به گزارش شبنم ها به نقل از آريا، زنان مدتي است که با چالش هاي مختلفي روبرو هستند و در آخرين چالش با کاهش سن سالمندي مواجه شده اند که بايستي اين امر جدي گرفته شود.
رئيس دبيرخانه شوراي ملي سالمندان سازمان بهزيستي مي گويد:سن سالمندي در ايران 6٠ سال محاسبه شده است و شاخصههاي سالمندي،«اميدبهزندگي و ميزان زادآوري»هستند. به گفته دکتر فريد براتيسده در دو سال اخير اميدبهزندگي در کشور ما افزايش پيدا کرده و از طرف ديگر نسبت زادوولد در برابر نسبت جمعيت سالمندان وزن کمتري دارد.همچنين در تعريف تقويمي سالمندي يکسري از کشورها 65 سال را در نظر گرفتهاند و گروه ديگري از کشورها هم آغاز سالمندي را رسيدن به 65 سال اعلام کردهاند. در کشور ما سن سالمندي 6٠ سال و همزمان با رسيدن به سن بازنشستگي محسوب ميشود.
به گفته رئيس دبيرخانه شوراي ملي سالمندان سازمان بهزيستي شاخص ديگري که براي تعيين سالمندي در نظر گرفته ميشود، شاخص سن کارکردي است و معناي اين شاخص ميزان تواناييهاي روحي و جسمي فرد است.يعني چهبسا فردي هنوز به 6٠ سال نرسيده، اما خود را پير و ناتوان ميداند و از طرف ديگر سالمندي با ٧5 سال، در کنکور دکتراي رياضي شرکت ميکند».
کاهش سن سالمندي زنان ايراني
اما معاون امور زنان و خانواده رياست جمهوري با بيان اينکه مسائلي چون افسردگي، بيماري و غيره نيز به اين مسأله دامن ميزند که اين عوامل نشان دهنده سالمندي زودرس در زنان است مي گويد:در حال حاضر اين سن به 58 سالگي رسيده است.
شهيندخت مولاوردي در نشست بررسي وضعيت سالمندي زنان در سازمان بهزيستي کشور گفته که در سال 1335 در مقابل هر 100 زن سالمند، 111 مرد سالمند وجود داشت در حالي که 50 سال بعد از آن يعني در سال 85 در مقابل هر 100 زن سالمند 104 مرد و در سال 90 نيز در مقابل هر 100 زن سالمند 96 مرد سالمند داشتيم که اين آمارها حاکي از زنانه شدن سالمندي است و اين يک واقعيت براي جامعه ماست.
معاون امور زنان و خانواده رياست جمهوري مي گويد:در گذشته سن سالمندي زنان 60 سال بود اما در حال حاضر اين سن به 58 سالگي رسيده است و مسائلي چون افسردگي، بيماري و غيره نيز به اين مسأله دامن ميزند که اين عوامل نشان دهنده سالمندي زودرس در زنان است.
مولاوردي با اشاره به نگهداري زنان سالمند تصريح مي کند:در حال حاضر تعداد زنان سالمند واگذار شده به مراکز سالمندي بيشتر از مردان است و اين موجب ميشود شمار زنان سالمند حاضر در اين مراکز بيش از مردان سالمند باشد.
دليل کاهش نرخ سالمندي
اما يک روانشناس با تأييد اين نکته که مسائل روانشناختي ميتواند از دلايل کاهش سن سالمندي زنان باشد، مي گويد: «وقتي ما انسان را موجود زيستي-رواني-اجتماعي تعريف ميکنيم به اين معناست که پارامترهاي مختلفي روي افراد و زندگي آنها تأثير ميگذارد و البته سالمندي نيز بخش مهمي از زندگي است. مولاوردي نيز در صحبتهاي خود تأکيد کرد که ميزان شيوع افسردگي در زنان بيش از مردان است. بايد اين نکته را هم خاطرنشان کنم که اختلالات خلقي در تسريع روند سالمندي تأثيرگذار است و احساس انزوا و تمايل به گوشهگيري از مسائلي است که ميتواند فرد را به سالمندي نزديک کند».دکتر براتيسده در پايان با اشاره به اينکه کاهش سن سالمندي زنان ميتواند زنگ خطري براي کشور محسوب شود، افزود: «به نظر ميرسد بايد سلامت جسمي زنان بهويژه زنان سرپرست خانوار و زنان تنها بيشتر پيگيري شود و همه دستگاهها بايد براي افزايش سن سالمندي تلاش کنند. از طرفي بايد از تجارب کشورهاي مختلف نيز استفاده کرد».
جمعيت سالمندان کشور به بيش از ٢6 ميليون نفر مي رسد
از سوي ديگر دکتر شيباني متخصص سالمندي درخصوص وضعيت و نرخ سالمندي در ايران معتقد است:«جمعيت بالاي 6٠ سال ايران در سال ٢٠٢١ ميلادي يعني کمتر از شش سال ديگر به بيش از ١٠ درصد جمعيت کل کشور و در سال ٢٠5٠ ميلادي به بيش از ٢٠ درصد اين جمعيت بالغ ميشود. بهعبارتديگر تا سال ٢٠5٠ ميلادي جمعيت سالمندان کشور ايران به بيش از ٢6 ميليون نفر افزايش مييابد. شدت سالمندي جمعيت کشور ايران از سال ١4١5 به بعد خودنمايي خواهد کرد. از طرفي هم بايد اين نکته را در نظر بگيريم که در کشور ما حمايت اجتماعي قدرت زيادي ندارد تا بتوانند همه سالمندان را تحت پوشش قرار دهند و براي همين، خانواده، بهترين و مفيدترين نهاد براي نگهداري از سالمندان است؛ هرچند بسياري از خانوادهها حتي نميتوانند نيازهاي حداقلي يک سالمند را فراهم کنند و شايد براي همين باشد که کارشناسان تأکيد دارند سالمندشدن جمعيت در ايران يکي از اساسيترين چالشهاي نظام تأميناجتماعي است چراکه با سالخوردهشدن جمعيت، بار مالي آن بر اين نظامها نيز افزونتر شده و بايد براي آن تدبيري جدي انديشيده شود».
به گفته دکتر شيباني مهمترين چالش سالمندي کشور زنانهشدن سالمندي است و ميافزايد:«يکي ديگر از چالشهاي بسيار مهم درباره سالمندشدن جمعيت در ايران، «زنانهشدن» سالمندي است.بررسيها نشان ميدهد در سال ١4٣٠ زنان سالمند ٣4 درصد جمعيت ايران را تشکيل ميدادند و مردان سالمند ٣١ درصد. اصليترين دليل اين اتفاق پيشرفتن به سمت توسعهيافتگي است.مطابق آمارهاي جهاني در کشورهاي توسعهيافته اميد زنان به زندگي بيشتر از مردان ميشود.اين شرايط که تا حدود زيادي محصول پيشرفت در شاخصهاي توسعهيافتگي و افزايش اميدبهزندگي در زنان است، به نوبه خود پيامدهايي نيز بهدنبال دارد و بايد در برنامهريزيها مورد نظر، توجه ويژهاي به آن داشت».
دیدگاه شما