به گزارش شبنم همدان به نقل از خبرگزاری تسنیم : وضعیت ادبیات کودک و نوجوان طی سالهای اخیر وضعیتی مشابه با ادبیات ایران در اکثر حوزهها دارد. هرچند تعداد عناوین منتشر شده رقم قابل ملاحظهای است، اما کارشناسان نشر کودک معتقدند که ادبیات این حوزه در مقایسه با دهههای 60 و 70، روند نزولی طی میکند و برای آن مصادیق مختلفی یاد میکنند.
از سویی عدهای از کارشناسان بر این باورند که بازار کتابهای ترجمهای سایه سنگینی بر تألیفات در این حوزه انداخته و مانع از رشد ادبیات بومی شده است. از سوی دیگر، برخی بر این باورند که بازار کتاب کودک بیش از آنکه نویسنده محور باشد، در سالهای گذشته ناشر محور بوده است. این ناشر است که تصمیم میگیرد که کدام کتاب چاپ شود، کدام کتاب صرفه اقتصادی بیشتری دارد و کدام کتاب میتواند جذابیت بیشتری برای مخاطب ایجاد کند؛ در نتیجه نویسنده امروز نیز برای امرار معاش خود به سمت نظر ناشر کشانده میشود. اینها و بیشتر از اینها بخشهایی از مشکلاتی است که ادبیات و کتاب کودک و نوجوان این روزها با آن سر و کار دارد و بارها و بارها از سوی ناشر و نویسنده و مخاطبان عنوان شده است، اما آنچه که در کنار این مسائل کمتر دیده یا اشاره شده، بحث بر سر محتوای کتابهای کودک و نوجوان است. هرچند بازار کتاب انباشتهای از عناوین است، اما چند درصد از کتابهایی که در یکسال منتشر میشود، حرفی برای گفتن دارد؟ و برای مخاطب یک داستان جذاب و شیرین با المانهای بومی ارائه کرده است؟
تهی شدن کتابها از محتوا و کمجان شدن آنها موضوعی است که این روزها گریبان ادبیات کشور را گرفته است. به گفته یکی از شاعران، کتابهای بیشناسه بیشناسنامه بیش از آنکه گمان کنیم در بازار موجود است. اما آیا این وضعیت در ادبیات کودک و نوجوان ایران آن هم با این سابقه دیده میشود؟
ناصر نادری، نویسنده کودک و نوجوان و سرداور بخش کودک و نوجوان شانزدهمین جایزه شهید غنیپور است. او در رابطه با کتابهایی که طی سالهای گذشته در این حوزه منتشر شده است، میگوید: در چند سال اخیر نمیشود گفت که در حوزه کتاب کودک و نوجوان فراز و فرود معنادار و خاصی وجود داشته است، معمولاً جریان ادبیات کودک و نوجوان ما در این سالها یک جریان آرامی است که شکل متعارف خودش را دارد و پیش میرود. البته گاهی در این بین به جهت سرمایهگذاری برخی از ناشران معتبر، مجموعههایی تولید میشود و به جهت حضور گعدههایی در این حوزه، کار ویژهای انجام میشود که کار درخشان و خوبی به شمار میآید. اگر به برگزیدههای این چند دوره اخیر جایزه شیهد حبیب نگاهی بیندازید، خواهید دید که در این چند سال عمده آنها از بین همین مجموعهها انتخاب شده است.
تصویرگری کتابهای کودک یک گام جلوتر از خود کتاب
وی با بیان اینکه در این چند سال حضور چند چهره گمنان و جدید بارقه امیدواری در ادبیات کودک و نوجوان ایجاد کرده است، ادامه میدهد: از سوی دیگر، به نظر میرسد که تصویرسازی کتابهای کودک و نوجوان در مقایسه با نگارش خود کتابها روند کیفیتری را طی میکند؛ به این معنی که تصویرسازی کتاب کودک در چند سال اخیر روند پویایی دارد که در مجموع کارهای خوبی در هر سال منتشر میشود و نسبت به محتوای آثار، یک گام جلوترند.
نادری با بیان اینکه یکی از ضعفهایی که در کتابهای کودک و نوجوان امروز دیده میشود، همخوان نبودن داستانها با واقعیت زندگی و کودک امروز است، میافزاید: موضوعی که در این چند دوره کاملاً محسوس است، سیطره داستانهای فانتزی بر داستانهای واقعگراست. هرچند برای گروه سنی کودک فانتزی و عنصر خیالپردازی خیلی خوب و لازم است، اما استمرار در استفاده از این عنصر نیز نگرانیهایی را به وجود میآورد؛ از این جهت که کتابها، به خصوص برای گروه سنی «ج»، با کودک و واقعیتهای امروز فاصله میگیرد. در آثار امروز رد پای آرزوها و امیدها، تنگناها و مشکلات، دغدغهها و لذتها، شادیها و تلخکامیهای کودکان کمتر احساس میشود و این کمی نگرانکننده است. در این داستانها تار و پود معنایی و جهانبینی کمتر دیده میشود و این قابل اعتناست.
