انیمیشن های وارداتی انیمیشن های وارداتی انیمیشن های وارداتی انیمیشن های وارداتی انیمیشن های وارداتی انیمیشن های وارداتی انیمیشن های وارداتی انیمیشن های وارداتی انیمیشن های وارداتی انیمیشن های وارداتی فرهنگ غربی فرهنگ غربی فرهنگ غربی فرهنگ غربی فرهنگ غربی فرهنگ غربی فرهنگ غربی فرهنگ غربی تخریب دنیای کودکان تخریب دنیای کودکان تخریب دنیای کودکان تخریب دنیای کودکان تخریب دنیای کودکان تخریب دنیای کودکان تخریب دنیای کودکان
به گزارش شبنم همدان به نقل از جام جم : کودکان با این شخصیتهای کارتونی زندگی میکنند و باورشان دارند، گاهی شبها خوابشان را میبینند و روزها در بیداری با لباسی که میپوشند، کولهای که به دوش میاندازند، مدادی که به دست میگیرند و دفترچههایی که رویشان نقاشی میکنند و پر است از شخصیتهای انیمیشنی محبوب، زندگی میکنند و قد میکشند.
داستان، داستان تولید قهرمان و ابرقهرمانهاست که چه هوشمند باشند و مهربان و چه خنگ و خرابکار، محبوب قلبها میشوند و جا خوش میکنند در زندگی کودکان و میشوند الگو.
غولهای انیمیشنساز دنیا خوب میدانند چه کار میکنند، آرمان آنها تسخیرقلبها و ذهنهاست، همین که سالهاست در کشور ما پیش آمده، همین که بچهها خواب شخصیتهای کارتونی محبوب را میبینند، خودشان را جای آنها میگذارند و اصرار دارند در تختخوابی به شکل مک کوئین، آن ماشین مسابقهای قرمز زبر و زرنگ بخوابند.
دست ما اما در این میان خالی است و یک مصرفکننده بازندهایم که خودمان البته دستی برآتش تولید داریم ولی چه سود که کمجان و کماثر. روانشناسان کودک اما نگراناند، آنها دلواپس تغییر ماهیت شخصیت کودکان و نوجوانانی هستند که روزشان با این شخصیتهای وارداتی شب میشود و با پیامهایی که هوشمندانه در فرهنگی غیرخودی ساخته و پرداخته شده، رشد میکنند.
نتایج پژوهشی نیز که دراین حوزه انجام شده مهر تاییدی است بر دست خالی ما. به گزارش تسنیم براساس پژوهشی که بتازگی در میان کودکان تهرانی انجام شده «باباسفنجی» بیشترین محبوبیت را دارد. بعد ازاین شخصیت کارتونی نیز به ترتیب شرک، مرد عنکبوتی، پاندای کونگفو کار، دیو و دلبر و سیندرلا در لیست شخصیتهای محبوب کارتونی به چشم می خورند.
الگوبرداری و تعارض کودکانه
به ظاهر انیمیشنی یک ساعت و چند دقیقهایاند، یک وسیله برای سرگرمی و وقتگذرانی با همه جذابیتهای بصری که حتی آدمبزرگها را هم جلوی تلویزیون میخکوب میکنند، ولی انیمیشنها در باطن زنجیرهای از پیام هستند، تکههای جذاب یک فرهنگ که زیرنقاب شخصیتهای رنگ به رنگ به بیننده عرضه میشوند.
به همین دلیل است که روانشناسان کودک نسبت به تبعات منفی انیمیشنهای وارداتی هشدار میدهند و یکیشان مثل پریسا قیاسی آرزو میکند که روزی کارتونهای ایرانی با جزئیاتی برآمده از فرهنگ خودی جای آنها را بگیرند.
وی میگوید، انیمیشنهای خارجی و عمدتا غربی حاوی آموزههای اخلاقی خوبی هستند مثل ترغیب کودکان به شجاعت و از پا نایستادن تا رسیدن به هدف، ولی چون کلیت آنها برآمده ازفرهنگ و اعتقادات همان کشورهاست و حتی با باورهای مذهبی ما در تضاد است، کودکان را دچار تعارض میکند.
صدیقه بزازان، روانشناس کودک نیز درگفتوگو با ما ازهمین تعارض حرف میزند و نگران تبعات آن است؛ تعارضی که به اعتقاد او، میان ذهن و تخیل کودکان با دنیای واقعی پیرامونشان ایجاد میشود و چون معمولا حل نیز نمیشود، باعث بیهویتی در بچهها میشود. او از اسطورههای انیمیشنهای خارجی حرف میزند، از همانها که در دل و جان بچهها ریشه میدوانند و کاری میکنند تا تخیلات کودکان حول محور این اسطورهها دور بزند، اسطورههایی که در عالم واقعیت و در زندگی حقیقی بچههای ایرانی، جایی ندارند.
