تفاوت های جنسیتی تفاوت های جنسیتی تفاوت های جنسیتی تفاوت های جنسیتی تفاوت های جنسیتی تفاوت های جنسیتی تفاوت های جنسیتی تفاوت های جنسیتی تفاوت های جنسیتیتفاوت های جنسیتی کتاب تفاوت های جنسیتی را جدی بگیریم کتاب تفاوت های جنسیتی را جدی بگیریم کتاب تفاوت های جنسیتی را جدی بگیریم کتاب تفاوت های جنسیتی را جدی بگیریم کتاب تفاوت های جنسیتی را جدی بگیریم کتاب تفاوت های جنسیتی را جدی بگیریم کتاب تفاوت های جنسیتی را جدی بگیریم کتاب تفاوت های جنسیتی را جدی بگیریم
به گزارش شبنم همدان به نقل از مهرخانه : با توجه به رسالت خود جهت معرفی جامع اقدامات و فعالیتهای صورتگرفته در حوزه زنان، مبادرت به معرفی کتب منتشره از طرف جریانهای مختلف اندیشهای میکند. بدیهی است این اقدام صرفاً جهت اطلاعرسانی به علاقهمندان حوزه زنان صورت گرفته و لزوماً بیانگر دیدگاههای مهرخانه نیست.
تفاوتهای جنسیتی را جدی بگیریم
نویسنده: استون ای. رودز
مترجم: معصومه محمدی
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه/ 1392
در مقدمه دکتر مسعود جانبزرگی، روانشناس بر کتاب آمده است: «تعامل، تقابل و تفاوت زن و مرد، یکی از موضوعهای دائمی ذهن بشر و پژوهشهای علمی محققان، بهویژه در دوران معاصر بوده است. مشروط بودن بسیاری از نیازهای مادی و معنوی و کمال وجودی انسان، به رابطه زن و مرد، اهمیت این رابطه را برجسته کرده است. آنها با هم تاریخ زندگی فردی و نوعی را رقم زدهاند و تحولات تاریخس بشر را با هم مدیریت کردهاند. ... پذیرش تشابه موجب شکلگیری حقوق یکسان انسانی در این دو موجود است که زوج یکدیگر آفریده شدهاند و پذیرش تفاوت موجب شکلگیری هویت متفاوت، نقشهای متفاوت و در نهایت پذیرش تفاهم و خروج از خودشیفتگی در این دو جنس میگردد.»
کتاب در 9 بخش و با اتکاء به تحقیقات عینی و پژوهشی مختلف انجامگرفته، یافتههای نظری نویسنده و بررسی دیدگاههای مختلف از جمله دیدگاههای فمینیستی نوشته شده است. نگاهی که تلاش دارد در عین بیطرفی، علمی و مستند باشد و مشکلات و چالشها را بررسی کند.
بخش اول: طبیعت اهمیت دارد در دو فصل فرزندپروری دوجنسیتی در معرض تهدید، و مردانگی و زنانگی نگاشته شده است. در فصل اول به صراحت بیان میشود که این زنان هستند که دنبال کار فرزنداناند، هرچند خود شعار برابری دهند. در فصل دوم این نکته مهم مطرح میشود که فمینیستهایی که به دنبال پژوهشهایی مرتبط با تفاوتهای جنسیتی بودند، با مشاهده نتایج پژوهشها که بر وجود این تفاوتها تأکید داشت، اذعان داشتند که تفاوتهای جنسیتی از دغدغههای جریان فمینیسم نیستند.
بخش دوم: مردان سردرد نمیگیرند در سه فصل روابط جنسی، خانوادههای بدون پدر و انقلاب جنسی آمده است. فصل اول به تنوعطلبی جنسی، معیارهای طرفین در انتخاب و تفاوتهایی که در این زمینه وجود دارد میپردازد. معیارهایی مانند زیبایی، ثروت و قدرت و مسایل جنسی و خواستهای مرتبط با آن.
نکته مهمی که در این فصل بدان اشاره شده، آن است که مردان هیچ ویژگی جنسی خاصی در یک زن نمیبینند. حتی گفته شده است که قدرت میتواند مفهوم زنانگی یک زن را به مخاطره بیندازد. از طرف دیگر این مسأله نیز وجود دارد که زنان، مردان قوی و قدرتمند را دوست دارند؛ یعنی مردانی دارای موقعیت که میتوانند بر خود تسلط یابند و از جفت خود حمایت و او را تأمین کنند. اگر این یافته تکاندهنده باشد، جنبه جنسی میل زنان به مردان مسلط، حتی تکاندهندهتر نیز خواهد بود.
در فصل دوم به این مسأله اشاره میشود که سلامت کودکانی که در خانوادههای فاقد پدر زیستشناختی خود زندگی میکنند، از کودکانی که در خانوادههای سالم طبیعی زندگی میکنند کمتر است؛ چراکه به عقیده نویسنده، پدران تخصص ویژهای در آموزش به کودکان برای چگونگی روبهرو شدن با چیزهای نوظهور و سرخوردگیها دارند. در تحقیقاتی که نویسنده به آن استناد میکند، نسبت دختران دارای بلوغ زودرس با نسبت افزایش خانوادههای بدون پدر، به موازات یکدیگر قرار دارند. در نهایت آنچه مهم به نظر میرسد آن است که اگر زنان جوان بتوانند جفت دوستداشتنی، وفادار، تأمینکننده و دائمی را که در جستوجوی آن هستند بیابند، فرزندانی که به دنیا میآورند و جامعهای که در آن زندگی میکنند، سالمتر خواهد بود.
