شبنم همدان گزارش می دهد:
دختران و زنان جامعه ایران همواره در عرصه های مختلف کارنامه درخشانی کسب کرده اند و می توانند الگوی دیگر زنان مسلمان باشند. سایت شبنم همدان هر هفته با معرفی یکی از این شیرزنان به عنوان الگوهای برتر شهر دِین خود را نسبت به زنان فرهیخته ایرانی ادا خواهد کرد. در ادامه با خبرنگار شبنم همدان در معرفی یکی از دختران نمونه این شهر همراه باشید.
نگین آیینی یک دختر نوجوان است که موفق شده قران کریم را حفظ کند. نگین در مقطع متوسطه اول تحصیل می کند و از نخبگان مدرسه فرزانگان است . پدر و مادر نگین 6 دختر دیگر دارند که همه آنها موفق هستند و نگین آخرین فرزند خانواده و موفق ترین آنهاست . با او و مادرش هم صحبت شدیم تا در موردش بیشتر بدانیم.
برداشتن اولین قدم به سوی هدف در 6 سالگی
نگین در نگاه اول حس اعتماد و آرامش خاصی را منتقل میکرد و این اعتماد و جاذبه اشتیاقم را برای مصاحبه بیشتر می کرد. از وی خواستم خودش را معرفی کند . با اعتماد به نفس خاصی صحبت می کرد و زنگ صدایش شمرده و آرام بود. وی از 6 سالگی در جامعة القرآن با قدم های کوچکش مسیر قرآن را انتخاب کرده است و از سال 89 در مقطع سوم ابتدایی کار حفظ قرآن را آغاز کرده و در عید فطر 1393 پس از 4 سال تلاش و پشتکار در مشهد مقدس به هدف خویش نائل آمده است و کار خطیر حفظ قرآن را به پایان رسانده.
وی در مسابقات قرآنی متعددی شرکت کرده و همواره در آنها موفق بوده است . او در بیشتر مسابقات اوقاف و تبلیغات که از مهم ترین مسابقات کشور است رتبه اول و دوم را بدست آورده است. در سال 88 در مسابقات حفظ کشوری در مشهد رتبه اول را کسب کرده و سال گذشته در مسابقات کشوری سمپاد موفق به کسب رتبه چهارم شده است.
معجزات قرآن در زندگی نگین
نگین آیینی با داشتن بزرگترین کتاب آسمانی در حافظه اش، بین دوستان و همکلاسان از توجه خاصی برخوردار است. گاهی معلمان با وی در مسائل مختلف مشورت می کنند. خودش می گوید در دبیرستان فرزنگان بحث برتری علمی بسیار مطرح است اما دوستان ، همکلاسان و حتی معلمان من به دلیل حفظ قرآن جایگاه خاصی برایم قائل هستند. او معتقد است این جایگاه و احترام را از برکت قرآن بدست آورده و آن را معجزۀ الهی می داند. حفظ قرآن و همراه بودن آن با نگین در لحظات سخت زندگی یاور او بوده است. هرگاه تنهایی و درماندگی به سراغ نگین می آید از آیاتی که در ذهن دارد کمک میگیرد و با آن مقابله می کند. می گوید با وجود خدا هرگز تنها نمی شوم و قدرتم بیش از پیش است.
از روزهای اولی که به مدرسه فرزانگان رفته بود می گوید. حال و هوای متفاوت دانش آموزان دنیای نگین را از آنها جدا می کند و نگین در جمع آنها احساس تنهایی دارد. روزهای اول با خستگی روحی به خانه باز می گردد و از تنهایی هایش با مادر حرف می زند. مادر او را دلداری می دهد و می گوید تو باید تلاش کنی تا راهت را به آنها نشان دهی. و ناگهان آیات قرآن در ذهن نگین او را آرام میکند و فضای ذهنش را دگر گون می سازد نگین به یاد این بیت می افتد که: « گر با همه ای چو بی منی بی همه ای/ گر بی همه ای چو با منی با همه ای» و مصمم و با اراده راهش را ادامه میدهد و در بین دوستانش نیز جایگاه ویژه ای پیدا می کند.
یکی از موهبت هایی که خداوند به نگین هدیه داده، حافظه فوق العاده اوست. او معتقد است حفظ کردن قرآن هر روز حافظه اش را قوی تر کرده است و اکنون قادر است هر چیزی را با یک بار شنیدن و آموزش، سالها در ذهنش حفظ کند.
