به گزارش شبنم ها،
روزهای انتخاباتی روزهایی است که فضای رسانه‌ای کشور فعال و مهم می شود. درواقع رسانه‌ها طنین انداز شعارها و گفتمان و برنامه‌های نامزدهای انتخاباتی هستند. در این میان شاید حضور رسانه‌ای با اجرای روش‌ها و تاکتیک‌های عملیات روانی هم همراه شود. بالاخره بسیاری از رسانه‌ها اگرچه به زبان مطرح می کنند که وظیفه آنان آگاهی رسانی و تنویر افکارعمومی است اما از انجام تاکتیک های روانی و تبلیغاتی نیز امتناع نمی کنند.
اما در فضای انتخاباتی کشور خصوصا در زمانه ای که به عصر انفجار اطلاعات معروف است و همچنین عملیات روانی مختلفی در این حوزه انجام می شود، چطور بایستی سره را از ناسره تشخیص داد و انتخاب درستی را تجربه کرد. اخبار جعلی و درست در هم آمیخته است تا جایی که امروز در حوزه خبررسانی جهانی موضوع فیک نیوز به عنوان یک عامل ناپسند مطرح است و گاها دیده می شود یک خبر فیک از روند انتشار تا زمان تکذیب تاثیرگذاری زیادی دارد که حتی اخبار واقعی نیز آنچنان نمی توانند موج و حرکت ایجاد کنند. بنابر این در این حوزه بایستی سواد رسانه و همچنین جریان شناسی سیاسی اجتماعی ملاک قرار گیرد نه صحبت های صرف کاندیداها و طرفداران و رسانه هایشان.
بدون شک و بی تعارف زنان و دختران در حوزه عملیات روانی یکی از اقشاری هستند که هم به عنوان ابزار تبلیغاتی از آنان استفاده می شود و هم اینکه برای کسب آرای آنان تلاش های مضاعفی انجام می شود. در این خصوص زنان نیز بر نتایج انتخابات تاثیرگذاری ویژه ای دارند.
شعارهای اختصاصی کاندیداها برای زنان که اغلب بیش از سایر اقشار مختلف کشور همچون مردان و جوانان و ... است به خوبی نشان می دهد چقدر زنان در انتخابات ها و فرآیند چرخش قدرت به صورت دموکراتیک اثرگذار هستند.
بنابراین بایستی زنان روشهای عملیات روانی مختلف را فرا بگیرند و موضوع سواد رسانه‌ای را درخود به شدت تقویت کنند.
در همین رابطه دیده می شود که برخی از کاندیداها از اقدامات جنجالی مثل ممانعت از آب بازی مختلط و عدم حضور زنان در ورزشگاه‌ها و... انتقاد جدی انجام می دهند تا در این زمینه بتوانند نظر زنان و خصوصا دختران را به خود جلب کنند. در این زمینه دو تاکتیک سیاسی هراس افکنی، پررنگ کردن اخبار منفی و ... مورد استفاده این کاندیداها و جریان های خاص آنها قرار می گیرد تا نظر دختران و زنان را به خود جلب کنند.
اما موضوع اصلی اینجاست که چطور در دام اینگونه حاشیه سازی ها نیفتیم. اولین نکته هدف دار کردن نگاه رسانه‌ای است. در این خصوص بسیاری از کارشناسان مطرح می کنند که بایستی برای رسیدن به نقطه مطلوب هدف گذاری آغازین را انجام داد. اصل اساسی این است که کاندیداها برنامه های مدون و درستی برای مخاطبان خود تهیه و در اختیار آنها قرار دهند. اینکه کاندیدایی فقط بر روی حاشیه ها تاکید می کند نشان می دهد که برنامه خاصی ندارند و از همین رو برای جلب توجه از جنجال آفرینی استفاده می کنند. موضوعات مربوط به زنان نیز گاها بسیار باعث تحرک اجتماعی می شود از این روست که یکی از مواردی که کاندیداهای حاشیه ساز به آن توجه می کنند تابوشکنی و ساختارشکنی در حوزه زنان است. این روشی است که در دوره ای خصوصا دولت اصلاحات فیلم های سینمایی از آن برای جذب تماشاگر استفاده می کردند.
اما به هر جهت برای رسیدن به یک نقطه مطلوب و گزینه صحیح بایستی سواد خاصی خصوصا در حوزه رسانه ای داشت. این روزها سخنان خام و صرف یک کاندیدا یا جریان سیاسی نمی تواند محل تصمیم گیری قرار گیرد و به این موضوعات تکیه کرد. جریان شناسی که شامل سابقه کاری و نوع عملکرد در بزنگاه‌ها و رویکردها می شود و همچنین سواد رسانه‌ای که شامل رصد وقایع و مقایسه سخنان افراد با رخدادها و رویدادها و ... می شود دو مولفه مهم امروز در تصمیم گیری است. بسیاری از کارشناسان با اشاره به همین مسائل عنوان می کنند که نبایستی در حوزه سیاسی و خصوصا تصمیم گیری های سرنوشت سازی مانند انتخابات تنها به گفتار و خصوصا حاشیه سازی برخی کاندیداها و رسانه های حامی شان توجه کرد. برای رسیدن به تصمیمی درست بایستی آگاهانه و با اطلاع از رخدادها و بدون هیجان زدگی و شرطی شدن نسبت به مسائل پیرامون عمل کرد.
انتهای پیام/ص