به گزارش شبنم ها،

در این سالها به رفتار مردم و خاصه جوانان در خانواده و اجتماع دقت کرده‌اید؟ گسست اندیشه ای که حاصل تزریق محتوای غربی با ابزار تلگرام و اینستاگرام و توییتر و ... است را درک می کنید؟ این واژگونگی افکار، لاجرم تفاوت در عمل و کنشهای سیاسی و دینی را به همراه می آورد.
 
جامعه ایران بی دین نیست، اما این رسانه اجتماعی بی والد ایرانی، برخی مظاهر بی دینی را برجسته می کند تا آن را جریان غالب نشان بدهد و می دهد!

در پی خیانت جمعی از مسئولان گذشته که ناباورانه هنوز برخی شان در مناصب باقی اند، امروز تلخ ترین استبداد فرهنگی و چه بسا سیاسی در ایران حکومت می کند: استبداد رسانه‌ای!
استبدادی پر استعداد برای هر نوع اعمال سلیقه و اندیشه و موج نمایی و فتنه گری! استبدادی اغواگر که در اوج رنگارنگی، بی رحم و خونریز است و در دروغ پردازی کم نظیر و باورپذیر!

دشمن با رهبری ارتش رسانه ای خود برای هدایت فکر مردم ایران محتوا می سازد و رفتارشان را در چارچوبی دلخواه مدیریت می کند! گمانتان نتیجه دوام این روند چیست؟ شک نکنید که باور مذهبی و ارزشی مردم دیندار را در تنگنای مارپیچ سکوت، خفه خواهد کرد. برنامه او اندلس سازی ایران از مسیر جنگی ترکیبی است و برنامه ما بی برنامگی فرهنگی و رهاوارگی شبکه های اجتماعی!

 داد اصلی من بر سر خودم و حوزه ای است که چهار دهه از انقلاب گذشته اما هنوز درنیافته که سهم و نقش او برای انقلاب، مادری است نه ... ! اولین بازخواست از اوست که باید برنامه راهبردی سازمانش حفظ، تثبیت و ارتقا دانش دینی و انقلابی مردم باشد. بوده آیا؟ هست آیا؟

کاش اجازه می دادند اصلانی و دارایی های جهادی و انقلابی برای این سازمان، برنامه استراتژیک بنویسند. اینها باید میدان دار تصمیم سازی در حوزه شوند، که هم در دل تهدیدها رفته اند و هم ارزش فرصت ها را می دانند. آنها در هیاهوی ما مدعیان صف اول، بارها در عمل نشان داده اند که چگونه و کجا شهدا را می چینند.

داستان بی عملی فرهنگی سایر نهادها و ارگان های با پسوند اسلامی که هزار بار تلختر است را بگذاریم و بگذریم!

 آقای مسئول با شما هستم!
 
به داد این رهاشدگی محتوای رسانه های اجتماعی برسید که اگر نرسید این رسانه مستبد، این دیجیتال بی افسار داخلی، با آندلسی کردن ایران فقط چند خیز فاصله دارد. کاش از خواب گران برخیزید! کاش !