28. فروردين 1395 - 13:36   |   کد مطلب: 10078
نرگس محمدی ، دانشجوی پرستاری,شاگرد ,پرویز پرستویی ,سبک زندگی ، بیوگرافی و نوع پوشش افراد مشهور

نام: نرگس
نام خانوادگی : محمدی
تاریخ تولد : 1364/1/9
محل تولد : تهران
تحصیلات : تحصیلکرده رشته پرستاری
-------------------------------------------
نرگس محمدی متولد 9 فروردین 1364 تهران است. فارغالتحصیل رشته پرستاری می باشد.

نرگس فرزند بزرگ خانواده است و یک خواهر و برادر دارد.

نرگس محمدی

خواهر و برادر نرگس محمدی

نرگس محمدی می گوید خانواده من نسبت به بازیگری گارد منفی نداشتند و اتفاقا از حضورم در عرصه هنر استقبال هم می کردند.

 

نرگس محمدی می گوید مادرم کارمند صدا و سیما بود و با محیط های هنری آشنایی داشت، از طرفی تمام اعضای خانواده ام به فیلم علاقه مند بودند. اما موضوعی که وجود داشت این بود که خانواده ام اصرار داشتند اول درسم تمام شود و بعد به طور جدی وارد عرصه بازیگری شوم که خدا را شکر این اتفاق هم افتاد.

نرگس محمدی   

نرگس محمدی و مادرش

نرگس خانم هم می گوید: «مادر، عزیزترین و بهترین نعمتی است که خداوند به بنده هایش مرحمت می کند، برای من هم عزیزترین موجود روی زمین، «مادرم» است که با تمام وجود دوستش دارم...»

 

نرگس محمدی همانند ستایش در سریال ستایش مهربان و صبور است او عاشق مادرش و بهترین دوست اوست.

همزمان با تحصیل در رشته پرستاری دانشگاه در کلاس های بازیگری «کارنامه» هم شرکت می کرد و از آنجا بود که برای بازی در فیلم «مرگ یک پینوکیو» معرفی شد،نرگس محمدی پس از بازی در این فیلم حدود یک سال در تئاتر به فعالیت خود ادامه داد که در همین مدت موفق شد جایزه بهترین بازیگر زن را از جشنواره «ماه» حوزه هنری دریافت کند. نرگس محمدی پس از تجربه ای که در تئاتر کسب کرد به سینما بازگشت و در فیلم هایی چون ریسمان باز، آناهیتا، سوپراستار و اخراجی های 2 بازی کرد.وی با بازی در فیلم سینمایی آناهیتا نشان داد که استعداد خوبی در این زمینه دارد و پخش سریال ستایش نیز زمینه شهرت وی را فراهم کرد.

 

نرگس محمدی در ستایش 2:

نرگس محمدی

محمدی در این سریال همان نقش ستایش را برعهده دارد منتها میانسالی و چهل سالگی این کاراکتر را.

 

او درباره سختی های این نقش می گوید: خب اگر قرار بود که در سریال دیگری نقشی با این سن و سال را بازی کنم هرگز نمی پذیرفتم اما ستایش نقش مورد علاقه من است و خودم آن را بازی کردم و با آن آشنا هستم اما قطعا بازی کردن در چنین نقشی سخت است. آخر چهل ساله بودن نه پیری است و نه جوانی. نه می توانی مثل پیرزن ها حرف بزنی نه آنقدر جوانی که پرانرژی باشی. این کار را برای من سخت می کرد و برای همین تصمیم گرفتم در فیزیکم تغییر ایجاد کنم و اضافه وزن داشته باشم.

نرگس محمدی

مصاحبه با نرگس محمدی

می ‌خواهم به عنوان اولین سوال از نخستین تجربه ‌ات در جلوی دوربین برایمان بگویی و این ‌که چطور وارد سینما و تلویزیون شدی ؟!