تلاش شبانه روزی یک کودک دبستانی
نگین سال ها برای رسیدن به چنین روزی تلاش کرده است. در این مورد می گوید: در مقطع ابتدایی بعد از بازگشتن از مدرسه ، دو ساعت را به تکالیفم اختصاص می دادم و باقیمانده وقتم را تا آخر شب قرآن حفظ میکردم. باید هر روز چندین ساعت متوالی به حفظ و دوره قرآن می پرداختم و این امر گاهی خسته ام می کرد. اما دلگرمی و تشویق های مادرم مانع توقف من می شد. هر روز یک بخش را حفظ می کردم و برای مادرم می خواندم بعد از حفظ کردن همان بخش را با قرائت قاریان قرآن گوش میدادم تا لحن آن را نیز بیاموزم. اگر روزی برنامه پیش بینی نشده یا مراسم خاصی مانع حفظ قرآنم میشد آخر هفته آن را جبران میکردم تا طبق برنامه پیش بروم.
پشتیبانی های مادرانه موجب طی کردن نردبان ترقی
نگین مادرش را بزرگترین مشوق و پشیبان خود در حفظ قرآن میداند. از مادرش در مورد کاری که در 6 سالگی با خواست او آغاز شد و اکنون به یاری خدا و همت نگین به سرانجام رسیده است، پرسیدم. میگفت هر بچه 6 ساله ای نیازمند بازی و تفریح است و تشویق کردنش به آموزش قرآن صبر و تلاش بسیاری می خواهد اما من تلاش کردم و دخترم را حمایت کردم. هم دوره های نگین در کلاس های حفظ قرآن 20 نفر بودند که در بین آنها تنها نگین موفق شد.
صحبت های صادقانه و صمیمی مادر نگین به دل می نشیند. وی در تمام این 4 سال هر روز بعد از نماز صبح نگین را از خواب بیدار کرده و از او قرآن پرسیده است. در طول روز نیز همه وقتش را صرف دخترش کرده است و اکنون از موفقیت او چشمانش غرق شادی است. خودش می گوید از 10 ساعت وقت مفیدی که در روز داشتم دقیقاً 7 ساعت آن را به نگین اختصاص می دادم و گلایه و شکوه های اطرافیان از رها کردن همه کارها و شرکت نکردن در جمع ها و مهمانی ها را به جان می خریدم اما کار نگین را رها نمی کردم.
مادر نگین وقتی از موفقیت او حرف می زند اشک شوق در چشمانش میجوشد. می گوید هرگاه از نگین قرآن را می پرسم و صدای صوت قرآنش را می شنوم انگار تمام دنیا را به من داده اند و دوست دارم تمام کارهای دنیا را رها کنم و پای صوت قرآن نگین بنشینم. قرآن خواندن نگین آرامش عجیبی به من میدهد. پدرش نیز صوت قرآن نگین را دوست دارد و می گوید هرچه بخواهد برایش فراهم می کنم تا در مسیری که انتخاب کرده موفق باشد.
موفقیت فرزندان در یک خانواده پر جمعیت
از فرزاندان دیگر خانواده پرسیدیم. از هفت دختر خانواده 5 نفر آنها کارشناسی ارشد دارند و ششمین دختر دانشجوی کارشناسی است و هفتمین آنها حافظ کل قرآن کریم. مادر خانواده می گوید همراه با نگین فرزند ششم را هم به کلاس قرآن بردم و قصد داشتم او نیز قرآن را حفظ کند. زهره نیز مانند نگین در حفظ قرآن موفق بود و صوت بسیار زیبایی داشت اما پس از حفظ دو جزء ، روحیه حساس زهره و تبعیض های معلم قرآن بین شاگردان در کلاس، او را از ادامه راه بازداشت. زهره اکنون در شاخه قرائت فعالیت می کند و در سال گذشته در قرائت دانشجویان رتبه آورده است.
این مادر فداکار موفقیت فرزاندانش را از برکت قرآن میداند و می گوید من در هر مشکلی که برایم پیش بیاید به قرآن متوسل می شوم و همیشه نتیجه گرفته ام و بسیار خوشحالم که هر روز درخانه ام صوت قرآن می پیچد. هر وقت صدای قرآن در خانه می آید من حضور فرشتگان را در خانه حس می کنم و همین امر موجب معنویت و آرامش منزل ما می شود.
انتهای پیام/
دیدگاه شما