به گزارش شبنم همدان به نقل از مهرخانه : در پژوهشی که در ادامه نتایج و بررسیهای آن ذکر خواهد شد، محقق به دنبال ترسیم نگرش و ارتباط زنان و دختران جوانان با فضاهای تفریحی عمومی شهری، استراتژیهای آنها در مواجهه با میدانهای مختلف و ارزیابی آثار و دلالتهای این مصارف فضایی بر اثر ارزشهای جنسیتی و سیاستهای ارتباطی آنها در حوزه عمومی است.
ملاحظات روششناختی
با توجه به اینکه سؤال محوری این پژوهش فهم و توصیف نحوه مواجهه و مصرف زنان از میدانهای (فراغتی و مصرفی) فضاهای شهری بوده است، در این پژوهش از روش اتنوگرافی (مردمنگاری) استفاده شده است.
کوه
کوهستانهای اطراف شهر را باید از جمله مهمترین فضاهای بازتولیدکننده ارزشهای جوانی و شاخصی برای جوان شدن جامعه دانست. رفتار فضایی جوانان دختر و البته پسر، در این فضا شاخصی برای ارزیابی تغییرات اجتماعی روند تحولات ارزشهای جوانی است. بدیهی است در وهله نخست اقبال گسترده جوانان دختر به این فضا، با کمبود فضاهای تفریحی و یا دشواری بیشتر دختران در استفاده از برخی فضاها و امکانات عمومی شهری همراه است. دسترسی با حداقل محدودیت، ارزان بودن و قابلیت چندگانه کوه (معاشرتپذیری، ورزش و نشاط جسمی و روحی) اهمیت آن را بیشتر میسازد. کوه میدانی برای تخلیه و تولید هیجان، سرخوشی و گریز (تعلیق) تنشهای زندگی روزمره شهری فراهم میسازد. به همانسان بسیاری از دخترانی که تفننی و یا آماتور به کوه میروند، انعطافپذیری نسبی فضای کوه و مناسبات نسلی، طبقاتی و بویژه جنسیتی آن را امتیاز مهمی برای این تجربه برمیشمارند:
"میتونم در کوه خودمو تخلیه کنم. مردم بهت خیره نمیشن. میتونم سیگار بکشم و جیغ بزنم. یکی از انگیزههای مهم من از کوه رفتن اینه که اونجا راحتترم".
انعطافپذیری هنجارهای جنسیتی، گمنامی و کنترل و نظارت کمتر، مواجهه کمتر با نگاه خیره و تشابه در انگیزهها و تا حدودی زمینهها و فرصتهای خودابرازی بیشتر، روایتی نسبتاً متفاوت را برای برخی از دختران فراهم میسازد. فضای کوه در قیاس با فضاهای مرکزیتر شهر، تساهل و انعطاف بیشتری را برمیتابد.
"با خودم خوراکی میبرم و با دوستم سیگار میکشیم. قلیون هم باید باشه. اصلاً کوه رفتن بدون قلیون و دیزی برام معنا نداره".
صورت دیگر لذتهای کوه که برای کسب آن همراه شدن و یا همرا کردن دیگران (همجنس و غیرهمجنس) اغلب ضرورت مییابد، کارناوالیکردن فضای عمومی است. این تجربه عموماً با نیت معاشرتپذیری و دلپذیر ساختن ساعات فراغتی جوانان دختر در کوه شکل میگیرد. با این حال بودن با جمع، جسارت امنیت روانی و اعتماد به نفس بیشتری به دختران میدهد و ممکن است برخلاف اجتماعیشدن فضایی آنها (که اولویت مصرف فضاهای عمومی در شهر (همچون خیابان) را به پسران میدهند و حاشیهای بودن را قابل انتظار میسازد)، آنها را به تخلیه هماهنگشده هیجانات خود هدایت کند.
پارکهای شهری
در شرایط ایدهآل پارکها میتوانند فضاهایی برای جستوجو و رشد هویتهای فردی و اجتماعی در اختیار جوانان گذارند. در گفتوگوهای انجامشده با دختران در خصوص اولویتهای آنها در استفاده از فضاهای تفریحی شهر، عدم رضایت و گاه دلهره بیشتر آنها مربوط به مواجهه با پارکهای شهری بود و بیشتر آنها این فضاها را برای گذران فراغت فردی و یا همراهی با دوستان خود مناسب نمییافتند.
