18. آذر 1396 - 16:06   |   کد مطلب: 19816
روایت داستان در جامعه‌ای کوچک و با بافتی سنتی رخ می‌دهد. در چنین فضایی، این سه خواهر با انتخاب رشته ووشو شروع به ورزش می‌کنند. زندگی سخت و کارهای فیزیکی دشواری که آن‌ها از بچگی به آن خو گرفته‌اند، زمینه‌ساز موفقیت آن‌ها در این رشته است.
فیلم,زنان ورزشکار,مستند صفر تا سکو,خواهران منصوریان,ووشو,shabnamha.ir,شبنم همدان,afkl ih,شبنم ها;

به گزارش شبنم همدان به نقل از مهرخانه : این روزها، سحر مصیبی، مستندی روایت‌گونه از زندگی سه خواهر ووشوکار را بر روی پرده نقره‌ای دارد. این مستند برنده جایزه اول جشنواره سینما حقیقت امسال بود و تحسین بسیاری از منتقدان را برانگیخت. "صفر تا سکو" راوی صادقی است برای بیان دشواری‌های سه بانوی ورزشکار ایرانی. شهربانو، الهه و سهیلا منصوریان، سه خواهر ووشوکار اهل سمیرم اصفهان هستند که با تلاش و تحمل مرارت بسیار به شهرت جهانی دست یافته‌اند. مهم‌ترین عنصری که در این فیلم به زبان ساده به مخاطب عرضه می‌شود، امید داشتن و توأم با آن پشتکار و تلاش در زندگی است.  

روایت داستان در جامعه‌ای کوچک و با بافتی سنتی رخ می‌دهد. در چنین فضایی، این سه خواهر با انتخاب رشته ووشو شروع به ورزش می‌کنند. زندگی سخت و کارهای فیزیکی دشواری که آن‌ها از بچگی به آن خو گرفته‌اند، زمینه‌ساز موفقیت آن‌ها در این رشته است. در شهری با برخی سنت‌های غلط و همراه با مشکلات اقتصادی فراوان، این‌که دست بر زانو بگذاری و تلاش کنی برای موفقیت، همت عالی می‌خواهد و عزم جزم. 

دوربین فیلمساز با زندگی این سه خواهر همراه می‌شود. از سختی‌ها و مشکلاتشان در شهرستان می‌گوید، وارد اردوهای تیم ملی و انتخابی جهان می‌شود، در خوابگاه، در مسابقات و... آن‌ها را همراهی می‌کند اما آن‌چه برای مخاطب جذابیت بیشتری دارد، ورود به زندگی شخصی آن‌هاست و به‌ویژه ورود به زندگی شهربانو. شهربانو تنها خواهر متأهل در این جمع سه نفره است. خلوت امید و شهربانو، شوخی‌های غیر‌معمول و خشن آن‌ها با هم، درددل‌هایشان، نوع زندگیشان و... همه و همه فردیت را در این قهرمان بیش از پیش پررنگ می‌کند و مخاطب در هر صحنه بیشتر و بیشتر آن‌ها را دوست خواهد داشت.

اگر نگاه منصفانه و در عین حال واقع‌بینانه به فیلم داشته باشیم، باید از نواقص و کاستی‌های آن نیز یاد کنیم. نادیده گرفتن و یا کمرنگ جلوه دادن نقش مردان در داستان به وضوح مشخص است. ماجرای پدر خانواده که در کودکی آن‌ها را رها کرده، بسیار آشفته و سطحی بیان می‌شود و سؤالات زیادی برای بیننده باقی می‌ماند. همسر شهربانو نیز مردی منفعل و تا حدودی روشن‌فکر است که به قول خودش از حق طبیعی خود گذشته و اجازه می‌دهد شهربانو در اردوها و مسابقات شرکت کند. او ماه‌های زیادی در سال را تنهاست و اطرافیان به او این تنهایی و نبود همسر را گوش‌زد می‌کنند اما آنچه برای امید مهم است این است که شهربانو ناراحت نباشد و به ورزش ادامه دهد. 