بزازان میگوید، هرهفته و هرماه مراجعانی دارد که از بیهویتی رنج میبرند و نمیدانند از زندگی چه میخواهند و حتی چه چیزی به آنها آرامش و انگیزه میدهد. او باور دارد که بسیاری ازاین مشکلات به دوران کودکی برمی گردد، به همه روزهای قبل از هفتسالگی که شخصیت در حال شکلگیری و استحکام است و کودکان، موجوداتی عینیاند، میبینند و یاد میگیرند و الگوبرداری میکنند، هم از خوبها و هم از بدها و هم از تمام چیزهایی که با فرهنگ خودمان همخوانی ندارد.
دست خالی ما و یکهتازی دیگران
حرف و حدیث زیاد است، یکی همچون فرانک زحلی، کارشناس انیمیشن میگوید کارتونها باید ساده و بدیع و از درون ایجاز داشته باشد و یکی همچون فرخ یکدانه، مدرس انیمیشن و فیلمنامه نویس تاکید دارد که عامل خلق شخصیتهای ماندگار، فیلمنامه و داستان است و بس.
ارد پیکانفر، کارگردان انیمیشن اما میگوید، آنچه شخصیتهای انیمیشنی را ماندگارمی کند، ساعت پخش مناسب و در زمان طلایی روی آنتن آمدن است که البته با نظرات بهرام عظیمی، کارگردان و کاریکاتوریست تفاوتی عمده دارد، او که انیمیشنهای ایرانی را به صورت افراطی درگیر آموزههای اخلاقی میبیند، معتقد است برای اثرگذار شدن انیمیشنها باید تخیل که نیازکودکان است در آنها بیشتر شود. این حرف حمید سهرابی انیماتور هم هست که تاکید دارد ما دنیای تخیل را از کودکان گرفتهایم و اصلا برداشت اشتباهی از مخاطب کودک داریم.
اینها را باید به گفتههای احمد عربانی کاریکاتوریست اضافه کرد که درگفتوگویش با ما مشتی صفت نامیمون را به انیمیشنهای داخلی نسبت داد وگفت شخصیتهایی که ما خلق میکنیم بینمک و بیروحاند و گویی جان در بدن ندارند.
عربانی میگوید بیشتر انیمیشنهای ایرانی سفارشیاند که کسی بر نحوه ساخت آنها نظارت نمیکند و همچنین میگوید با چشم خودش دیده در استودیوهای ساخت انیمیشن از شخصیت های خارجی کپیبرداری میشود. نتیجه این وضع از دید او تولید کاراکترهایی است که ایرانی نیستند، خالی از صفت ایرانی بودن و تهی از المانهای فرهنگ خودی.
پریسا قیاسی، روانشناس کودک اما توضیح میدهد کمپانیهای بزرگ ساخت انیمیشن، در تولیدات خود از نظرات روانشناسان کودک بهره میگیرند، نه مثل ما که یک گربه سیاه ترسناک یا صحنههایی پر از جنگ و خونریزی را به نام داستانی از شاهنامه به خورد کودکانی میدهیم که به آنها نیازی ندارند. نتیجه این کاستیها همانی است که اکنون هست، ریشهدوانی انیمیشنهای وارداتی در زندگی خانوادههای ایرانی و مسخ شدن کودکان مقابل آنها. وضعیتی که صدیقه بزازان، روانشناس کودک نتیجه آن را فرورفتن کودکان در تنهاییهای خود میداند؛ یک جور مقدمه برای جایگزینی فرهنگ و هویت غیرخودی در کالبد کودکان ایرانی که سخت محتاج قهرمان اند آن هم از نوع وطنیاش.
انتهای پیام/ص
انیمیشن های وارداتی انیمیشن های وارداتی انیمیشن های وارداتی انیمیشن های وارداتی انیمیشن های وارداتی انیمیشن های وارداتی انیمیشن های وارداتی انیمیشن های وارداتی انیمیشن های وارداتی انیمیشن های وارداتی فرهنگ غربی فرهنگ غربی فرهنگ غربی فرهنگ غربی فرهنگ غربی فرهنگ غربی فرهنگ غربی فرهنگ غربی تخریب دنیای کودکان تخریب دنیای کودکان تخریب دنیای کودکان تخریب دنیای کودکان تخریب دنیای کودکان تخریب دنیای کودکان تخریب دنیای کودکان باب اسفنجی باب اسفنجی باب اسفنجی باب اسفنجی باب اسفنجی باب اسفنجی باب اسفنجی
دیدگاه شما