قاضی باشی و زن باشی و بشوی جوانترین بانوی قاضی استان و برای حمایت از اطفال و زنان پیش قدم شوی و سر از پا نشناسی، بی تردید تأمل برانگیز است و جالب.شاید هم عده ای پیدا شوند و بگویند این حرف ها محال است و نشدنی.اما حالا که شده و زهرا روشن نجفی جوانترین بانوی قاضی استان این روزها دادیار تحقیق و قاضی دفتر حمایت از اطفال و زنان دادسرای کبودرآهنگ است.
همسرش نیز به عنوان همکار، همیشه همراه، همیار، کمک کار و مشوقش بوده و سبب ساز دلگرمی این بانوی موفق در تمامی امور است.وقتی که با او به گفتگو می نشینیم در حین آرامش، صلابت و پختگی درگفتارش نمایان است.
خدمت به مردم به ویژه کودکان و زنان از اولویت های زندگی این بانوی نمونه است تا جایی که در دوران تحصیلی درمقطع ارشد تصمیمش راعملی میکند و با ورود به دانشگاه علوم قضایی،شغل قضاوت را با خوشحالی وصف نشدنی انتخاب میکند.می گوید: آرزویم داشتن شغلی برای کمک رسانی به مردم بوده و هست و همیشه دوست داشتم از علمی که دارم در راستای خدمت به مردم و حل کردن مشکلاتشان استفاده کنم چرا که دستگاه قضایی ملجا و پناهی برای مردم مورد ظلم واقع شده است و قضات به عنوان خدمتگزار مردم، باید تمام تلاششان را در این راستا به کار گیرند.
روشن در پاسخ به این سؤال که برخورد مردم با یک بانوی قاضی چگونه است؟ عنوان می کند: این روزها موضوع تا حدودی عادی شده ولی آن اوایل برایشان جالب بود؛ مگر می شود یک خانم در منصب قضاوت قرار بگیرد؟
به همین دلیل در مواجهه با من خوشحال میشوند و گاه گاهی هم شده برای آن که با حوصله به حرف ها و درد و دل هایشان گوش می دهم، تشکر میکنند.
این قاضی موفق ادامه می دهد: زمانی که ارباب رجوع ها در نهایت اضطرار مراجعه و ابراز میکنند که تمام امیدشان بعد از خدا به منِ قاضی است در اینجا بیش از پیش بر تلاشم می افزایم تا حقی از کسی ضایع نشود و باز کردن گره از کار مراجعین و لبخند رضایت آن ها برایم بسیار لذت بخش است.
ما شده هنگامی که استیصال متهمین و در خواست کمک کردن آن ها را مشاهده می کنم، اما طبق قانون چاره ای جز روانه کردنشان به زندان ندارم، آن لحظه برایم دشوار است. البته منظور مجرمین اتفاقی و کسانی است که فاقد سابقه کیفری هستند نه آن مجرمین حرفه ای و خطرناکی که برای مردم مزاحمت ایجاد می کنند و جان و مالشان را به یغما برده اند.
روشن از روزی می گوید که خانمی بابت ترک انفاق شکایت کرده بود، پس از صحبت با مرد، او خواستار بازگشت خانم به زندگی بود و از این بابت بسیار ناراحت. مرد که فرزندانش را آورده بود هر دو حافظ قرآن و دلتنگ مادرشان بودند و خانواده مادری اجازه ملاقات فرزندان با مادر را نمی دادند.
تا اینکه نزدیک روز میلاد بانوین دو عالم حضرت فاطمه زهرا(س) روز زن شد، بنا گذاشتم تا با مواجهه حضوری فرزندان مادر خود را ببینند و گل و هدیه ای به مادرشان تقدیم کنند. این خانواده حدود یک ساعت و ۳۰ دقیقه در شعبه حاضر شدند و بعد از ماه ها دوری با هم صحبت کردند.
با این وجود خانم باز هم حاضر به بازگشت به زندگی مشترک نشد. اینجا بود که برای چندمین مرتبه به پدر خانواده گفتم شما دست از تلاش برای بازگرداندن همسرتان نکشید چرا که او هم تمایل به زندگی دارد.
مدتی گذشت همان مرد به شعبه مراجعه کرد. زمانی که جویای احوال همسرش شدم، گفت: خدا را شکر، زنم به خانه بازگشته و هیچ مشکلی نداریم آمده ام حلالیت بطلبم ؛ عازم سفر حج هستم. قاضی موفق همدانی می گوید: در دوران کارآموزی از محضر قضات باسواد و فاضلی بهره مند شدم که سعی می کردم در جنبه های گوناگون از نکات و روش و منش های مثبت هر یک الگو برداری کرده و در جریان امر قضاوت مورد استفاده قرار دهم.
الگوی من طریق و روش عالمانه، مخلصانه و خداپسندانه در امر قضاوت است، هر شخصی ولو با سابقه کمتر از بنده. او معتقد است قاضی باید در کنار قاطعیت و منطقی بودن، انسانیت را هم در نظر داشته باشد همانطور که مولا علی (ع) در بیان ویژگی قضات می فرمایند: قاضی در وقت روشن شدن حکم از همه قاطعتر و در کشف امور از همه شکیباتر باشد و تأکید دارد آن ویژگی ای که در این روز ها نیازمند هستیم و باید قضات آراسته بدان باشند؛ شکیبایی و خوش رویی است.
اینجا که می رسد گذری می زند به اشعاری زیبا از صائب تبریزی : چون وا نمی کنی گره ای خود گره مباش/ابرو گشاده باش چو دستت گشاده نیست روشن همچنین گفت: بسیار شده که ارباب رجوع ها خواستار حل مشکلاتشان هستند، اما قانون اجازه اعمال خواسته آن ها را نمی دهد.
برخی از مردم هم عالم به جزئیات قوانین نیستند. در این مواقع بنده از ابتدا سعی ام بر این بوده است که با صبوری و خوشرویی با آن ها برخورد کنم و گوش شنوایی باشم برای شنیدن آلام و درد دل های آنان.
انتهای پیام/
دیدگاه شما