مطالبات جعلی زنان مطالبات جعلی زنان مطالبات جعلی زنان مطالبات جعلی زنان مطالبات جعلی زنان مطالبات جعلی زنان مطالبات جعلی زنان مطالبات جعلی زنان مطالبات جعلی زنان مطالبات جعلی زنان مطالبات جعلی زنان مطالبات جعلی زنان اشتغال زنان اشتغال زنان اشتغال زنان اشتغال زنان اشتغال زنان اشتغال زنان اشتغال زنان اشتغال زنان شهیندخت مولاوردی شهیندخت مولاوردی شهیندخت مولاوردی شهیندخت مولاوردی شهیندخت مولاوردی شهیندخت مولاوردی شهیندخت مولاوردی شهیندخت مولاوردی شهیندخت مولاوردی
به گزارش شبنم همدان به نقل از طنین یاس : امیر حمزه نژاد: وقتی به عمق مطالبات مطرح زنان که از سوی برخی از رسانههای جریانی نگاه میکنیم به جعلی و فیک بودن آن پی میبریم. گویی این رسانهها در حال دیکته کردن این فکر به جامعه بانوان هستند که مطالبات شما این موارد است. اما واقعیت این است که زنان مطالبات واقعی خود را به خوبی میدانند. اگرچه برخی از آنان دچار اشتباهات فکری حاکی از القاء همین مباحث در رسانهها هستند اما غالبا زنان میدانند که چنین مواردی جزو خواستههای اساسی آنان نیست و گاها تا چندین وچند درجه پایین تر از مطالبات آنان این موارد جای میگیرد یا حتی اصلا در میان مطالبات آنان نیست.
در معاونت امور زنان ریاست جمهوری در دولت یازدهم ( دولت قبل) شاهد پمپاژ همین مطالبات کاذب بودیم. ورود زنان به ورزشگاه، اشتغال زنان و برابری شغلی، خروج بانوان بدون اذن شوهر از کشور و به طور کل گرفتن حق سرپرستی یا قیومیت از مرد مواردی است که معاونت امور زنان دولت در زمان «شهیندخت مولاوردی» به این موارد اهتمام داشت.
جالب اینجاست که همین موارد در سند 2030 که از سوی دولت قبل برای اجرایی شدن در کشور ابلاغ شد موجود است. سند 2030 یونسکو، سندی بود که در اغلب بندهای آن به اشتغال و دستیابی به تساوی جنسیتی و توانمندسازی تمام زنان و دختران تاکید شده بود. تاکیدی که اگرچه در نگاه اول خوشایند است اما در عمل انکار بدیهی ترین تفاوت های جنسیتی و پاسخگویی یکسان به نیازهای زن و مرد تحت عناوین پر جاذبهای مانند برابری جنسیتی و فرصت برابر، که خود نمود عینی ظلم و خشونت علیه زنان است، بود.
این سند با حذف نقش های مادری و همسری و مشابه نشان دادن زن و مرد در تمام عرصه ها، افزایش بحران در خانواده و ایجاد تخاصم میان زن و مرد و کاهش کارآمدی خانواده، بالا رفتن سن ازدواج و شکل گیری اشکال دیگر همزیستی، کاهش جمعیت و تقویت شبهه ناکارآمدی دین را به همراه داشت که در عمل تماما همگی به ضرر بانوان و کل جامعه است.
جامعه ایرانی اسلامی اشتغال زنان را موارد بدی نمیداند. اگرچه در گذشته بعضا مخالفتهایی با این موضوع میشد اما بعد از مدتی کم کم این مسئله در جامعه نهادینه شد که اشتغال زنان موضوع بدی نیست و خصوصا زنان در حوزههای آموزشی که وجه مادرانهای دارد میتوانند بسیار مثمر ثمر واقع شوند. به عنوان مثال در حوزه آموزش و پرورش حضور زنان با خصوصیاتی مانند شکیبایی و دلسوزی کارایی بیشتری خصوصا در سطوح پایین و پایهای کودکان و نوجوانان دارد.