کودکیهای حذف شده از کتابهای کودک
به گفته این نویسنده؛ بیان این مطلب به این معنی نیست که عنصر خیال را از کتابهای کودک حذف کنیم، اما باید به این نکته توجه داشت که اگر استفاده یکسویه از این عنصر استمرار یابد، به خصوص در کتابهای گروههای سنی «ب» و «ج»، کمکم در فرایند تربیت و اجتماعی شدن کودک تأثیرگذار خواهد بود. همه نگرانی این است که بین ژانر و تمهای ادبی، توازن دیده نمیشود. به نظر میرسد که در برخی از کارها که نیاز کودک و نوجوان امروز است، کمکاری کردهایم و شاید بخشی از مشکلات در فرایند تربیت و جامعهپذیری کودکان و نوجوانان به این امر بازمیگردد. متأسفانه تحلیل محتوا از کارها وجود ندارد.
استمرار یک جریان انفعالی در ادبیات کودک
نادری با بیان اینکه تعداد عناوین و آثار بررسی شده در دورههای اخیر جایزه شهید غنیپور حکایت از این دارد که برای برخی از گروههای سنی کمکاری صورت گرفته است، میگوید: جریان نشر کتاب کودک بیشتر مبتنی بر ذوق و جوشش درونی نویسندگان است، تا اینکه از طرف خود مراکز نشر موضوعات و حوزهها مشخص و نویسنده به سمت خاصی هدایت شود. عمده نشر ما جریان در این زمینه یک جریان انفعالی است که در آن ناشران، مانند ماهیگیر هر کتاب مناسب را صید میکنند، نه اینکه خود دریاچهای بسازند و به حالت کنشی، طرحی ارائه دهند. الان کودکنویسان ما به این جهت که مخاطب خود را میشناسند، آدمهای حرفهای هستند اما عمدتاً براساس سلیقه خودشان کار را تولید میکنند.
ادبیات کودک ایران به کدام سمت پیش میرود؟
او استمرار این جریان را در نهایت به ضرر کودکان میداند و میافزاید: به نظرم از نگاه کلان از یک جهت خوب است و نشان میدهد که مدار کار ما بر مدار خلاقیت و ذوق نویسنده است، اما از سوی دیگر، سامانه مدیریت فرهنگی ما باید به نحوی باشد که اگر نیاز بود، نویسنده را به سمت خاصی هدایت کند و از او بخواهد که در این موضوعات خاص نیز کتاب بنویسد. در حال حاضر، سوژههایی مانند موضوعات تاریخی(باستان، تاریخ میانه و معاصر) آبستن تولید داستانهای جذاب است و میتوان با بهرهگیری از عنصر خیال کارهای خوبی در این زمینه تولید کرد، اما کاری خاصی در این زمینه انجام نمیشود. بخشی از این را میشود به عدم مطالعه نویسندگان در این حوزه نسبت داد، اما بخش دیگر آن متوجه مراکزی است که باید وارد این عرصه شوند و سیاستگذاری کنند. مثالی دیگر میزنم. این همه بر «آداب زندگی» تأکید میشود، اما ما چند مجموعه بومی جذاب شیرین در این زمینه داریم؟ خیلی کم. عمده آثار تأثیرگذار ترجمه آثار غربی است که تحت این عنوان منتشر میشود و با رنگ و بوی کودک امروز ما مأنوس نیست.
وضعیت کتاب کودک در این سالها چه در محتوا و چه در شمارگان رو به رشد ارزیابی نمیشود. در جامعهای که سهم کتاب کودک هر سال کم و کمتر میشود، ادبیات کودک نیز در حال تغییر شکل است. تغییر شکلی که نشأت گرفته از فضای کلی نشر ایران، به سمت کارهای پرفروش پیش میرود و این لزوماً به معنای پرمحتوا و خلاق بودن این دسته از آثار نیست. طبق گفته کارشناسان این حوزه، به هر کودک در سال گذشته یک کتاب هم نرسیده است. در این حالت، کم رمق شدن محتوای کتابها میتواند مشکل دیگری برای این حوزه به شمار آید. هرچند انتظار و امید اهالی نشر بر این بود که با شرایط جدید و استقرار دولت حسن روحانی با وعدههای داده شده، بتوان تغییراتی در بازار نشر احساس کرد، اما به نظر میرسد که موضوع جدیتر از آن است که استقرار یک دولت بتواند کاری از پیش ببرد.
انتهای پیام/
دیدگاه شما