به گزارش شبنم همدان به نقل از مهرخانه : افزایش سن ازدواج دختران و بروز پدیده تجرد قطعی در بین آنها، از زمره تحولاتی است که در نتیجه تغییرات کلان در سطح جامعه حادث شده است. پدیده افزایش سن ازدواج نه فقط در ایران، بلکه حتی در کشورهای توسعهیافته فراصنعتی مانند آمریکا نیز مشاهده میشود؛ بهطوریکه براساس نتایج مطالعات موجود، سن ازدواج در این کشور از اواسط دهه 1960 به طرز برجستهای در بین جمعیت آن افزایش یافته است. بدین صورت که نسبت افراد ازدواجکرده در این کشور در سال1960 برابر با 78درصد بود که در سال 2000 به 52 درصد و در سال 2005 به کمتر از 50 درصد کاهش یافت.
از طرفی، نباید از نظر دور داشت که پدیده افزایش سن ازدواج و در ادامه بروز تجرد قطعی باعث اختلال در کارکرد طبیعی نهاد خانواده شده و به دنبال این امر به طور طبیعی شاهد وجود نابسامانیهایی در سطح جامعه هستیم؛ نابسامانیهایی چون شیوع انواع فسادهای اجتماعی، بحران میل جنسی، فرار دختران و....
با توجه به مسئله افزایش سن ازدواج دختران در جامعه و بروز پدیده تجرد قطعی، تحقیق حاضر درصدد پاسخگویی به این سؤال است که چه عواملی باعث افزایش سن ازدواج در بین دختران شده و در این بین، سهم کدامیک بیشتر از سایر است؟
جامعه آماری
جامعه آماری این تحقیق شامل زنان 25 تا 44 ساله در مراکز شهری استانهای کشور بوده است که شمار آنها به 7658379 نفر میرسد. انتخاب این گروه سنی به منزله جامعه آماری، به این خاطر است که براساس گزارش مرکز آمار ایران، سن 25 سالگی میانگین سن ازدواج دختران در کشور بوده و سن پیش از تجرد قطعی، 45 سال است که نگارندگان با عنوان سن تجرد احتمالی و به عبارتی سن تجرد پیشقطعی از آن یاد میکنند و بنابراین گذار از این دوره سنی، زمینه افزایش سن ازدواج و ورود به دوره تجرد قطعی را تشدید میکند.
برای انتخاب نمونه از این گروه، ابتدا استانهای مختلف برحسب ضریب شاخص توسعه انسانی تعدیلیافته براساس جنسیت، به پنج طبقه تقسیم شده و سپس با توجه به موقعیت جغرافیایی، شرایط اقتصادی- اجتماعی و وضعیت اقلیمی استانها، پنج استان تهران، مازندران، خراسان رضوی، لرستان و کردستان انتخاب شدند.
در ادامه براساس روش نمونهگیری مطبق متناسب، تعداد نمونه در استانهای انتخابی برحسب جمعیت زنان گروه سنی 25 تا 44سال محاسبه شد.
در نهایت مراکز شهری هر پنج استان براساس ملاک جغرافیایی به سه منطقه جغرافیایی تقسیم شده و سپس براساس روش نمونهگیری تصادفی ساده با انتخاب چند بلوک در نقاط مختلف شهر، واحدهای آماری انتخاب و مورد پرسش قرار گرفتند.
میانگین سنی پاسخگویان
اولین یافته تحقیق نشان میدهد بیشترین پاسخگویان این تحقیق به ترتیب مربوط به استان تهران(41.5)، خراسان رضوی(318.3)، مازندران(15.7)، لرستان (12.6) و کردستان (11.9 درصد) بودند. میانگین سنی پاسخگویان مجرد حدود 28 سال و پاسخگویان متأهل حدود 32 بوده است.
همچنین 65 درصد مجردها و 45.7 درصد متأهلین دارای تحصیلات عالیه بودهاند. میانگین تحصیلات پاسخگویان مجرد 14.7 سال و متأهلها 12.9 سال بوده است.