از دوران دبیرستان دوست داشتم هنر بخوانم که به دلیل یک سری اتفاقات نتوانستم در کنکور هنر شرکت کنم ، رشته تحصیلی‌ ام تجربی بود و بعد از این ‌که دانشگاه قبول شدم به این فکر افتادم که در کلاس ‌های بازیگری شرکت کنم ، در آموزشگاه بازیگری ثبت ‌نام کردم و بعد از پایان دوره به یک کار سینمایی به کارگردانی آقای اربابیان معرفی شدم ، کار خیلی خوبی بود ولی متاسفانه به دلیل یک سری مشکلات اکران نشد ، بعد از آن در حوزه هنری تئاتر کار می ‌کردم و همان سال‌ ها بود که جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن را در جشنواره تئاتر گرفتم ، این سال‌ ها برایم تجربیات خوبی به همراه داشت.

 

یک همزمانی خیلی خوبی هم رخ داده آن هم نخستین فیلم سینمایی ‌ات (آناهیتا)‌ و اولین سریال تلویزیونی ‌ات (ستایش)‌ همزمان به نمایش در می‌ آید.

بله اتفاق خوبی است ولی این اتفاق بعد از سه چهار سال افتاد ، البته من قبل از آناهیتا حدود ۲ سال پیش در فیلم سینمایی «ریسمان ‌باز» بازی کردم و این اولین تصویر من روی پرده نقره‌ ای بود.

 

از ابتدای ورود به این رشته فکر می ‌کردی که به بازیگری به عنوان یک حرفه و شغل اصلی نگاه کنی ؟!

فکر می ‌کنم خیلی نمی ‌توان به بازیگری به عنوان یک شغل اصلی نگاه کرد ، از اولی که شروع کردم می ‌دانستم که نمی‌ توانم به آن به عنوان یک حرفه درآمدزا نگاه کنم ولی تجربه بازیگری را دوست داشتم و شروع کردم ، بازیگری به عقیده من یک اتفاق است ، اتفاقی که انتخابش خیلی دست خودت نیست ، ممکن است ۲ سال هیچ پیشنهادی نباشد.

 

اولین حضورت چه در تلویزیون و چه در سینما کنار گروهی از بازیگران چهره و سرشناس بود ، ترسی نداشتی از این‌ که ممکن است کنار این همه ستاره دیده نشوی ؟!

چرا نگرانی ‌ام بابت این قضیه بسیار زیاد بود ، البته این اتفاق برایم خیلی خوشایند بود که در کنار این بازیگران نخستین تجربه ‌ام را آغاز می‌ کنم ، من فکر می‌ کنم این ترس از دوربین خیلی به بی ‌تجربگی و حضور کوتاه ‌مدت ارتباطی نداشته باشد و به نظرم یک بازیگر ۳۰ سال هم که کار کند باز هم در یک فیلم جدید نگرانی حاصل از حضور در مقابل دوربین را خواهد داشت ، این نگرانی در سریال ستایش کمتر شد ، قبل از آن هم ۳ تا تله‌ فیلم برای تلویزیون کار کرده بودم ولی در این کار آنقدر راهنمایی ‌ها و هدایت سعید سلطانی (کارگردان)‌ و همچنین گروه خوب بود که همه‌ چیز برایم شکل عادی و طبیعی پیدا کرد.

نرگس محمدی

می ‌توانی خودت را در یکی دو جمله تعریف کنی ؟!

فکر می ‌کنم آدم حساسی هستم ، شخصیت آرامی دارم و راجع به مسائل خیلی عمیق فکر می ‌کنم.

فکر می ‌کنی نقش ‌هایی که تا امروز به تو پیشنهاد شده و نقش ‌هایی که از این به بعد پیشنهاد می ‌شود چقدر قرار است شبیه خودت باشد ؟!

ستایش را از جهاتی به خودم شبیه می‌ دیدم ، نقش‌ هایی که تا امروز بازی کرده ‌ام خیلی از من دور نبوده چون قطعا ‌باید جزئی از وجودم باشند که بتوانم آنها را بازی کنم ، بیشتر دلم می‌ خواهد نقش‌ هایی را به ‌عهده بگیرم که بخشی از آن را در زندگی خودم تجربه کرده باشم ، به نظرم کار سختی است.

نرگس محمدی

فکر می ‌کنی بر چه اساسی برای نقش ستایش انتخاب شدی ؟!

