13. تير 1394 - 10:16   |   کد مطلب: 6385
حادثه تلخ 12 تیرماه سال 1367 امروز، پس از گذشت 27 سال،کماکان یکی از حوادثی است که در میان دهها حادثه ماقبل و بعدش، کهن‌الگوی «آمریکای غیرقابل اعتماد» را در ناهشیار جمعی هر فرد ایرانی زنده نگاه می‌دارد.
قاتلان مسافران هواپیما می‌توانند در مذاکرات هسته‌ای هم تقلب کنند+اسناد

به گزارش شبنم ها به نقل از خبرگزاری فارس، اگر وارد دبیرستانی در آمریکا شوید و از دانش‌آموزان بخواهید رابطه کشورشان با ایران را توصیف کنند، احتمالاً با واژه‌هایی نظیر «دشمن»، «تهدید»، «بی‌اعتمادی» و «هسته‌ای» روبرو می‌شوید اما از آنها بپرسید شماره «655» در اینجا چه نقشی دارد و پاسخ شما سکوت خواهد بود. – روزنامه واشنگتن‌پست، 16 اکتبر 2013

ماجرای شلیک موشک هدایت‌شونده از ناو «یواس‌اس وینسنس» متعلق به نیروی دریای ایالت متحده به پرواز مسافربری شماره 655 شرکت هواپیمایی «ایران‌ایر» در 12 تیر 1367 به همان اندازه که در جامعه آمریکا ناشناخته است، برای ایرانی‌ها پیش‌نمونه‌ای (پروتوتایپ) است حاوی اطلاعاتی اشارتگر درباره فضای ذهن آمریکایی و دلایلی که لزوم بی‌اعتمادی به این کشور در هر عرصه‌ای از جمله در مذاکرات هسته‌ای را موجه می‌کند.

  آن‌طور که اسناد و شواهد اکنون نشان می‌دهند در روایت‌های رسمی دولت آمریکا از این حادثه غم‌انگیز که به کشته شدن تمامی 290 سرنشین هواپیما از جمله 66 کودک منجر شد تمامی رفتارهایِ شاخصِ آمریکایی را می‌توان یافت: از اصرار مزورانه بر مجعولات برای تبیین یک جنایت گرفته تا تحریف و سرکوب حقایق به کمک رسانه‌های وابسته تا پافشاری لجوجانه در برابر واقعیت‌های آشکار و الی آخر.


 

 

سیاست رسمی دولت آمریکا در آن زمان بر این استوار بود که سقوط هواپیما بر اثر اصابت موشک از ناو آمریکایی، «خطای انسانی»، آن هم از طرف خلبان هواپیمای ایرانی، توجیه شود.

چنانکه به استناد قرائن معتبر و موثق خواهیم دید، کمپین هماهنگ دولت آمریکا برای تحریف حقایق در حالی صورت گرفته که مقامات این کشور، اگر هنوز نتوان گفت عامدانه خود طراح این جنایت بوده‌اند از وجود نوعی تعمد و اقدام خصمانه در نابودی هواپیمای مسافربری ایرانی مطلع بوده و آگاهانه برای سرپوش گذاشتن بر آن، علی‌رغم شواهد متناقض، تلاش کرده‌اند.  

ادعاهای غیرمستند و توسل به مجعولات برای توجیه این تراژدی خیلی زود آغاز شدند. دریاسالار «ویلیام کرو»، فرمانده وقت ستاد مشترک نیروی دریایی آمریکا روز یکشنبه 3 جولای 1988 (12 تیرماه 1367)، ساعاتی بعد از شلیک به پرواز 655 در نشست خبری وزارت دفاع آمریکا، آن را «یک اقدام دفاعی مناسب» توصیف کرد و در توضیح درباره آن گفت: «مسیر پرواز هواپیمای ایرانی، مستقیم به سمت پایین و رو به ناو «یواس‌اس وینسنس» بود. وقتی که هواپیمای مزبور به اخطارهای مکرر ما توجهی نکرد "وینسنس" به سمت آن شلیک کرد تا از خودش در برابر هر گونه حمله احتمالی محافظت کند.» (نقل از کتاب «اسناد دولتی رؤسای جمهور آمریکا»، چاپ 1988، نوشته «رونالد ریگان») 

«ویلیام کرو» علاوه بر این در همان نشست خبری مدعی شد که هواپیمای ایرانی با سرعت 450 گره دریایی (سرعتی که معمولاً هواپیماهای جنگی با آن پرواز می‌کنند) در ارتفاع 9000 پایی از سطح دریا در حال کاهش ارتفاع و حرکت به سمت ناو آمریکایی بوده و به همین دلیل هدف ناو «وینسنس» قرار گرفته است.

