به گزارش شبنم ها به نقل از مهر خانه ؛عضو هیئت علمی گروه ارتباطات دانشگاه تهران گفت: اگر فیلمسازان زنی باشند که نسبت به شرایط کنونی زن در جامعه ما و نیاز به توسعه و رشد و اصلاح آن به خودآگاهی رسیده باشند، میتوانند فیلمهای مؤثری در این رابطه تولید کنند که بر جامعه مخاطب هم اثر بگذارد و بتواند در درازمدت نگرش آنها را نسبت به اصلاح و بهبود وضعیت زنان در جامعه تغییر دهد، اما تضمینی وجود ندارد که اگر فیلمساز زن باشد، حتماً این اتفاق بیفتد.
دکتر اعظم راودراد در رابطه با اینکه زنبودن کارگردانان سینما تأثیری بر شیوه بازنمایی مثبتتر از زنان در سینما دارد یا خیر، اظهار داشت: همه ما اعم از زن و مرد در فرهنگی زندگی میکنیم که صدها سال پشتوانه دارد و در این فرهنگ بسیاری از مسایل مانند نقشهای اجتماعی و خانوادگی زنان و مردان، انتظاراتی که جامعه از زنان و مردان و حتی از کودک دختر یا پسر دارد، رابطهای که باید با بزرگترها داشت، چگونگی رابطه کوچکترها با بزرگترها و رابطه کوچکترها با هم، تفاوت رفتارها در محیطهای خانوادگی و خصوصی با رفتارهایی که افراد در سطح جامعه دارند و ... تعریف شده است.
او در ادامه گفت: درست است که ما با یک ذهن خالی به دنیا میآییم، اما این ذهن خالی در فرآیند رشد و اجتماعیشدن با همان فرهنگی پر میشود که در آن به دنیا آمدهایم. بنابراین، فرقی نمیکند که ما زن باشیم یا مرد، در هر صورت راجع به نقشها و وظایف اجتماعی و خانوادگی زنان و مردان آنطوری فکر میکنیم که جامعه و فرهنگ ما در جریان اجتماعیشدن به ما آموزش داده است. تفاوتی که در اینجا وجود دارد این است که برخی از ما ارتباطات اجتماعی وسیعتری داریم؛ مثلاً به شهرها و کشورهای مختلف سفر میکنیم، دوستان مختلفی از قومیتها و مذاهب مختلف داریم یا ممکن است اهل مطالعه باشیم و اطلاعات خود راجع به فرهنگها و جوامع دیگر را از طریق مطالعه و حضور در فضای مجازی بهدست بیاوریم.
نگاه بازاندیشانه در خصوص مسایل زنان
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: این مسئله باعث میشود برخی از ما که منبع اطلاعاتی فرهنگی فراتر از متوسط جامعه را در اختیار داریم، بتوانیم از زاویه چشم دیگری به فرهنگی که در آن هستیم نگاه کنیم و ببینیم فرهنگی که ما در آن به دنیا آمدیم و سالیان سال پیشینیان ما با این دیدگاهها زندگی کردند و امروز این نگاهها به ما رسیده است، آیا واقعاً باید به همین شکلی که هست باقی بماند یا ن متناسب با شرایط جامعه و جهان متحول امروزی، نیاز به تغییر دارد؟ آن وقت ممکن است عدهای از ما که این منابع دانشی فراتر از صرف فرهنگ عام و متوسط جامعه خودمان را در اختیار داریم راجع به مسایل مختلف از جمله زنان طور دیگری فکر کنیم. البته، نه به معنای اینکه فکر ما ضرورتاً متضاد با فرهنگ جامعه باشد، بلکه با یک نگاه بازاندیشانه میتوانیم سره و ناسره را از هم جدا کنیم؛ برخی اصول اساسی فرهنگ را کماکان حفظ کنیم، اما روی برخی از جزییات و فرعیات که احساس میکنیم زمان آن گذشته است، بازنگری کنیم و بتوانیم آنها را تغییر دهیم.
راودراد افزود: این نگاه و بازنگری اگر به طور خاص روی موضوع زنان باشد، میتوانیم با مطالعه کتابهایی از فرهنگهای مختلف ببینیم نقشهای اجتماعی و خانوادگی زنان در جوامع دیگر دنیا چه شباهتها و تفاوتهایی با ما دارد. ممکن است با سفر کردن به کشورهای مختلف دنیا یا با سفرهای مجازی از طریق رسانههای مجازی به این تجربیات دست یابیم. این باعث میشود نسبت به آنچه که داریم به دیده تردید نگاه و آن را حک و اصلاح کنیم، نه اینکه کنار بگذاریم. در واقع، این فرآیند اصلاحی در جهت همنوایی و همخوانی بیشتر پیداکردن با شرایط جدید در جامعه و جهان معاصر است. بنابراین، عدهای از ما نگاهمان نسبت به نقش و موقعیت زنان در خانواده و جامعه تغییر میکند؛ به شکلی که همین الان در جامعه ما وجود دارد.
