است در هنگام ازدواج به زوجین به صورت جدی یادآور شد آموزشهای لازم برای تربیت فرزند و فرزندان آنها برای پذیرش مسئولیتهای متعدد اجتماعی است که اگر در زمان مناسب و به تدریج صورت نگیرد دیگر در زمان لازم چیزی در چنته نخواهند داشت و فایدهای نخواهد کرد.
با ازدواجهای آگاهانه و مسئولانه مانع گسترش طلاق و آسیبهای اجتماعی گسترده آن شویم چرا که طلاق صرفاً گسستن یک زوجیت نیست و مخدوش شدن چهره جامعه در سطوح مختلف و زمینه بروز بسیاری از مشکلات، ناآرامیها و مشکلات کوچک و بزرگی است که به پیکر اجتماع صدمه زده و بخشهای مختلف پیشرفت و توسعه اجتماعی و اقتصادی را هدف لطملات خود قرار میدهد.
دیدگاه شما