نگرش دختران جوان به دخالت اطرافیان در ازدواجشان
دومین یافته حکایت از آن دارد که 75.8 درصد از مجردها و 76.4 درصد از متأهلهای کل مناطق بر این باورند که در انتخاب همسر، هم طرفین و هم خانوادهها به طور مشترک نقش دارند و نقش هیچیک برجسته نیست. این امر نشان میدهد که زنان متأهل و مجرد به نسبت یکسان اعتقاد به انتخاب همسر بهطور مشترک توسط خانواده و طرفین دارند.
مهمترین دلایل تجرد دختران چیست؟
سومین یافته تأکید میکند که مهمترین دلایل تجرد دختران مجرد به ترتیب عبارتاند از: فقدان همسر مورد علاقه و دلخواه، ادامه تحصیل و بیاعتمادی به جنس مخالف.
نگرش زنان جوان به برابری زن و مرد در عرصههای مختلف
چهارمین یافته تصریح میکند که 57.6 درصد از مجردها و 58.9 درصد از متأهلین اعتقاد زیادی به برابری زنان و مردان در عرصههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی داشته دارند.
آیا هزینه از دست دادن فرصت ازدواج بیشتر از هزینه از دست دادن سایر فرصتهاست؟
پنجمین یافته بیان میکند که 25.3 درصد از مجردها و 18.4 درصد از متأهلها اعتقاد زیادی دارند که هزینه از دست دادن فرصت ازدواج، بسیار کمتر از هزینه از دست دادن سایر فرصتها؛ به خصوص تحصیلی و شغلی است.
نگرش فرامادی به ازدواج و بالارفتن احتمال تجرد قطعی دختران
ششمین یافته تشریح میکند که 26.6 درصد از مجردها و 52.4 درصد از متأهلها واجد نگرش فرامادی به ازدواج بوده و ازدواج برای این دسته از افراد، از ارزش مادی خارج و به سمت ارزش فرامادی حرکت کرده است.
نتیجه تحقیق نشان داد که نگرش فرامادی به ازدواج در دختران مجرد بیش از یک برابر زنان متأهل است. بنابراین هرچه دختران از تلقی مادیگرایانه به ازدواج خارج شوند و به آن بیشتر به منزله مقولهای فرامادی بنگرند، احتمال تجرد آنها بیشتر خواهد شد.
در این تحقیق نگرش فرامادی به ازدواج از طریق پنج گویه در قالب طیف لیکرت سنجیده شده است: ازدواج هم مثل سایر مراحل زندگی است و فرقی با آنها ندارد، بالاخره باید روزی ازدواج کرد، آدم تا موقعی که عاشق طرف مقابل خود نشده نباید با او ازدواج کند، باید کسی را برای ازدواج انتخاب کرد که بتوان با او به کمال رسید، ازدواج موضوعی مهمی است و نباید آن را دست کم گرفت.
میزان تحصیلات دختران مجرد، بیش از زنان متأهل
هفتمین یافته نشان میدهد که میزان تحصیلات دختران مجرد، بیش از زنان متأهل است.
دختران مجرد چه نگاهی به ازدواج دارند؟
هشتمین یافته خاطرنشان میسازد که دختران مجرد در مقایسه با زنان متأهل اعتقاد بیشتری دارند که ازدواج یک امری فرامادی است و نمیتوان همانند گذشته با آن برخورد کرد. به بیانی دختران مجرد ازدواج را نه به عنوان مرحله ضروری و بایسته در زندگی، بلکه مرحلهای میدانند که باید اهمیت و توجه زیادی برای آن قائل شد. تعریف این دختران از ازدواج، تعریفی فرامادی است؛ درحالیکه در میان گروه زنان متأهل کمتر شاهد چنین نگرشی راجع به ازدواج هستیم. ازدواج در بین گروه اخیر، ماهیت مادی دارد.
دختران مجرد اعتقاد بیشتری دارند که با ازدواج کردن و انتخاب فرصت ازدواج، از فرصتهایی دور خواهد ماند که هزینه از دست دادن آنها بیش از هزینهای است که متحمل بر انتخاب فرصت ازدواج است. چنین اعتقادی میان زنان متأهل کمتر دیده شده است.
تحصیلات، بیشترین تأثیر را بر تأهل یا تجرد دختران دارد
نهمین یافته حکایت از آن دارد که تحصیلات، بیشترین تأثیر را بر تأهل یا تجرد دختران دارد. با افزایش میزان تحصیلات دختران، احتمال تجرد آنها افزایش مییابد.
