به گزارش شبنم ها به نقل از آفتاب دل، در گذشته ای نه چندان دور کمتر پیش می آمد که پسرها از دخترها بزرگتر باشند و با هم زیر یک سقف زندگی کنند رسم بر این بود که پسرها حداقل 6 الی 10 سال از عروس بزرگتر باشند اما گویا این تناسب سن برعکس شده و می توان گفت این سبک از دواج در جامعه و بین خانواده ها جا افتاده است.
بعضی از مردم بر این عقیده هستند که با توجه به اینکه حضرت خدیجه چندین سال از پیامبر اکرم (ص) بزرگتر بوده پس اشکالی در رابطه با بزرگ بودن همسر آینده شان نمی بینند و به استقلال فکری رسیده اند.
همسرم از خیلی از جهات دوست نداشت که به حرف من گوش دهد
مینا . م دختر 30 ساله ای سات که علی رغم مخالفت خانواده اش با پسری که 5 سال از خودش کوچکتر بود ازدواج کرد و می گوید: ما فامیل دور هم بودیم بعد از رفت و آمدهای خانوادگی با هم آشنایی پیدا کردیم و این آشنایی مجدد ما چند ماهی طول نکشید که بعد از صحبت فهمیدیم از خیلی از جهات با هم تفاهم داریم و می توانیم زندگی مشترک خوبی داشته باشیم اما متاسفانه همسرم از خیلی از جهات دوست نداشت که به حرف من گوش دهد و فکر می کرد که من به او دستور امری می دهم بنابراین الان در حال جدا شدن از همدیگر هستیم.
تشکیلی بی اساس بدون دوام و موفقیت زندگی
آرزو دختر 28 ساله ای که معتقد است اگر چه این پدیده ی اجتماعی در جامعه ی ما رو به رشد است و مانند گذشته حساسیت هایی درباره ی آن وجود ندارد اما به دلیل اینکه خانم ها به دلیل احساساتی بودن در زندگی زودتر شکسته می شوند این نوع ازدواج را توصیه نمی کنم.
وی می گوید: متاسفانه کمبود یا به عبارتی مشکلات طوری دامنگیر ازدواج شده که افراد فقط به تشکیل زندگی فکر می کنند نه دوام و موفقیت در زندگی.
تناسب سن دغدغه ای که در حاشیه قرار گرفته است
ندا ناصری می گوید: اگر هر دو نفر راضی باشند نه از نوع رضایت بچه گانه بلکه تصمیمی عاقلانه در کنار مشاوره ازدواج و کارشناسی هیچ اشکالی ندارد هر چند در هر شرایطی امکان هر اتفاقی وجود دارد اما امروزه نگرانی از کندی جوانان در گرایش به ازدواج در جامعه به قدری ملموس است که شاید بزرگ بودن عروس نسبت به داماد دغدغه ای است که در حاشیه قرار گرفته است.
محاسن کمتر آسیب روانشناختی بیشتر
بهار شافعی کارشناس ارشد روانشناسی در گفتگو با خبرنگار آفتاب دل اظهار کرد: ازدواج یکی از بنیادهای جهان شمول بشری است و هیچ بنیادی تا کنون بر زندگی بشر بیشتر از ازدواج تاثیر نگذاشته است، در دوره های تاریخی و در فرهنگ های مختلف انواع ازدواج وجود دارد ولی هدف نهایی کسب رضایتمندی زوج باهم است.
وی گفت: انتخاب فرد مناسب همیشه عامل اصلی رضایتمندی می باشد، بهترین و معمولی ترین وضعیت سن ازدواج بین زنان و مردان آن است که مردان بزرگتر باشند و یا همسن و در مواردی اختلاف سنی زنان2_5 سال بزرگتر باشد زیرا مشکل آفرینی کمتری دارد.