"ما دو سه شب پیش رفتیم بیرون، منو دوستم رفتیم پارک، تقریباً غروب بود بعد خلوت بود پارک و یه آقایی از تو چمنا اومد بیرون که بعد واقعاً جفتمون ترسیدیم چون احتمال اینکه مثلاً این آقا مزاحمتی برای ما ایجاد کنه وجود داشت... اما مدام نگاه میکردیم ببنیم این دنبال ما هست یا نه؟ یهخورده که فضا شلوغ شد و آدمهای دیگهای بودن ما احساس امنیت کردیم..."
چالش دختران جوان در استفاده از پارکها
چالش غالب دختران جوان در استفاده از پارکها، دشوار یافتن این فضا برای تأمل و خلوت فردی و لذت بصری و محیطی است. عموماً برای استفاده از پارک انگیزهای دیگر را لازم دارند تا با اعتماد به نفس بیشتری به استقبال آن روند و یا در مواردی استفاده آنها مشروعتر به نظر آید. استفاده از سالنهای مطالعه و کتابخانههای عمومی مستقر در پارکها و یا اقبال به کلاسها و برنامههای مختلف فرهنگسراهای مستقر در برخی پارکها، شرکت محدود در برنامههای ورزشی صبحگاهی و یا برنامههای ویژه نمایشیافته با محوریت سازمانهای دولتی و گاه غیردولتی برخی از دلایل موجه برای این مواجهه بهشمار میآیند.
پارکها میزبان فعالیتهای کمترمتعارف برخی دختران جوان
البته پارکها در مواردی نیز میزبان فعالیتهای کمتر متعارف و یا خردهفرهنگی برخی دختران جوان هستند که با توسل به اندکی ریسک، محیط پارک را برای معاشرتپذیری با افراد همجنس و غیرهمجنس، آشناییهای رمانتیک و گاه پرسهزنی و خودیابی بهکار گیرند.
زنان و استفاده از پارکهای بانوان
در سالهای اخیر و به عنوان تمهیدی برای مصرف بیشتر پارکهای شهری توسط زنان، ایجاد پارکهای ویژه بانوان در دستور کار شهرداری تهران قرار گرفته و سرمایهگذاری قابل توجهی را به خود اختصاص داده است. به نظر میرسد احداث نمونههایی خاص از این مراکز میتواند پاسخ مناسبی برای نیازهای آن دسته از زنان تهرانی باشد که بهواسطه شرایط فردی و شخصیتی و یا خانوادگی امکان و یا تمایل به استفاده از بوستانهای مختلط شهری را ندارند.
خیابان
خیابان را احتمالاً باید جذابترین فضای فراغتی برای مصارف فراغتی زنان دانست که آنها را با انگیزههای مختلف به خود جلب میکند. خیابان فضاها و صحنههای نسبتاً مستقلی را برای ایفای نقش در حوزه عمومی فراهم میسازد و بهمثابه منظری فرهنگی، مجالی برای تجربه دیدن، دیده شدن و استقلالجویی فراهم میسازد. خیابان بهمثابه فضایی متفاوت از خانه، مدرسه و دیگر فضاهای عمومی فراغتی به دختران جوان کمک میکند تصویری از هویت خود را ابراز کرده و از هیجان با هم بودن لذت برند و موقتاً از دنیای بزرگسالان پیرامون خود لذت برند.
"آدمی که میاد تو خیابون دوستای زیادی پیدا میکنه و از دیدن شهر لذت میبره. در کل من از شهر انرژی میگیرم " (نسرین 17ساله).
"خانوادهها وقتی اجازه میدهند یه جوان تنها بره تو خیابون به معنی اینه که قبول کردن دیگه بچه نیست و بزرگ شده. من خودم از وقتی میام تو خیابون دیگه مامانم بهم زنگ نمیزنه..." (شقایق 24 ساله).
خودنمایی و وقتگذرانی منفعلانه از دلایل خیابانگردیهای زنانه است
دلایل و انگیزههای متنوعی را برای رواج خیابانگردیهای زنانه بهمثابه تجربهای که بهطور فزآیندهای زنانه میشود میتوان برشمرد. خودنمایی و سوژهای برای مورد توجه بودن (دریافت نگاه خیره)، سوژه ساختن دیگران، تفنن و فرار از رخوت، وقتگذرانی منفعلانه، دوستیابی و ارتباط با غیرهمجنس، ارضا کنجکاوی، فاصله گرفتن از کنترلها و محدودیتهای خانوادگی، همراهی و حمایت دوستان و گاه ماجراجوییهای خوردهفرهنگی بخشی از این انگیزهها بهشمارمیآیند.