در حوزه مسایل زنان، مردان به آگاهی میرسند و زنان به خودآگاهی
او بیان داشت: سؤال این است که آیا نگاه زنان بیشتر تغییر میکند یا نگاه مردان؟ در این قسمت هم زن یا مردبودن تفاوتی نمیکند و بستگی به نوع مطالعهها و تجربههایی دارد که آدمها به دست میآورند، میتواند نگاه آنها تغییر کند. اما در کنار این شرایط اجتماعی عمومی و کلی و آن مطالعه عمومی که هم زنان و هم مردان میتوانند داشته باشند، خود زنبودن به عنوان یک عامل مضاعف عمل میکند و نقش تشدیدکننده دارد؛ به این معنا که زنها به خودآگاهی میرسند. ممکن است مردها به آگاهی برسند، اما زنها به خودآگاهی دست مییابند و این خودآگاهی ممکن است در آثار هنری و فیلمهای سینمایی که زنها کار میکنند، به شکل دیگری خود را نشان دهد؛ یعنی یک مرد و یک زن فیلمساز هر دو به این درجه از آگاهی رسیدهاند که موقعیت زن در جامعه ما نیازمند اصلاح است، اما وضعیتی که مرد بازنمایی و اصلاحی که پیشنهاد میکند، با وضعیتی که زن آن را بازنمایی میکند و اصلاحی که پیشنهاد میدهد، احتمالاً متفاوت است.
زن یا مرد بودن فیلمساز شرط اول تغییر نگاه آنها به مسایل زنان نیست
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در ادامه تصریح کرد: تفاوتی که وجود دارد این است که تجربه زنان درونی، اما تجربه مردان بیرونی است؛ یعنی آنها از بیرون دیدهاند که زنان چه مشکلاتی دارند و چه موانعی بر سر راه آنها وجود دارد. سخن زنان در این مورد بیشتر به دل مینشیند؛ زیرا آنها برخلاف مردان تجربهزیسته دارند. برای همین میتوانیم بگوییم اگر فیلمسازان زنی باشند که نسبت به شرایط کنونی زن در جامعه ما و نیاز به توسعه و رشد و اصلاح آن به خودآگاهی رسیده باشند، میتوانند فیلمهای مؤثری در این زمینه تولید کنند که روی جامعه مخاطب هم اثر بگذارد و بتواند در درازمدت نگرش آنها را نسبت به اصلاح و بهبود وضعیت زنان در جامعه تغییر دهد، اما تضمینی وجود ندارد که اگر فیلمساز زن باشد، حتماً این اتفاق بیفتد؛ کمااینکه فیلمسازان مرد هم همینطور است. یعنی زن یا مردبودن شرط اول نیست. شرط اول تغییرات فرهنگی و اجتماعی در سطح جامعه است که نگرش مردم را تغییر میدهد، اما در درجه دوم، زنبودن به خاطر تجربهزیستهای که زنها دارند، میتواند تأثیر تکمیلکننده روی شرایط داشته باشد.
راودراد اظهار داشت: از سوی دیگر، صرف زنبودن برای بیان موضوعات و دغدغههای زنانه کافی نیست؛ چون ممکن است کارگردان زنی وجود داشته باشد که اصلاً نخواهد به موضوعات زنان بپردازد. مثلاً خانم پوران درخشنده بیشتر به موضوعات جوانان میپردازد و مسئله او جوانان؛ اعم از دختر و پسر است، و دغدغه جنسیت ندارد. همچنین، ممکن است برخی از فیلمسازان زن، فیلم تجازی بسازند و قصدی برای بیان مسایل زنان نداشته باشند. البته، اینکه به موضوع زنان در فیلمها اشاره میکنم، به این معنا نیست که موضوع فیلم زنان باشند، بلکه به نوع نگاهی که در فیلمها نسبت به زنان وجود دارد، توجه دارم. اگر این نگاه در حوزه زنان تغییریافته، برابریطلب و توسعهطلب باشد تأثیر خود را روی فیلمی که موضوع آن هم بهطور مستقیم در مورد زنان نیست، میگذارد.
(در همین زمینه: دفتر من بیشتر شبیه مطب یک روانپزشک است؛ گفتگو با پوران درخشنده)
انتهای پیام/ 930701
دیدگاه شما