ادعای دیگر «کرو» این بود که ایرباس ایرانی از دالان هوایی خودش خارج شده و بنابراین «ویلیام راجرز»، فرمانده ناو آمریکایی آن را با هواپیمای جنگی F-14 اشتباه گرفته است. (نقل از روزنامه واشنگتن‌پست، 4 جولای 1988).

 

یک روز بعد، «رونالد ریگان»، رئیس‌جمهوری وقت آمریکا نیز در روایتی مشابه مسئولیت حادثه را متوجه طرف ایرانی دانست: «در تاریخ 3 جولای  ناوهای "یواس‌اس وینسنس" و "یو‌اس‌اس مانتگومری" در حال انجام عملیات در آبهای بین‌المللی خلیج فارس، در نزدیکی تنگه هرمز بودند. شایان ذکر است در روز 2 جولای "مانتگومری" به سیگنال‌های خطر از یک تانکر هلندی واکنش نشان داده بود که هدف حمله قایق‌های کوچک ایرانی قرار گرفته بود. با در دست داشتن نشانه‌هایی مبنی بر اینکه حدود 12 کشتی کوچک ایرانی جمع شده بودند تا به این کشتی تجاری حمله کنند، ناو "وینسنس" یک بالگرد "لامپس مارکس" را برای انجام مأموریت گشت‌زنی روانه حریم هوایی آبهای بین‌المللی کرد تا موقعیت را ارزیابی کند. وقتی که بالگرد مذکور تنها به چهار مایل دریایی رسیده بود، قایق‌های کوچک ایرانی به سمت آن شلیک کردند (در این زمان وینسنس 10 مایل دریایی از صحنه فاصله داشت). بالگرد "لامپس" آسیب ندید و به سرعت به سمت "وینسنس" برگشت.»

«ریگان» می‌افزاید: «در زمانی که "وینسنس" و "مانتگومری" در حال نزدیک شدن به گروههای قایق‌های ایرانی بودند، دست‌کم چهار عدد از قایق‌های کوچک به سمت ناوهای جنگی آمریکا برگشتند و شروع به محاصره آن کردند. در این زمان هر دو ناو جنگی به سمت قایق‌های کوچک شلیک کرده و باعث غرق دو قایق و صدمه به یک قایق سوم شدند. در کمال تأسف، در خلال واکنش آمریکا به حملات ایرانیان، یک هواپیمای مسافربری ایران توسط "وینسنس" هدف قرار گرفته و سقوط کرد.»

«اقدامات نیروهای آمریکایی برای واکنش به حمله‌های قایق‌های ایرانی، حق طبیعی ما برای دفاع از خود بوده که در بند 51 منشور سازمان ملل تصریح شده است.» (نقل از وب‌سایت کاتالوگ انتشارات دفاعی آمریکا).

 

در روزهای بعد نیز سایر مقامات آمریکا یا خدمه رزم‌ناو «یو‌اس‌اس وینسنس» در برهه‌های مختلف زمانی شرح‌نگاری‌ها و اظهارنظرهای کاملاً یکسان و هماهنگی در این باره مطرح کردند. اما هفت هفته بعد از حادثه 12 تیرماه بود که ستاد مرکزی فرماندهی وزارت دفاع آمریکا نتایج تحقیقات درباره حمله به پرواز 655 را منتشر کرد.

گزارش 53 صفحه‌‌ای این نهاد وزارت دفاع آمریکا تقریباً تمامی مواردی که مقام‌های آمریکایی بر اساس آن استدلال می‌کردند عامل شلیک به ایرباس ایرانی خطا در تشخیص هواپیمای مسافربری از جنگنده اف‌14 بوده را زیر سوال برد.

اولین نکته قابل تأمل در گزارش هیئت تحقیق پنتاگون این بود که بر خلاف ادعای مقامات آمریکا و خدمه ناو «وینسنس»، هواپیمای ایرانی در حال کاهش ارتفاع و حرکت به سمت ناو با سرعت 450 گره دریایی نبوده، بلکه چنانکه اطلاعات ثبت‌شده توسط سامانه راداری پیشرفته و معروف «ایجیز» در خود رزم‌ناو «وینسنس» هم به روشنی نشان می‌دهد سرعت پرواز هواپیما بسیار کمتر و در حد 380 گره دریایی بوده. به علاوه، هواپیما در حال افزایش ارتفاع و پرواز به ارتفاع 14000 پایی بوده که در ارتفاع 13500 پایی بر اثر اصابت موشک ساقط شده است.  