زنان و "دور دور"
پرسهزنیهای سواره صورتی جدید و خاص از مصرف خیابانی است که اگر چه در مقیاسی بسیار محدودتر بهکار گرفته میشود، با این حال منطق آن تشابهاتی با پرسهزنیهای متعارف دارد. این تجربه البته هنوز بیشتر مردانه و تا اندازهای طبقاتی است. پرسهزنیها ممکن است منفعلانه و یا نوع خردهفرهنگی فعالانهتر آن باشد که اصطلاحاً در تهران آن را "دور دور" مینامند.
مراکز خرید
فروشگاههای بزرگ و مراکز خرید مدرنی که در دو دهه اخیر در شهرهای بزرگ تأسیس شدهاند، علاوه بر آنکه رفتار، معانی و انگیزههای مربوط به خرید را تحتتأثیر قرار دادهاند، فضاهای تازهای در بازاندیشی در هویتهای جنسیتی نیز فراهم ساختهاند. در پاساژهای مدرن شهری برخلاف بازار سنتی و یا مغازههای واقع در خیابان اصلی شهر، خرید با فشار و الزام کمتری همراه است و این مزیت برای زنانی که عموماً در فضاهای تجاری شهری و در برابر فروشندگان مرد عرضهکننده خدمات، خجولتر و محتاطتر بودهاند، فرصت بیشتری برای تأمل و لذتبردن از تجربه خرید مهیا میسازد. به همانسان تنوع بیشتر کالاهای عرضهشده در این مراکز، عنصر تمایل به خرید و وجوه زیباشناسانه آن را پررنگتر میسازد.
علاوه بر این جاذبه خرید از این مراکز و شهرتی که بهدست میآورند مجوز و محرکی برای تحریک و جابهجایی زنان از مناطق مختلف شهر به آنهاست. فضای عمومی این مراکز برخلاف بازارهای سنتی شهر (مانند بازار تهران) در تسخیر مردان نیست و غلبه کارکنان و مراجعان زن عملاً فضای عمومی زنانه در آنها را غالب میسازد.
باشگاهها و سالنهای ورزش
سالنهای ورزشی به اماکن آشنایی در فضاهای شهری تهران و شهرهای بزرگ تبدیل شدهاند و بدون تردید رواج گسترده آنها در سطح شهر را میبایست از جمله مهمترین نشانههای تغییر در ارزشهای زنانگی دانست. اهمیت یافتن پروژه بدن و سرمایههای بدنی نسبت نزدیکی با زندگی و فرهنگ شهری دارد. نتایج پیمایشی ذکایی (1395) نشان میدهد که حدود 40 درصد زنان تهرانی به شکلی به رفتارهای مداخلهای و ترمیمی بدنی پرداختهاند. سهم غالب در استفاده از این خدمات به طور قابل انتظار مربوط به دختران جوانی که در وهله اول با انگیزه تناسب و پذیرش اجتماعی (مقبولیت) بیشتر به آن روی میآورند. تناسب در فرهنگ شهری برای دختران به عنوان شاخصی برای داشتن یک سبک زندگی موفق و حرفهای بهشمار میآید. علاوه بر این عضویت در باشگاههای ورزشی بهواسطه هزینههای بالای ثبتنام برای برخی از زنان شهری (بهویژه در نقاط مرفهتر شهر)، شاخصی برای تمکن و رفاه و دریافت منزلت نیز محسوب میشود و دلالت بر استقلال مادی و یا تمکن مالی خانوادگی و یا بینیازی افراد برای کار (به تعبیر وبلن، فراغت کاذب) دارد.
علاوه بر کارکردهای سلامتبخش و تناسبدهنده، در غیاب مراکز اجتماعی در محلات (پاتوقهای محلهای) و ناکافی بودن مراکز فرهنگی دولتی در محلات شهری، سالنهای ورزشی، میدانی برای ملاقات و توسعه شبکههای ارتباطی جوانان همجنس نیز بهشمار میآیند و به نوعی سرمایههای اجتماعی آنان را توسعه میدهند.
