به گزارش شبنم همدان به نقل از زنان خبر : گفت و گو با زن آمریکایی که مسلمان شده است.

اسم من اشلی است و در حال حاضر در حومه شهر(یا روستا) مینه سوتای آمریکا با خانواده ام ساکن هستم. من در تاریخ july,31,1981 (۹ مرداد ۱۳۶۰) به دنیا آمدم.

 قبل از تشرفتان به اسلام، چه دینی داشتید؟ و چگونه با اسلام آشنا شدید؟

راستش من قبل از تشرفم به این دین، به دین یا مذهب خاصی عمل نمیکردم، در عین حال والدینم تلاششان این بود که من را با دین لوتران (مسیحی) بزرگ کنند. به صورت اتفاقی با یک خانواده مسلمان ازدواج کردم. قبل از این، درباره ی نظریات اسلامی، ارزش ها و زیبایی اسلام آگاه نبودم. وقتی با همسرم ازدواج کردم، او در واقع به دستورات دین خود عمل نمیکرد و هرگاه از او سوالی میپرسیدم او به من میگفت: «فقط قرآن را بخوان، همه چیز آنجاست». من این دیدگاه را داشتم که تمام مسلمانان، تروریست هستند و این همان چیزی بود که هرگز آن را نمیپسندیدم.

 چه چیزی شما را به سمت مسلمان شدن هدایت کرد؟

به طور دقیق خانواده ی شوهرم را زیر نظر داشتم، همچنین خواهر شوهر کوچکم و این که چطور او اینقدر آرام و مهربان است. تعجب میکردم که چگونه او میتواند در عینی که مسلمان است، این گونه باشد؟ تا آن زمان ۳ سال از زمان ازدواج من میگذشت و من در موریس( جزیره ای در اقیانوس هند، واقع در آفریقای شرقی) ۳ سال و نیم زندگی میکردم، جایی که اذان را ۵ بار در روز میشنیدم، در کنار تعداد زیادی از مسلمانان بودم و هرگز حتی یک تجربه بد، در کنار آن ها نداشتم. یک روز تصمیم گرفتم که شروع به خواندن فقط قرآن کنم تا بعد از آن بفهمم که این دین درباره چه چیزی است.

 واکنش بستگانتان هنگامی که مسلمان شدید چه بود؟ آیا هیچگونه مشکلی با کسانی که شما را میشناختند، نداشتید؟

بلافاصله به خانواده ام نگفتم، فقط به آن ها گفتم که من یکتاپرست شدم. در نهایت حدودا بعد از یک سال یا بیشتر به آنها گفتم که مسلمان شده ام. زمان زیادی برد تا آن ها این موضوع را هضم کنند و همچنان مشکلاتی در این زمینه با آنها دارم، چرا که آنها درک نمیکنند.

 گسترش اسلام در کشورتان را چگونه میبینید؟

احساس میکنم اسلام در آمریکا، بد تعبیر شده است. با این حال، من گرایش جوانان را به مسلمان شدن میبینم چرا که این موضوع به خوبی احساس میشود. همه چیز به وضوح نمایان شده است و این بین شما و خداوند (سبحان) کاملا خصوصی است.

 در نظر شما زیباترین آیه قرآن کدام است؟و چرا؟

من فکر میکنم سوره ق آیه ۱۶ زیباترین است آنجایی که خدا میفرماید: «و ما انسان را آفریدیم و میدانیم نفس او چه وسوسه ای به او میکند و ما از شاهرگ(او) به او نزدیکتریم» من این را قبل از تشرفم خواندم، و این آیه خیلی من را برای سوق به سوی اسلام بسیار تشویق کرد. دانستن این موضوع که پروردگار همیشه به من نزدیک است و همه چیز را میداند.

نظرتان درباره حجاب چیست؟ آیا حجاب داشتن هیچگونه تاثیری روی زندگی خصوصیتان داشته است؟ آیا فکر میکنید حجاب فقط مخصوص بانوان است؟

یک سال قبل از تشرفم حجاب را برگزیدم. پیش از این چند سالی در خارج از کشور زندگی کرده ام و هم اکنون یک مادر هستم. من دیگر علاقه ای به نمایش بدن خود نداشتم، پس تصمیم گرفتم آن را بپوشانم. الحمدلله حدود ۷ سال است که حجاب دارم و این فقط پوشیدن روسری یا تونیک های بلند نیست، حجاب خیلی بیشتر از این ها است و فقط مخصوص خانم ها نمیباشد. من و همسرم، مودبانه همدیگر را به داشتن پوشش و رفتار رسمی تشویق میکنیم. خانواده سابق من بسیار مخالف این موضوع بود و بعضی اوقات همچنان مخالف هستند، من فقط این را یک امتحان الهی میدانم.

بنیان خانواده را از نظر مسیحیت و اسلام چگونه تحلیل میکنید؟

من اینگونه درک میکنم که در مسیحیت، مرد رییس اهل خانه است و زن مطیع او است. به طور کلی، ما باید به همسرمان احترام بگذاریم، ولی به عنوان زن، در اسلام حقوق مشخصی به من داده شده است. من این حق را دارم که مراقب همسرم باشم و همچنین این حق را دارم که کار کنم و سرمایه ای برای به دست بیاورم.

 احساستان هنگامی که برای اولین بار نماز خواندید،چگونه بود؟ آیا برای شما سخت نبود که ۵ بار در روز نماز بخوانید؟

دستپاچه بودم، نمیدانستم آیا به درستی نماز میخوانم یا واژه ها را درست ادا میکنم یا نه. وقتی در خارج زندگی میکنید، آسان است چرا که شما ۵ بار در طول روز اذان را میشنوید. اینجا در آمریکا سخت تر است چون شما اذان را در مکان های عمومی نمیشنوید، یک نرم افزار در گوشی است که اذان میگوید یا یک پرینت از زمانهای اذان روی میزتان است. بعضی اوقات من با نماز خواندن به مشکل میخورم، ذهنم سرگردان است، این چیزی که هنوز دارم روی آن کار میکنم.

اگر قرار باشد چند کلمه درباره زیبایی اسلام، صلح و آرامشی که در این دین یافته اید بگویید، چه خواهید گفت؟

خواهم گفت، من همیشه آرام و ملایم نیستم! این را یافتم که هرگاه زمان بیشتری به نماز و خواندن قرآن اختصاص میدهم، لطیف تر میشوم، بنابراین نبود آرامش من، یک تذکری است برای خودم.

بابت توجهتان سپاسگزارم. از پروردگار میخواهم که شما را خوشبخت کند و همین طور قوی و مستحکم  شما را در این راه نگه دارد.

دعا: پروردگارا لطفا این را از ما قبول بگردان. تو شنوا و دانا هستی. تو بهترین بخشنده ای. رحیم و بارها و بارها مهربان. خداوند توفیق این که نمازهای پنجگانه را با خلوص نیت بخوانیم، اعطا کند.

طنین یاس

انتهای پیام/ص