همچنین اعتقادی که دختران نسبت به هزینه از دست رفته فرصتها دارند، به سهم خود در انتخاب تأهل یا تجرد آنان مؤثر است. طبق نتایج، این اعتقاد در دختران مجرد، نزدیک به دو برابر قویتر از زنان متأهل است. بنابراین هرچه دختران در انتخاب ازدواج بیشتر بر این باور باشند که با انتخاب فرصت ازدواج، فرصتهایی را از دست خواهند داد که هزینه از دست دادن آنها بیشتر از ازدواج است، احتمال تجرد آنها افزایش یافته و کمتر تن به ازدواج میدهند.
جامعه ایرانی و تأثیر مدرنیته بر ازدواج
جامعه ایرانی با ورود به حیات اجتماعی ملازم با نظم مدرن، تحولات و دگرگونیها را از سر گذرانده که چنانچه این تحولات بدون برنامه و پیش برنامهریزی اتفاق افتند و شرایط جامعه چه به لحاظ اجتماعی و فرهنگی آماده برای پذیرش چنین تحولاتی نباشد، تبعات منفی آن از دستاوردهای مثبتی که خواهد داشت، بیشتر خواهد بود.
به نظر میرسد در رابطه با افزایش سن ازدواج دختران، شاهد چنین جریانی باشیم؛ بدین معنی که تجربه نوسازی و مدرنیته ایرانی بر افزایش سن ازدواج دختران سه سطح اتفاق میافتد:
سطح اول: سطح کلان جامعه؛ یعنی هرچه از حالت سنتی خارج شده و به موقعیت مدرن نزدیک میشویم، میزان افزایش سن ازدواج در آن بیشتر خواهد بود. بنابر تز محوری این تحقیق، علتالعلل افزایش سن ازدواج دختران، تجربه مدرنیته و نوسازی جامعه ایرانی است.
سطح دوم: سطح میانی جامعه؛ تحولات میانی جامعه نیز به نوبه خود موجب افزایش سن ازدواج دختران ایرانی شده است. تأثیرات ناشی از تجربه مدرنیته ایرانی بر سطح میانی جامعه در نهایت افزایش سن ازدواج در دختران را موجب شده است؛ هرچند در مناطق گوناگونی که گستره و عمق متفاوتی از مدرنیته را تجربه میکنند، متفاوت است.
ساختار نابهنجار و آشفته اقتصادی و اجتماعی جامعه نیز، عامل دیگری است که به سهم خود افزایش سن دختران در جامعه مؤثر افتاده است.
سطح سوم: سطح فردی؛ در این سطح نیز شاهد تحولاتی در خود دختران هستیم؛ تحولاتی که نتیجه گذار جامعه ایرانی از نظم اجتماعی سنتی به مدرن است.
نتایج نشان داد که دختران مجرد به دلیل برخورداری از تحصیلات، استقلال اقتصادی و و اجتماعی و فرهنگی، آزادی انتخاب و عمل فاصلهگیری از نظارت والدین و اطرافیان، از نوگرایی بیشتر برخوردارند. از اینرو طبیعی است که این نوگرایی دختران، انتظارات آنان از ازدواج را تغییر داده و تعریف متفاوتی از ازدواج به آنها میدهد که به دنبال خود موجب تأخیر و دیررسی ازدواج در بین آنها خواهد شد.
همچنین عامل اصلی بالارفتن سن ازدواج دختران، سرمایه انسانی و به معنی واقعی کلمه، تحصیلات است. افزایش تحصیلات دختران باعث استقلال فکری و آزادی هرچه بیشتر آنها از اطرافیان بهخصوص والدین شده و درنتیجه کسب چنین آزادی، و به عبارتی حرکت از ازدواج ترتیب داده شده به ازدواج خودانتخابی، ازدواج را براساس معیارهای شخصی تعریف کرده و آن را به تأخیر میاندازند.
لازم به ذکر است پژوهش حاضر با عنوان " علل افزایش سن ازدواج دختران" توسط حبیب پورگتابی و غلامرضا غفاری انجام شده و بهار 1390 در نشریه علمی- پژوهشی زن در توسعه و سیاست منتشر شده است.
انتهای پیام/ص
دیدگاه شما