سال پیش در یکی از اپیزودهای شاید برای شما هم اتفاق بیفتد بازی کردم و توسط کارگردان به آرمان زرین ‌کوب معرفی شدم ، بعد هم که آقای سعید سلطانی من را برای این نقش پذیرفت.

پس از همان اول با گروه ستایش همراه بودی ؟!

نه اتفاقا ، من زمانی وارد این گروه شدم که حدود ۹ ماه بود از تصویربرداری کار گذشته بود ، کمی برایم سخت بود و تا حدودی احساس غریبی می‌ کردم ولی خوشحالم که خیلی زود توانستم با این گروه ارتباط برقرار کنم.

نرگس محمدی

نقش ستایش برایت چه ویژگی ‌هایی داشت ؟!

قصه ستایش مربوط به سال ۶۴ و سال‌ های جنگ است و در این قسمت‌ هایی که تا به حال پخش شده بیشتر خود ستایش و خانواده ‌ها معرفی شده ‌اند ، لحظه لحظه ستایش را دوست داشتم ، تلویزیون را خیلی دوست دارم و همیشه دلم می ‌خواست نقش قابل قبولی داشته باشم – سریال ، داستان خوبی را دنبال می ‌کند و بسیار خوب می‌ تواند ارتباط برقرار کند ، نقش من مربوط به سال ‌ها پیش است و من با کمک آقای سلطانی پیش ذهنیت و تصاویر ذهنی خودم را تا آنجا که امکان داشت به فضای آن سال ‌ها نزدیک کردم ، سعید سلطانی کارگردان بسیار دقیقی است و نگاه ریزبینی به تک ‌تک جزئیات دارد.

 

بر چه مبنایی نقش ‌هایت را انتخاب می ‌کنی ؟!

خیلی به دنبال این نیستم که زودتر در نظر مخاطب دیده و شناخته شوم ، دلم می ‌خواهد به دنبال نقشی باشم که حرفی برای گفتن داشته باشد ، دوست دارم وقتی چند سال گذشت و من به تماشای سریالی که خودم در آن بازی کرده بودم نشستم ، خیلی شرمنده آن نشوم ، نقشی که در آناهیتا بازی کردم را خیلی دوست دارم حتی اگر تا آخر عمرم هم فرصتی برای تجربه دوباره سینما برایم فراهم نشود آناهیتا را فراموش نمی ‌کنم.

 

فکر می کنم بازی در سریال «معمای شاه» نخستین تجربه بازی تان در یک مجموعه تاریخی است.

  بله و خیلی هم تجربه خوبی بود و دوست داشتم. چون من خیلی بازی در مجموعه های تاریخی مذهبی را دوست ندارم که در آن سوارکاری می‌کنند.

و نخستین تجربه همکاری تان با محمدرضا ورزی در این سریال شکل گرفت؟

  بله و خوشحالم که با این کارگردان هم فرصت همکاری‌ام میسر شد.

 

بنابراین از حال و هوا و فضای بازی در کارهای تاریخی برایمان بگویید؟

  برای من که تجربه خوبی بود. با وجود اینکه بازیگران بسیاری داشت ولی اصلاً اذیت نشدم. چه به لحاظ گریم و چه لباس. چون در کارهای غیرتاریخی که خیلی اذیت می شویم.

منظورتان را دقیقاً توضیح می دهید؟

  بله. متأسفانه در کارهای معمول و متداول کمتر طراحی لباس و صحنه انجام می‌شود. به این دلیل که برخی تهیه‌کنندگان برای طراحی صحنه و لباس هزینه نمی کنند و بازیگر ناچار است که از لباسهای خودش در کار استفاده کرده و خودش به لوکیشن بیاید و برود. به همین دلیل هم کارهایمان شبیه به هم شده و با این روند مخاطبان را از دست می دهیم.

 

آقای ورزی پیش از این گفته بودند که در کنار مستندات تاریخی برخی از شخصیت ها زائیده تخیل نویسنده است. گلنار هم جزو چنین کاراکترهایی است و یا سندیت تاریخی دارد؟

  آنطور که من شنیده ام قسمت شهر و کاراکترهایش را نویسنده خلق کرده است و بخش دربار همه جزو مستندات تاریخی است. گلنار هم سندیت تاریخی ندارد. من فکر می کنم آقای ورزی با اضافه کردن بخشها و آدمهایی در فیلمنامه این سریال، قصد داشتند تا مخاطبان را با فضا و حال و هوای آن سالها و زندگی مردم در آن مقطع از تاریخ آشناتر کنند. به همین دلیل برخی شخصیت ها را به کار اضافه کرده اند.