شهربانو، الهه و سهیلا با وجود تمام مشکلات و به‌خصوص مشکلات مادی، دست از تلاش برنمی‌دارند؛ هر روز بیشتر از قبل تمرین می‌کنند تا سطح زندگی و خانواده خود را ارتقا دهند. هدف از شرکت در مسابقات، فقط کسب افتخار و مدال و جام قهرمانی نیست، آن‌ها به سادگی اعتراف می‌کنند که بحث مادی نیز بسیار پررنگ است. خواهران منصوریان در میدان ورزشی موفق ظاهر می‌شوند و در سطح ملی و بین‌المللی مقام‌های بسیاری را از آن خود می‌کنند. هر چند منابع محدود است و متقاضی زیاد اما آن‌ها در عرصه رقابت، پیروز میدان هستند. با توجه به نظریه بوردیو باید اذعان داشت که میدان‌های مختلفی در جامعه برای کسب منابع و امتیازات وجود دارد اما برای آن‌ها ورود به میدان سیاست، آموزش، فرهنگ و... با توجه به شرایط زندگیشان ناممکن بوده؛ در نتیجه تمام تلاششان را در میدان ورزشی به‌کار می‌بندند. در این میدان چنان پشتکار دارند که تا حد آسیب‌های جسمی جدی پیش می‌روند؛ تا جایی که ممکن بود الهه در یکی از مسابقات یک چشم خود را از دست بدهد اما در هر حال دست از تلاش برنمی‌دارند. 

در این مستند، زندگی خواهران منصوریان در دو بعد به نمایش گذاشته شده است. صفر تا سکو از یک سو روایت‌گر زندگی دختران فقیری است که با تمام سختی‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند و در نهایت با تکیه بر توانایی‌های فردی‌شان، به موفقیت می‌رسند. از سوی دیگر آن‌ها زنان ورزشکاری هستند که در چار‌چوب رسمی قوانین جمهوری اسلامی ایران و با حجاب اسلامی در میادین بین‌المللی رقابت می‌کنند. مسلماً این بخش از زندگی آن‌ها نیز مورد توجه قرار خواهد گرفت. این پرداخت چندوجهی به زندگی این قهرمانان ریشه در هوشمندی و نکته‌سنجی کارگردان دارد.  

فیلم در اوج و با سرود پیروزی به پایان می‌رسد. تماشاچی و به‌ویژه زنان حاضر در سالن سینما با این سه قهرمان ساده و بی‌ریا در صحنه‌های حماسی همراه شده‌اند. در لحظات پایانی و مسابقات، تماشاچی استرس دارد، قلبش به تپش می‌افتد و در دل دعا می‌کند خواهران منصوریان پیروز میدان باشند. پس از هر پیروزی صدای تشویق مردم بلند می‌شود؛ چیزی که در سالن‌های سینمای ایران به‌ندرت اتفاق می‌افتد. در این فیلم به شدت تماشاچی با سوژه‌ها همراه می‌شود؛ با آن‌ها شاد می‌شود و می‌خندند و از ناراحتی آن‌ها بعض می‌کند. سوژه‌ها از قهرمانان روی سکو خارج می‌شوند و تبدیل می‌شوند به آدم‌های دوست‌داشتنی داستان. آدم‌های معمولی که مثل همه زندگی معمولی دارند، کار می‌کنند، امرار معاش می‌کنند، دلشان برای مادرشان تنگ می‌شود، گریه می‌کنند، می‌خندند، نذری می‌دهند، همدیگر را در آغوش می‌گیرند، بوسه‌های بی‌ریا رد و بدل می‌کنند و... بی‌شک همه این سکانس‌های دوست‌داشتنی ناشی از عنصر اعتماد به کارگردان است. 

در هر حال با تمام نقاط مثبت و منفی داستان، این مستند، ارزش دیدن دارد؛ آن هم بر روی پرده سینما. چراکه کارگردان برای به‌دست آوردن درآمد گیشه به هر دری نزده است بلکه روند ساده داستانی را در ژانر ورزشی در پیش گرفته و در این مسیر موفق هم بوده است. صفر تا سکو فیلمی صادقانه و به دور از اغراق، متوسط و کلیشه‌ای اما موفق است که شما را لحظه به لحظه با زندگی افتخار‌آفرینان ایران همراه می‌کند. 

انتهای پیام/ص

فیلم,زنان ورزشکار,مستند صفر تا سکو,خواهران منصوریان,ووشو,shabnamha.ir,شبنم همدان,afkl ih,شبنم ها;

دیدگاه شما

آخرین اخبار