 

  

علاوه بر این، مکالمات ثبت‌شده از کابین خلبان هواپیما هم نشان می‌دهد کاپیتان «محسن رضائیان»، خلبان پرواز 655 لحظاتی قبل از شلیک موشک تصمیم برای پرواز به ارتفاع 14000 پایی را به اطلاع سه برج مراقبت که با آنها در تماس بوده رسانده است. (نقل از روزنامه اسپوکسمن‌ریویو، 16 جولای 1988)     

اما در اظهارات اولیه مقامات آمریکایی اشکالات به مراتب بزرگتری هم وجود داشت. گزارش هیئت تحقیق پنتاگون تصریح دارد که ناو «وینسنس» از هواپیمای ایرباس ایرانی «سیگنال کد 3» که مربوط به هواپیماهای مسافربری بوده را ثبت کرده است.

 رزم‌ناو «وینسنس» و بسیاری از هواپیماها، مجهز به یک سیستم شناسایی کد گذاری شده رادیویی موسوم به «شناسایی دوست یا دشمن» (IFF) هستند که پس از درخواست کدشناسایی و دریافت پاسخ مورد نظر، نظامی بودن یا غیرنظامی بودن هواپیما را تشخیص می‌دهند. سیگنال کد 2 مربوط به هواپیماهای نظامی و کد 3 مربوط به هواپیماهای مسافربری است.

این در حالی است که یکی از سخنگوهای پنتاگون به نام «دن هوارد» چند هفته بعد از حادثه 12 تیر مدعی شده بود که هواپیمای ایرانی در حال ارسال سیگنال کد 2، مشابه سیگنال‌های دریافتی از هواپیماهای اف‌14 بوده که منجر به اشتباه خدمه رزم‌ناو آمریکایی و شلیک موشک به سمت آن شده بود. (نقل از رزونامه بوستون گلوب، 20 آگوست 1988)

 

تناقض دیگر در روایت‌های رسمی آمریکا به خروج هواپیمای ایرانی از دالان پرواز مجاز مربوط به هواپیماهای غیرنظامی مربوط می‌شود. همان‌طور که اشاره شد، فرمانده وقت ستاد مشترک نیروی دریایی آمریکا و سایر مقامات آمریکایی در اولین واکنش‌ها مدعی بودند که هواپیمای ایرانی در حال پرواز در خارج از دالان هوایی مجاز برای هواپیماهای تجاری بوده این در حالی است که گزارش پنتاگون به صراحت می‌نویسد این هواپیما در «محدوده مسیر مجاز» در حال پرواز بوده است.

در گزارش پنتاگون تصریح شده است: «پرواز شماره 655 ایران‌ایر (هواپیمای ایرباس 300) در حال اوج گرفتن از محدوه مجاز مسیر هوایی، A-59، از فرودگاه بندرعباس به سمت دوبی بوده است.» (نقل از «تحقیقات رسمی پنتاگون درباره سقوط پرواز شماره 655 ایران‌ایر، مورخ 19 آگوست 1988)

علاوه بر این، پاره‌ای از دیگر شواهد هم هستند که تصویر کامل‌تری از نحوه رفتار مقامات آمریکایی ارائه می‌کنند. به عنوان مثال، یکی دیگر از ستون‌های روایت‌های رسمی آمریکا مبنی بر اینکه ناو «وینسنس» در آبهای بین‌المللی و نه در محدوده آبهای ایران قرار داشته در سایه شواهد بعدی رنگ باخت.

ابتدا گزارشی از «سازمان هوانوردی غیرنظامی بین‌المللی» (ایکائو) در دسامبر سال 1988 مشخص کرد که ناو «وینسنس» هنگام شلیک موشک با نقض قوانین بین‌المللی کاملاً داخل آبهای ایران بوده است. سه سال بعد هم دریا سالار «ویلیام کرو» در اظهاراتی متناقض با بیانات اولیه‌اش، در برنامه تلویزیونی «نایت‌لاین» این موضوع را تأیید کرد.

 

 

اما تازه‌ترین اسناد، که کامل‌ کننده آخرین حلقه‌های این زنجیر درباره میزان آگاهی و دو رویی مقامات آمریکایی درباره این فاجعه غم‌انگیز است را مرداد ماه سال گذشته مجله آمریکایی «وایس» با فاش کردن اسناد وزارت خارجه آمریکا فاش کرد. (نقل از مجله وایس، 22 جولای 2014)

این مجله بر اساس اسنادی که طبق قانون آزادی اطلاعات به دست آورد، همکاری انگلیس و آمریکا برای پرده گذاشتن بر واقعیت‌های شلیک موشک به پرواز مسافربری شماره 655 شرکت هواپیمایی ایران‌ایر را افشا کرد.