 

نرگس محمدی و لیندا کیانی در برزیل

با این حساب گلنار تا چه زمانی در سریال حضور خواهد داشت؟

  فکر می کنم تا قسمت ۶۰ همچنان حضور داشته باشم. به این دلیل که در چهار مقطع با گریم مختلف بازی داشته ام.

و سکانس های مربوط به شما به پایان رسیده است؟

  نه من تا سال آینده همچنان مقابل دوربین می روم و سکانس هایی از بازی من هنوز به پایان نرسیده است.

 

یکی از ویژگیهای سریالهای تاریخی به تصویر کشیدن بخشی تاریخ است که برای مخاطب پنهان بوده است. به عنوان بازیگر و مخاطب این کار پیش از حضور در این مجموعه تا چه حد با برخی وقایع آشنایی داشتید و پس از پخش به نکات مهمی دست پیدا کردید؟

  برای من بخشی از تاریخ و علت اینکه انقلاب شد، همواره سؤالی بی پاسخ بود. به این دلیل که همه اطرافیان هم مسائل و وقایع متداول را می دانستند و از پشت پرده برخی وقایع بی اطلاع بودند. بنابراین زمانی که من فیلمنامه این کار را خواندم، خیلی چیزها برایم روشن شد. معتقدم مردم هم باید سریال را تا پایان دنبال کنند و این قدر زود سریال را نقد نکنند. کار باید پیش برود. قضاوت کردن با دیدن قسمتهای اول کار درستی نیست.

فکر می کنید علت این قضاوت ها و بازتاب ها درباره این سریال چیست؟

  من دقیق نمی دانم اما فکر می کنم چون اسم شاه آمده و به زندگی او پرداخته شده، عده ای گارد می گیرند. به هر حال کار تاریخی است و قطعاً برداشت از منابع و مستندات تاریخی بوده و بر اساس وقایعی که رخ داده، سریال ساخته شده است، اما هر کسی از نگاه خودش تعریفی به این سریال دارد. آقای ورزی که از خودش وقایع را ننوشته و اتفاقات بر اساس تاریخ بوده است و از منابع بسیاری استفاده کرده است. بنابراین نمی توان یک سویه به کاری به این عظمت نگاه کرد.

 

خودتان به عنوان مخاطب چه نظری در این باره دارید؟

  حقیقتش این است که من کار را دوست داشتم، اما اینگونه اتفاقات طبیعی است و منحصر به «معمای شاه» نمی شود. زمانی که من در «ستایش» هم بازی می کردم، این سریال یک عده مخالف داشت و یک عده موافق. به هر حال تلویزیون مخاطبان بسیاری دارد و راضی کردن همه مخاطبان کار راحتی نیست، اما از مردم می خواهم که این سریال را تا پایان دنبال کنند و از نگاه و دید خودشان به سریال نقد نداشته باشند.

نرگس محمدی

++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

سر جلسه نرفتم
از ابتدا دلم می‌خواست در رشته هنر ادامه تحصیل بدهم، اما روزی که باید در آزمون ورودی هنرستان صدا و سیما شرکت می‌کردم، اتفاقی برایم افتاد که امتحان را از دست دادم، به همین دلیل در کلاس‌های علوم تجربی دبیرستان شرکت کردم و بعد هم در دانشگاه در رشته پرستاری پذیرفته شدم. درسم تقریبا به پایان رسیده و تنها برای ارائه طرح، باید مدتی در یک بیمارستان مشغول به کار شوم… محمدی در ادامه می‌گوید: خانواده‌ام هم مخالف بازیگری من نبودند اما به من می‌گفتند درست را باید بخوانی… از طرفی خانواده‌ام هم با این محیط آشنا بودند، چون که مادرم از کارمندان صدا و سیما بود…

 