در این عرصه اما هم با توجه به توان جسمانی بانوان و هم با توجه به وظیفه مادری و همسری آنان در خانواده بعضا زنان شاغل درواقع دو شغله محسوب میشوند و توان بالایی برای زندگی باید داشته باشند و اغلب زنان شاغل روزهای طاقتفرسایی را میگذرانند. از این روز تاکید صرف بر اشتغال بانوان بدون توجه به جایگاه و هویت زنانه بیشتر باعث دردسر و سخت تر شدن زندگی برای آنان شده است که متاسفانه به آن توجه نمیشود و با توجه به روکش و بستهبندی زیبایی که این مطالبه دارد معایب آن دائما تبلیغ میشود. بخصوص اینکه در حوزه اشتغال بانوان لوازم و امکاناتی مورد نیاز است که برخی از پایههای آن در کشور موجود نیست که همین موضوع سبب بیشتر شدن مشکلات زنان شاغل میشود. جالب اینجاست که بعضا تنها در حوزه اشتغال بانوان شعار داده میشود و مطالبات بالا میرود اما در حوزه بهبود و کیفیت شغل بانوان و اینکه زنان بایستی در چه شغلهایی فعالیت کنند که مناسب آنان باشد کمتر مانور داده میشود.
در حوزه ورزش بانوان نیز همین نقیصه حاکم است. زنان وزرشکار ایرانی با امکانات محدودی در حال فعالیت هستند اما در این عرصه کمتر شاهد شعارهای حمایت از حقوق زنان از سوی معاونت امور زنان بودیم و جالب اینجاست که این معاونت در دوره قبل بیشتر بر روی تماشاچی بودن زنان و حضور آنان در ورزشگاهها که مطالبهای کاملا سیاسی - جناحی است تاکید داشت.
در حوزه خارج شدن زنان از کشور بدون اذن قیم که شاهد جریانی روشنفکری در حوزههای مختلف از جمله سینما بودهایم نیز انحراف بسیار زیادی موجود است. اغلب این خواستهها نیز با نوعی خانواده ستیزی و مقابله با بنیان های خانواده همراه بوده است اما این مسئله نیز در حوزه شعارها و مطامع سیاسی برخی جناحها میگنجد. درواقع بایستی گفت که همه این مطالبات فیک عقبهای سیاسی جناحی دارند و از این رو سعی میشود از جامعه زنانه با تهییج مطالبات کاذب سوء استفاده سیاسی شود. در این روند آنچه رخ داده ظلم به جامعه زنان بوده است.
از این روست که زنان گاها یا خواهان آن هستند که از قالب به اصطلاح سنتی که باید گفت قالب ذاتی آنان است خارج شوند تا از مواهب این مطالبات جعلی که سرابی بیش نیستند استفاده کنند و یا با توجه به اینکه در قالب این مطالبات نمیگنجند به آنان ظلم میشود. در هر دو صورت ناکامی نتیجه چنین شعارهای پوچی در جامعه است. شعارهایی که بطلان آن در جامعه غربی نیز به خوبی ثابت شده است. حتی اگر نگاهی به فیلمهای هالیوودی که بعضا سعی میکنند بخشی از واقعیت جامعه غرب را نشان دهند بیندازیم به خوبی متوجه اهتمام و توجه غرب به زنان و حضور آنان در خانواده هستیم. درواقع دراین فیلمها کارآکتر و نقش مادری موضوع بسیار جالبی است که غالبا با احترام از آن یاد شده و سعی در ترویج آن در غرب دارند. اما در جوامعی که روی پای خود نایستاده و غالبا سعی میکنند که میوه درخت دیگری را به درخت خود بچسبانند میبینم که این موارد به طور انحرافی و غالبا منفی انتقال داده میشود که نه با ساختار فرهنگی آن کشور هماهنگی دارد و نه اینکه کمکی به رشد و تعالی آنان میکند.
انتهای پیام/ص
مطالبات جعلی زنان مطالبات جعلی زنان مطالبات جعلی زنان مطالبات جعلی زنان مطالبات جعلی زنان مطالبات جعلی زنان مطالبات جعلی زنان مطالبات جعلی زنان مطالبات جعلی زنان مطالبات جعلی زنان مطالبات جعلی زنان مطالبات جعلی زنان اشتغال زنان اشتغال زنان اشتغال زنان اشتغال زنان اشتغال زنان اشتغال زنان اشتغال زنان اشتغال زنان شهیندخت مولاوردی شهیندخت مولاوردی شهیندخت مولاوردی شهیندخت مولاوردی شهیندخت مولاوردی شهیندخت مولاوردی شهیندخت مولاوردی شهیندخت مولاوردی شهیندخت مولاوردی
دیدگاه شما