به گزارش شبنم همدان به نقل از نیک صالحی:
گاهی اتفاق می افتد که از مقام بالاتر دستوری صادر میشود
ولی بخش مربوطه صدور چنان دستوری را مقرون صلاح و مصلحت ندانسته از اجرای آن خود داری می کند.
در چنین موقع حواله گیرنده با طنز و کنایه می گوید:
« عجب دنیایی است. شاه می بخشد شیخ علی خان نمی بخشد.»
باید دید این شیخ علی خان کیست و فرمان شاه را به چه جهت نکول می کرد؟
شیخ علی خان شبها با لباس مبدل به محلات و اماکن عمومی شهر می رفت
تا از اوضاع مملکت با خبر شود . به مستمندان و ایتام مخصوصا طلاب علوم بذل و بخشش زیاد می کرد.
ابنیه خیریه و کاروانسراهای متعددی به فرمان این وزیر با تدبیر در گوشه و کنار ایران ساخته شده است
که همه را امروزه به غلط شاه عباسی می گویند.
شیخ علی خان با وجود قهر و سخط شاه سلیمان شخصیت خود را حفظ می کرد
و تسلیم هوسبازی هایش نمی شد چنان که هر قدر شاه سلیمان به او اصرار می کرد
که شراب بنوشد امتناع می کرد حتی یکبار در مقابل تهدید شاه پیغام داد :
« شاه بر جان من حق دارد اما بر دینم من حقی ندارد.»
ضرب المثل شاه می بخشد
یکی از عادات شاه سلیمان این بود که در مجالس عیش و طرب شبانه هنگامی که سرش را از باده ناب گرم میشد
دیگ کرم و بخشش وی به جوش می آمد
و به نام رقاصه ها مغنیان مجلس مبلغ هنگفتی حواله صادر می کرد که صبح بروند از شیخ علی خان بگیرند .
چون شب به سر می رسید و بامدادان حواله ها صادره را از نزد شیخ علی خان می بردند
همه را یکسره و بدون پروا نکول می کرد
و به بهانه آنکه چنین اعتباری در خزانه موجود نیست متقاضیان را دست از پا درازتر بر می گردانید.
در واقع شاه می بخشید شیخ علی خان نمی بخشید
و از پرداخت مبلغ خود داری می کرد. در سفر نامه انگلبرت هم آمده:
« او با قدرت کامله ای که داشت حتی می توانست وقتی که شاه می بخشد او نبخشد.»
انتهای پیام/ص
دیدگاه شما