کافههای شهری
کافیشاپها به مکانی جذاب برای معاشرتپذیری و ارتباط طبقه متوسط جوان شهری تبدیل شدهاند که به مشتریان خود امکان خودابرازی و جستوجوی سبک زندگی میبخشند. کافیشاپ در این معنا بدیلی برای هویتیابیهای انقلابی سالهای انقلاب و جنگ و فضای مناسبی برای نمایش فردیت و عاملیت دختران جوانی است که ارزشهای محوری زندگی آنها بر فراغت، سرگرمی و مصرف استوار است. افزایش تعداد کافیشاپها در مراکز شهری را همچنین میتوان برآمده از پاسخگویی آنها به نیازهای ارتباطی، اجتماعی مربوط دانست که در نتیجه تغییر در نیازها، سبکها و الگوهای ارتباطی جنسیتی از دهه دوم انقلاب به بعد شکل گرفت. مواجهه بیشتر با فرهنگ رسانهای غربی، غلبه یافتن تدریجی ارزشهای معطوف به سبک زندگی و استقلالطلبی بیشتر جوانان، محملی برای جستوجوی فضای سومی برای آنها جهت تأمین این نیازها مهیا کرد.
جایگاه ویژه زنان در کافیشاپها
زنان و دختران جوان جایگاه مهمی را در این میدان جدید شهری دارند. امنیت، ارزشهای زیباییشناسانه این فضاها (استفاده از شیشههای کدر و نورهای رنگی، عکس و تصاویر از ژانر سوروئالیستی) کدها و رفتارهای مناسکی آمیخته با این فضا و ظرفیت آن برای خیالپردازی و فانتزی، از جمله جاذبههای چشمگیر کافیشاپها برای دختران جوانی است که یا با همراهی دوستان حرفهای همفکر و یا با همراهی شرکای رمانتیک خودی از آن استفاده میکنند.
نقش مهم دیگر زنان در این فضا بهکار گرفتهشدن فزآینده آنها به عنوان سرویسدهنده است که به نوبه خود بر امنیت زنانه شدن بیشتر آن میافزاید. جاذبههای زنانه این فضا، نقش تسهیلکننده آن در ایجاد ارتباط میان جوانان غیرهمجنس و بهطور کلی نمایندگی کردن فرهنگ جهانی (غربی) جوانی، همچنین توضیحدهنده هراسهای اخلاقی طرحشده نسبت به فرهنگ کافیشاپ و مراجعهکنندگان آن بوده است. قریب به اتفاق مشتریان این مکانها را جوانان تشکیل میدهند و خردهفرهنگهای زبانی و علایق و ارزشهای آنها فرهنگ غالب آن را شکل میدهد.
(در همین زمینه: کافیشاپها و دختران پیشخدمت؛ من متمایزم، پس هستم)
زنان شهری در تعریف مجدد، تخصیص و تولید فضا فعالانه مشارکت دارند
در مجموع میتوان گفت که زنانگیهای مدرن شهری آنها را به ابژههایی که صرفاً با محدودیتها، کنارگذاریها و کلیشههای فضایی مواجه هستند تبدیل نمیسازد، بلکه زنان شهری در تعریف مجدد، تخصیص و بهطور فزآیندهای تولید فضا فعالانه مشارکت دارند. زنانگیهای امروز در تهران در فرآیند موجهه و مصرف میدانهای فراغتی و مصرفی جدید و به موازات تغییر در معنا و نگاه به فضاهای فراغتی تغییر یافتهاند. این معنا در هر دوسویه آن (هم فضا و هم جنسیت) پیشبینیپذیر و ثابت نیستند بلکه به صورت مستمر توسط بازیگران فعال آن (زنان، مردان، فروشندگان و ارائهکنندگان خدمات و حتی نیروهای کنترلکننده دولتی) مورد منازعه و تغییر قرار میگیرند.
زنانگیهای جدید با آنکه در وجه منفی ممکن است در امتداد مصرفگرایی ترویجشده از جانب فرهنگ رسانهای قرار گیرند و برای دستهای هویتیابی بدون تأمل براساس نسخههای فرهنگی غربی و یا عدول از چارچوبهای اخلاقی را به همراه آورند، با این حال در وجه مثبت میتوانند به بازاندیشی بیشتر و فاصلهگرفتن از خودکنارگذاریهایی بیانجامد که محدودکننده حق آنها به شهر است.
به گزارش مهرخانه، پژوهش فوق با عنوان کامل فضاهای فراغتی شهری و زنانگیهای جدید توسط دکتر سعید ذکایی، استاد مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبایی انجام و سال 1395 در فصلنامه علوم اجتماعی منتشر شده است.
انتهای پیام/ص
دیدگاه شما