در فصل دیگر به ثمره عصر مالکیت جنسی اشاره شده که آنچه عصر مالکیت جنسی در عمل آن را مجاز کرد، دسترسی بیشتر به جسم زنان از سوی تعداد بیشتری از مردان بود؛ و آنچه در عمل به دست آمده، آزادی چندانی برای زنان نبود. در پایان این فصل به این نکته اشاره میشود که یک آموزش جنسی واقعی، با تأکید بر دلایلی که نشان میدهد چرا امور جنسی زنانه به شدت با امور جنسی مردانه متفاوت هستند، آغاز میشود و دلایل طبیعی آسیبپذیری زنان را تشریح میکند. اینگونه آموزش، زنان را توجیه میکند که چرا دوست دارند مورد عشقورزی قرار گیرند و چگونه خویشتنداری جنسی آنها میتواند سبب ترویج فرهنگ عشقورزی شود.
بخش سوم: مردان راه خود را میروند این بخش به موضوعاتی چون خشونت، برتریطلبی و رقابت میپردازد؛ مسایلی که حتی در تفاوت شوخیهای میان زنان و مردان نیز مشهود است. نویسنده معتقد است شواهد بسیاری وجود دارد که نشان میدهد تستوسترون توجیهکننده خشونت بیشتر مردان است. درواقع تفاوتهای جنسی در زمینه خشونت، از سال دوم زندگی ظاهر میشوند یعنی زمانی که دختران و پسران بتوانند میان دو جنس تمییز قائل شوند. ضمن آنکه حس رقابتجویی مردان نیز با زنان متفاوت است.
بخش چهارم: زنان نیز روشهای خود را دارند محوریت این فصل با پرورش کودکان است. به عقیده نویسنده، داشتن فرزند ممکن است محور خوشبختی یک زن نباشد، اما بیشتر مادران فکر میکنند چنین است. ضمن اینکه با استناد به یک کتاب پرفروش عنوان میکند که شمار بسیاری از زنان شاغل میانسال از نداشتن فرزند پشیمان هستند. در این زمینه به دشواری میتوان مشخص کرد که آیا تعاملات پدران نیز با فرزندان تازه متولدشده خود، به همان اندازه مادران پیچیده است یا نه.
در فصل مربوط به مهدکودک به مسایلی مانند بیماری، دلبستگی، عواطف، رفتار، ادراک و... اشاره شده است. در این فصل عنوان شده که کودکان خردسالی که در مهدکودکها نگهداری میشوند بسیار بیش از دیگر کودکان بیمار میشوند. نویسنده به این نکته نیز اذعان دارد که مطالعاتی که به سنجش سطح هورمونهای استرسزا میپردازند، شواهد دیگری به دست میدهند که ثابت میکنند مهدکودک برای کودکان تنشزا است.
و اما سخن پایانی کتاب: آنچه بیشتر زنان بیش از همه خواستار آن هستند، شوهر و فرزندانی مهرورزند. آنها عاشق روابط مستحکم و درازمدت هستند و رابطه جنسی اتفاقی و غیرمسؤولانه نزد آنها، خیلی زود جذابیت خود را از دست میدهد. با این وجود و با توجه به همه جهات، زنان شاغل پارهوقت، بیش از زنان شاغل تماموقت، از کار و فرزندان خود احساس رضایت میکنند. در برابر، مردان با وجود آنکه در نهایت از ازدواج احساس خشنودی خواهند کرد اما برای برخی از آنان رسیدن به آن مستلزم تلاش است. چراکه مردان بیشتر از زنان به گذراندن زمان به تنهایی یا در جمعهای بزرگ عادت دارند. آنها بیش از آنکه مجذوب دوستیهای صمیمانه باشند، به چالشهای رقابتی علاقهمندند و عموماً از حمایت عاطفی به شیوه زنانه، چیزی سر در نمیآورند. با توجه به این تفاوتها، برای آنکه ازدواج کارآمد باشد، نیاز به انعطاف و تصمیم به تغییر برخی عادتها وجود دارد، اما مردان سرسختتر و کمانعطافتر از زنان هستند.
به عقیده نویسنده اینکه بخش عظیمی از شادکامی زنان وابسته به یک ازدواج خوب و فرزندانی سعادتمند است، زنان را به طور خاص آسیبپذیر میکند. از طرفی هم مردان قبل از آنکه ازدواج کنند، ممکن است فکر کنند زنی با درآمد بالا را ترجیح میدهند اما به نظر میرسد هنگامی که شغل همسرشان به یک هرج و مرج خانوادگی منجر شود، تغییر عقیده خواهند داد.
در پایان، کتاب پس از ذکر منابع و مأخذ و پینوشتها در 384صفحه به پایان میرسد.
انتهای پیام/ص
تفاوت های جنسیتی تفاوت های جنسیتی تفاوت های جنسیتی تفاوت های جنسیتی تفاوت های جنسیتی تفاوت های جنسیتی تفاوت های جنسیتی تفاوت های جنسیتی تفاوت های جنسیتیتفاوت های جنسیتی کتاب تفاوت های جنسیتی را جدی بگیریم کتاب تفاوت های جنسیتی را جدی بگیریم کتاب تفاوت های جنسیتی را جدی بگیریم کتاب تفاوت های جنسیتی را جدی بگیریم کتاب تفاوت های جنسیتی را جدی بگیریم کتاب تفاوت های جنسیتی را جدی بگیریم کتاب تفاوت های جنسیتی را جدی بگیریم کتاب تفاوت های جنسیتی را جدی بگیریم
دیدگاه شما