به گزارش شبنم همدان به نقل از مهرخانه : مازیار میری کارگردان جوان و نامآشنای سینمای ایران، بعد از فیلمهای سعاتآباد (1389) و حوض نقاشی (1391)، با فیلم «سارا و آیدا»، در جشنواره فجر 95 به عرصه سینما بازگشت. این بار مازیار میری در طول داستان خود، خیر و شر را مقابل هم قرار میدهد و با قصهای کلیشهای و تقریباً قابل حدس تماشاچی را با خود همراه میکند. فیلمی ملودارم که مضمونی اجتماعی دارد. روایتی از دو دوست که در فراز و نشیب زندگی در نوسان هستند. دو دختر در جامعه امروز که با تمام مشکلات، ترسها، دغدغهها، اشکها و لبخندهایشان به تصویر کشیده شدهاند. سارا و آیدا داستان رفاقت دو دختر است. باید دید این رفاقت دخترانه تا کجا پیش میرود.
در این فیلم، همانطور که از نام آن انتظار میرود، تماشاچی با دو شخصیت اصلی روبهروست؛ سارا با بازی غزل شاکری و آیدا با نقشآفرینی پگاه آهنگرانی. داستان با محوریت مشکلات مالی سارا شروع میشود. او ناخواسته هدف طلبکاران برادرش قرار گرفته و تلاش میکند تا مادرش تاوان چنین اشتباهی را پس ندهد. اگر او از پس بدهیهای برادرش برنیاید، مادر به زندان خواهد رفت. در این میان گره اصلی داستان با حضور نامزد آیدا رخ میدهد. مصطفی زمانی اینبار برخلاف همیشه در نقش منفی ظاهر شده و از عهده آن خوب برآمده است. او با پیشنهادهای غیراخلاقی خود، به شدت سارا را بر سر دوراهی قرار میدهد. دوراهی کلیشهای سینمای ایران؛ قبول بیپولی و بدبختی و یا قبول کار غیراخلاقی و غیرقانونی!
فیلمنامه امیر عربی، که قبلاً سعادتآباد را در کارنامه خود ثبت کرده بود، با کمال تعجب دارای اشکالات جدی است؛ درحالیکه میتوانست پربارتر، پیچیدهتر و غنیتر باشد. متأسفانه مازیار میری در این نوع پرداخت به موضوع ضعیف عمل کرده است. کارگردان چیرهدست «حوض نقاشی» که تماشاچی را در سالن سینما میخکوب کرده بود، اینبار با سکانسهای تکراری و طولانی و خستهکننده، داستانش را پیش میبرد. شخصیتپردازیها ضعیف و تیپیک است و انگیزهها سطحی و قابل پیشبینی. نقطه عطف داستان در فیلم، مرگ آیداست که پس از آن شخصیتهای اصلی در محک قضاوت قرار میگیرند؛ قضاوت بین خیر و شر، خوبی و بدی. آیدا مرده است. به راحتی میتوان همه چیز را به گردن او انداخت. درواقع اگر تماشاچی کمی تیزبین باشد در خواهد یافت که این قبیل کشمکشهای ذهنی، عذاب وجدانها، دغدغهها و نگرانیها، همه و همه تقلیدی است ضعیف از آثار اصغر فرهادی.
در سکانسهای پایانی، تماشاچی با ذهن درگیر سارا همراه میشود. در یک طرف عقل منفعتطلب است که تمایل دارد همه چیز به نام آیدا تمام شود و از سویی وجدان بیدار سارا که در تمام طول فیلم همراهش بود. سارا بر سر دوراهی مانده است. انتخاب بین اخلاق یا عقل. اگر اخلاق را انتخاب کند، آینده خود را نابود کرده و مسلماً تاوان اشتباهش را خواهد داد اما در مقابل، با انتخاب عقل دوراندیش، قضیه خاتمه مییابد. اما آنچه باقی میماند، دختری است با وجداندردی عظیم که همواره در ادامه زندگی با او خواهد بود. وجداندردی که هیچگاه دست از سر وی برنخواهد داشت.
در هر حال نمیتوان انکار کرد که داستان مازیار میری، فیلمی است اجتماعی که بهزعم خود به مشکلات مالی، عاطفی و دغدغههای دختران امروز در جامعه میپردازد. تحلیل فیلم از دیدگاه جامعهشناسی و حوزه زنان نیز در نوع خود حائز اهمیت است. سارا و آیدا هر دو دخترانی هستند از جنس دختران امروزی که نمونههایی در جامعه دارند. آنها شاغلند و تلاش میکنند از لحاظ مالی مستقل باشند و منزلت خود را حفظ کنند. شاید بتوان به نوعی سارا را نماینده سنت و آیدا را نماینده مدرنیته دانست. سارا دختر خوب و سر بهراه خانواده است. با مادرش در یک خانه ساده و قدیمی زندگی میکند و در شرف ازدواج با مردی است که او هم تعصبات سنتی خودش را دارد اما در مقابل آیدا تن به ازدواج نمیدهد و شاید وارد روابطی در قالب همباشی شده است. ارتباط او با جنس مخالف بهنحوی است که منجر شده خانه و ماشین مد روز داشته باشد. آیدا از شهرستان آمده و برخلاف سارا تعلقات خانوادگی زیادی ندارد. درواقع سبک زندگی سارا، رنگ و بوی سنت میدهد اما در مقابل اِلمانهای مدرنیته در سبک زندگی آیدا مشهود است. این عناصر سنت و مدرنیته در غالب شخصیتهای دو دوست، در کنار هم قرار گرفتهاند؛ نه در مقابل هم و همین میتواند یکی از نکات جذاب فیلم باشد.
در مجموع با توجه به تمام نکات مثبت و منفی که میتوان برای هر فیلم دیگری هم برشمرد، بیتعارف سارا و آیدا در زمره آثار ضعیف میری قرار میگیرد. فیلمی با داستان قابل حدس از روایت دو دختر در جامعه، با شخصیتپردازیهای نسبتاً ضعیف، با فیلمنامهای به غایت ساده و پیش پا افتاده که به راحتی قابلیت تبدیل شدن به فیلم تلویزیونی را دارد. میری بعد از حوض نقاشی، که بسیار مورد توجه منتقدان و اصحاب رسانه قرار گرفت، با سارا و آیدا حرکت رو به عقب داشته است. البته با توجه به آثار خوب و ارزشمندی که در کارنامه خود دارد، دور از انصاف است که سارا و آیدا را معرف چنین کارگردانی بدانیم.
انتهای پیام/ص
دیدگاه شما