به گزارش شبنم همدان به نقل از فارس : روزهای پرالتهاب انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر همدان به پایان رسید و شهر به آرامش خود بازگشت.
آنقدر شور تبلیغاتی آن هم برای شورای شهر پرآوازه بود که این شور حتی به حاشیه شهر و مناطق کمبرخوردار از همه چیز هم رسیده بود تا جایی که عدهای از این آقایان و خانمهای کاندیدا که تا به حال گذرشان به این مناطق نیفتاده بود و زندگی مردم این مناطق را از نزدیک ندیده بودند پایشان به این مناطق برای جذب رأی باز شد و پای درد دل این مردم نشستند.
متأسفانه سالهای سال در موقع انتخابات دیده یا شنیدهایم که افرادی با سوء استفاده از فقر و نداری این مردم تند تند گذرشان به این مناطق میافتد و خیلی هم احساس همدردی با مردم میکنند اما امان از روزی که وارد مجلس یا شورا شوند، اغبلشان حتی اسم این مناطق را هم فراموش میکنند.
این افراد یاد گرفتهاند که همیشه نگاه ابزاری به مردم حاشیهنشین داشته باشند و مردم هم در طول این سالها به امید عملی شدن یک وعده بودند و شاید تغییر و تکان خوردن وضع زندگیشان.
هر چند در انتخابات این دوره شورا مردم دیگر فریب وعده و وعیدهای انتخاباتی کاندیداهای بالانشین شهر را نخوردند و به مردمانی از جنس خودشان رأی دادند. به افرادی که در این کوچه پس کوچههای پر از چاله چوله حاشیه شهر، آشنا با درد و رنج این مردم، با توزیع ناعادلانه عدالت، با بوی تهوعآور فاضلاب رها شده در کوچهها، با فقر، اعتیاد، طلاق و هزاران چیز دیگر بزرگ شدهاند و دیده و شنیدهاند و در میان آنها زندگی میکنند، رأی دادند تا شاید مرهمی شوند بر درد و زخم دلشان که شاید این افراد کاری کنند و قدمی بردارند تا به این مردم نیز به عنوان یک شهروند با تمام حق و حقوق شهروندی نگاه شود.
مردمان این مناطق هر چند در طول این سالها دستان گرم کمتر مسئول و مدیری را در هر سمت و شغلی لمس کردهاند اما همیشه دلگرم بودهاند به دستان گرم خیرینی که در سرمای زمستان، گرمای عطشناک تابستان، در عید باستانی نوروز، در ماه رمضان و ...آنها را فراموش نمیکنند. دلشان گرم است به تکریم و احترامی که عدهای انسانهای خیر از آن سوی شهر هفته به هفته می آیند و به آنها سرکشی میکنند.
در میان این همه هیاهوهای انتخاباتی گروه خیریه «دستان خدا» به مردم حاشیه شهر مانند دیزج سرکشی میکردند در این روزها حتی کودکان کلاس اولی را که تازه طعم خواندن و نوشتن را چشیدهاند و باسواد شدهاند را فراموش نکردند و با گرفتن جشن الفبا برای چند ساعتی لبخند را بر لبان آنها و خانوادهایشان نشاندند.
جشن الفبا در مدارس بالای شهر با برنامههای متنوع و خرجهای گزاف برگزار می شود اما در این مناطق طفلان معصوم فقط از آن اسمی شنیدهاند اما نه برنامهای در این خصوص دیدهاند و نه آن را لمس کردهاند. مدارسی که عاری از هرگونه امکانات حتی در حد متوسط است و دانشآموزانش زیر خط فقر.
با هر سختی با لباس مندرس و کفشهای پاره و یا دمپایی به مدرسه میآیند تا برای چند ساعتی از محیط خانه دور باشند، خودشان را بازی کودکانه با دوستانشان مشغول میکنند که برای لحظاتی از نگاه شرمگین پدر و دستان خالی او و صورت سرخ مادر، یا از اعتیاد پدر، خانه نم گرفته با دیوارهای خاکستریاش و ... فاصله بگیرند تا شاید بتوانند کمی از دردهایی را که با عمق وجودشان درک کردهاند را فراموش کنند.
این گروه خیریه به همت خیرانش جشنی باشکوه با مجریگری عمو حمید، مجری محبوب بچهها در مدرسه دیزج با کلی تنقلات و جایزه برگزار کرد. جشنی که گونههای دانشآمورانش از شادی آمیخته با خجالت سرخ بود زیرا کسی تا آن روز برایشان جشنی نگرفته بود و چه شیرین روز و شیرین جشن الفبایی بود.
باید به این خیرین دست مریزاد گرفت زیرا با این حرکت انسانی خود باعث میشوند که این کودکان باور کنند دستان دیگری برای در آغوش گرفتن آنها و رسیدگی به مشکلاتشان جدا از مسئولان شعارزده استان وجود دارند. دستان خیری که برای خدمترسانی و کمک منتظر هیچ بودجهای از جایی نیستند. این کودکان با وجود این خیرین درک خواهند کرد که همه انسانها در این زمانه در دالانها و پیچهای شکم و شهوت، زر و زور و تزویر خود اسیر نیستند بلکه هستند آدمهایی با وجدان بیدار و دستان خیر برای کمک رساندن.
امید است که شواری جدید شهر همدان قدمهای بزرگی برای رفاه و توزیع عدالت اجتماعی این مردم کار کند و خط بین بالا و پایین شهر را پاک کند تا همه مردم این شهر خوشبختی را احساس کنند.
انتهای پیام/ص
دیدگاه شما