«سولومون هیوز»، نویسنده این گزارش در مجله وایس، در ابتدا به «فشارهای منطقی آمریکا و انگلیس» بر ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه جهت افشای نقش این کشور در سرنگونی یک فروند هواپیمای مسافربری مالزی اشاره می‌کند، اما سپس می‌نویسد: «اما آمریکا و انگلیس هنگامی که واشنگتن در یک حادثه مشابه در سال 1988 به یک هواپیمای ایرانی شلیک کرد، چه واکنشی نشان دادند؟»

هیوز به این پرسش اینگونه پاسخ می‌دهد: «طبق اسنادی که من بر اساس قانون آزادی اطلاعات به دست آوردم، آنها سعی کردند این حادثه را مخفی کنند.»

یکی دیگر از ادعاهای مقامات آمریکایی در آن زمان این بود که خدمه «وینسنس» تحت فشارهای مضاعفی از جانب قایق‌های گشتی ایران قرار داشته و همین موضوع یکی از عواملی بوده که این هواپیمای مسافربری  با هواپیمای جنگی اشتباه گرفته شده است.

 

اما اسناد محرمانه نشان می‌دهند «رونالد ریگان»، رئیس جمهور وقت آمریکا و «مارگارت تاچر»، نخست وزیر انگلیس طی نامه‌نگاری با یکدیگر خواسته‌اند مسئولیت این حادثه، به هر طریق ممکن، متوجه ایران شود. آنها در این نامه‌ها تأکید می‌کنند اظهارات و بیانیه‌های رسمی باید به گونه‌ای باشد که نشان دهد آمریکا برای دفاع از خود اقدام به سرنگونی این هواپیما کرده است.

در یکی از این نامه‌نگاری‌ها به تاریخ 7 جولای «ریگان» می‌نویسد: «خانم تاچر می‌خواهم از شما به خاطر حمایت فوری از اقدامات دفاعی آمریکا در حادثه هواپیمای مسافربری ایران تشکر کنم.»

در نامه‌ دیگری که بالای آن مهر محرمانه حک شده «ریگان» نوشته تمایل دارد برخی مسائل را درباره سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران با «تاچر» در میان بگذارد.

رئیس جمهور وقت آمریکا در نامه مورد اشاره ضمن ابراز نگرانی از درخواست ایران از سازمان ملل برای محکوم کردن کشتار غیرنظامیان به دست آمریکایی‌ها خواسته این حادثه موجب خدشه‌دار شدن منافع دوجانبه آمریکا و انگلیس در منطقه خلیج [فارس] نشود و حضور نیروی دریایی غرب در آن منطقه را تحت تأثیر قرار ندهد.

 

 

«مارگارت تاچر» در نامه محرمانه دیگری به تاریخ 26 جولای ضمن حمایت از آمریکایی‌ها و شماتت ایران، می‌نویسد که این حادثه نتایج خوبی به همراه داشته است.

تاچر در آن نامه می‌نویسد: «این اتفاق دست‌کم لزوم پایان دادن به درگیری‌ها در منطقه خلیج فارس را به مقامات ایران گوشزد می‌کند.»

مجله «وایس» می‌نویسد با آنکه خانم تاچر حمایت همه‌جانبه‌ای از آمریکا به عمل آورده، اما، مقامات ظاهراً در پس پرده از ابعاد این حادثه نگران بوده‌اند.

در یکی از عجیت‌ترین یادداشت‌ها، دیپلمات‌های انگلیسی گفته‌اند که مقامات وزارت خارجه آمریکا در واقع از انگلیسی‌ها خواسته‌اند از نیروی دریایی آمریکا گلایه و شکایت کنند، بلکه آنها در آینده برای انجام این اقدامات خطرناکی از این دست، احتیاط بیشتری به خرج دهند.

در نامه‌ای محرمانه از سفارت بریتانیا در واشنگتن، خطاب به وزارت خارجه انگلیس، مورخ 19 جولای آمده است: «معاون دستیار وزارت خارجه آمریکا در اداره خاور نزدیک به طور محرمانه به ما گفته که در سطح سیاسی در وزارت خارجه و پنتاگون در این مورد توافق عمومی وجود دارد که نیروی دریایی آمریکا باید اقدامات بیشتری برای هماهنگ کردن فعالیت‌هایش با برج مراقبت غیرنظامی در خلیج انجام دهد.»