نرگس، تنها دوست من
مادر نرگس می‌گوید: «من از نرگس در مورد کارهای خانه راضی‌ام. نرگس تنها دوست من بوده و همیشه در کنار من حضور داشته، البته این چند ساله به دلیل مشغله کاری کمی، در انجام کارهای منزل تنبل شده که آن را هم می‌گذاریم به حساب مشغله کاری‌اش، گرچه باید بگویم «ستایش» بهترین دوست من است!(باخنده) البته تصورتان این نباشد که من بین بچه‌ها فرق می‌‌گذارم، به این دلیل که نرگس بیشتر در کنار من است. نرگس خانم هم می‌گوید: «مادر، عزیزترین و بهترین نعمتی است که خداوند به بنده‌هایش مرحمت می‌کند، برای من هم عزیزترین موجود روی زمین، «مادرم» است که با تمام وجود دوستش دارم…»

 

یک سال مقابل دوربین
من هشت ماه پس از آغاز پروژه ستایش، جلوی دوربین رفتم و همین موضوع باعث شد کمی جو برای من سنگین شود. اما از طرفی حضور در یک گروه صمیمی باعث شد که سختی‌های کار هم برای من آسان و هم شیرین شود. من تقریبا یک سال مداوم سرکار بودم، اما سختی آن برایم لذت‌بخش بود، چون به نتیجه آن امیدوار بودم و برای دیدن کار لحظه‌شماری می‌کردم…

 

خانواده من
سه فرزندیم و من فرزند بزرگ خانواده محمدی هستم، یک خواهر و یک برادر کوچک‌تر از خودم دارم که هر دوی آنان ازدواج کرده‌اند. شوهر خواهرم آقای غفوریان کار عکاسی می‌کند، خواهرم نیز دستی بر نقاشی دارد، برادرم هم پیش از من در چند فیلم کوتاه بازی کرد، اما دیگر ادامه نداد و وارد بازار کار شد. محمدی در ادامه می‌گوید: «من از بین کارهای منزل تنها آشپزی را دوست دارم و هر وقت که بتوانم به مادرم در این زمینه کمک می‌کنم.»

 

 
شاگرد پرویز پرستویی و رویا تیموریان
من جزء آخرین هنرجویان موسسه «کارنامه» بودم که استاد پرستویی و حبیب رضایی در آنجا حضور داشتند، آقای رحمانیان هم در کنار این دو بزرگوار بودند، همچنین اساتیدی چون رویا تیموریان، مسعود رایگان، پیام دهکردی و رضا بهبودی که درس‌های زیادی از بازیگری به من و دیگر شاگردان آن ترم آموختند.همان روز اول که به کارنامه مراجعه کردم، آقایان پرستویی و رضایی گفتند، شرایطی را برای هنرجویان فراهم می‌کنیم که به شدت سخت است و شاید به همین خاطر، خیلی از بچه‌ها، در میانه کار عطای بازیگری را به لقایش ببخشند و عجیب این‌که همین طور هم شد، ما در ابتدای کلاس‌ها ۲۰ دختر و ۲۰ پسر بودیم، اما اواخر کار از بین این ۴۰ نفر تنها ۱۵ نفر باقی مانده بودند… من هم جزء آنها بودم، چرا که خودم را برای سختی‌های این کار آماده کرده بودم.

 

من و ستایش
نمی‌شود گفت که من و «ستایش» شبیه هم هستیم، اما به هر حال برخی از خصلت‌های من در «ستایش» هم دیده می‌شود، اما این طور نیست که بگویم من خودم را بازی کردم. ستایش مجموعه گاهی اوقات کارهایی انجام می‌دهد که قطعا اگر من (نرگس) جای او بودم هیچ وقت آن کارها را انجام نمی‌دادم، البته برخی از ویژگی‌هایش هم بی‌شباهت به من نیست. مثل مهربانی، صبوری و… که به نظر من صبوری ستایش ستودنی است، یکی از مواردی که وجود داشت این بود که ستایش هم نسل من نبود و برای رسیدن به این شخصیت باید حال و هوای ۲۰ سال پیش را درک می‌کردم و با آن روزگار کمی آشنا می‌شدم.

دیدگاه شما

آخرین اخبار