 

 

قبل از این نامه در یک تلکس محرمانه به تاریخ 13 جولای که آن هم از وزارت خارجه انگلیس به سفارت این کشور در آمریکا ارسال شده به صراحت این نکته ذکر شده که خطی که در افکار عمومی باید دنبال شود این است که عمل شلیک موشک از ناو «وینسنس»، «بعد از حمله ایرانی‌ها» انجام شده و اینکه این ناو به یک هواپیمای نامعلوم هشدار صادر کرده اما بعد از عدم دریافت پاسخ به قصد دفاع از خود اقدام به شلیک به سمت آن کرده است.

اما بخش دیگری از همین یادداشت محرمانه به صراحت نشان می‌دهد که انگلیسی‌ها هم در آن زمان به روایت آمریکایی‌ها شک داشته‌اند: «ابهام‌ها و سردرگمی‌های فراوانی وجود دارد. برخی از جزئیاتی که آمریکایی در روایت اولیه از ماجرا ارائه کرده‌اند بعداً اصلاح شده‌اند. به عنوان مثال، حالا معلوم شده که بر خلاف ادعاهای اولیه آمریکا ایرباس ایرانی در حال پرواز در دالان هوایی تجاری خود بوده و پرواز مورد نظر مطابق برنامه اعلام‌شده قبلی انجام شده است.»  

در ادامه سند مزبور آمده است: «درباره این ادعای آمریکایی‌ها مبنی بر اینکه تجهیزات وارسی الکترونیکی وینسنس علائم مربوط به هواپیمای نظامی دریافت کرده و اینکه آیا رزم‌ناو مورد نظر تلاش کرده با فرکانس‌های رادیویی مناسب با هواپیمای ایرانی تماس حاصل کند هم تردید وجود دارد.»

 

یادداشت مورد نظر تصریح می‌کند که انگلیس به قصد حمایت از آمریکا انتقادها را به جان خریده است: «اکثر کشورهای دیگر همدردی کردند اما این تنها انگلیس بود که به حق آمریکا برای دفاع از خود اشاره کرد و بنابراین از طرف ایران و سایر کشورها مورد انتقاد واقع شد.»

تزویر و ظاهرسازی اگر یک روی سکه در رفتار مقامات آمریکایی باشد، لجاجت و مقاومت در برابر واقعیت‌ها روی دیگر آن است. به واقع هیچ یک از این واقعیت‌ها مانع از آن نشد که فرمانده ناو مرگبار آمریکایی مدال شجاعت بگیرد. «جورج بوش» پدر که در آن زمان معاون رئیس‌جمهور آمریکا بود، در اظهار نظری بی‌پرده‌تر و کمتر بزک‌شده درباره نابودی هواپیمای ایرانی، این وجه از ذهنیت آمریکایی را با گفتن این بیانات آشکارتر کرد: «هرگز از طرف آمریکا معذرت‌خواهی نخواهم کرد، برایم مهم نیست که حقایق چه باشند.» (نقل از دیلی‌کاس، 2 آگوست 1988)

 

امروز، پس از گذشت 27 سال، حادثه تلخ 12 تیرماه سال 1367 کماکان یکی از حوادثی است که در میان دهها حادثه ماقبل و بعدش، کهن‌الگوی «آمریکای غیرقابل اعتماد» را در ناهشیار جمعی هر فرد ایرانی  زنده نگاه می‌دارد. «ویلیام فاکنر»، رمان‌نویس آمریکایی، کلام مشهوری دارد که می‌گوید: «گذشته هرگز نمی‌میرد؛ گذشته حتی نگذشته است».

در همین راستا، روزنامه آمریکایی واشنگتن‌پست در پایان یادداشتی که بخشی از آن در مطلع این مطلب آمده بود به نکته جالبی درباره ارتباط حادثه سرنگونی هواپیمای ایران و مذاکرات هسته‌ای اشاره کرده و می‌نویسد: «اگر باور ایران این باشد که آمریکا تا حدی به نابودی‌اش کمربسته که حاضر است هواپیمایی مملو از شهروندانش را دلخواهانه سرنگون ‌کند، دلایل مکفی برای اینکه فرض کند ما در مذاکرات دروغ بگوییم را هم دارد. آمریکایی‌ها شاید درباره پرواز 655 چیزی ندانند، اما ایرانی‌ها مطمئناً می‌دانند.»

گزارش از: احسان مال‌احمدی

انتهای پیام/غ

دیدگاه شما

آخرین اخبار