وی ادامه داد: درسال های اخیر ازدواج در بین دختران و پسران محدودیت سنی کمتری داشته است و برای زنان با فاصله ی سنی با مردان بیشتر از 5سال بزرگتر و یا برعکس ازدواج زنان با مردان بسیار مسن تر مشاهده می شود، یکی از عوامل موثر بر ازدواج زنان بزرگتر از مردان مسئله ی تحصیلی و شغل اجتماعی می باشد این مسئله باعث شده که به دلیل ایجاد هیجان در افراد و حس وابستگی مقطعی کمتر با مسئله ی سنی توجه شود و این خود یک نوع آسیب است.
شافعی افزود: در یک ازدواج سنجیده معیار هایی باید در نظر گرفته شود همچون اخلاق،ایدیولوژِی فکری و مذهبی ،خانواده و بافت تربیتی ،تحصیلات و شغل و ثبات آن و تناسب ظاهری و ....(البته معیار در هر فردی متفاوت است.)
وی بیان داشت: محاسن ازدواج با مردان کوچکتر از نظر سنی کمتر دیده شده است و آسیب روانشناختی بیشتر دیده میشود. اما دال بر نفی آن نیست چه بسا زندگی هایی باشند که در آن افراد احساس خوشبختی می نمایند زیرا از نظر فکری و اعتقادی و روحی باهم همسو هستند.
به گفته ی وی بیشترین توصیه در این حالت ها تفاوت حدودی 2 تا 5 سال منطقی تر می باشد و کمتر آسیب می زند.
شافعی به عواملی که باعث ایجاد چنین ازدواج هایی می شود به صورت اجمالی اشاره کرد وگفت: مردانی که اعتماد به نفس کمتری دارند و نیاز به حمایت اطرافیان به خصوص خانواده دارند اما غرور آنها اجازه نمی دهد مستقیم آن را از پدر و مادر دریافت نمایند.بنابراین تن به چنین ازدواجی می دهند اما در طول زندگی با دلخوری کردن های متوالی از همسر خود که مبنی بر عدم استقلال و آزادی برای خود می باشد با رفتار نشان می دهند.
مردانی که بخش والد و بالغ خود را رشد نداده و از عهده ی آن بر نمی آیند.این مردان برای اداره ی امور خود و زندگی شان نیاز به پشتیبان دارند آن ها از کودک بی تدبیر و هیجانی و بی تامل وجودشان استفاده می کنند وا ین امر باعث شکست پی در پی آنان می شود.بنابراین نتیجه ی نا مطلوب آن همواره نیاز به حمایت شخص و کمک دارند.
مردانی که مادران قدرت طلب دارند و عادت کرده اند که تصمیم گیری را به عهده ی دیگران بگذراند این بینش را در خود ایجاد می کنند که زن بزرگتر از مرد دوراندیشی بهتری دارد.
عواملی همچون تامین اقتصادی و قدرت مالی زنان به دلیل نا بسامانی شغلی و بازار کار و بهم ریختگی اقتصادی گرایش جوانان برای ازدواج با زنان قدرتمند از لحاظ مالی موثر بوده است و ملاک سن در نظر گرفته نمی شود.
سن ازدواج در دختران به دلیل تحصیل، مسئله ی مدرک گرایی،بالا بودن سطح توقعات و ایده آل گرایی مطلق و اشتغال و استقلال مالی باعث می شود که سن دختران بالاتر رفته و مشکلات و پیامد های آن در انتخاب کمتر همراه با همسنان خود داشته باشد.
توجه نکردن به مسئله ی عاطفی و حسی یکدیگر در طول زندگی مسائل حسی و جنسی مردان از سنین میانسالی به بالا بیشتر می باشد در صورتیکه در زنان به دلیل تغییرات هورمونی و دوران یائسگی کاهش احساسات و این خود باعث اختلاف در زندگی می شود.
دل سرد بودن خانواده ی پسر به دلیل اینکه ازدواج ها بیشتر عرفی و قانونی در جامعه ی ما می باشد و به عروس بزرگتر با دید ناخوشایندی نگاه می کنند.
وی به زوج های جوانی که تناسب سن عروس بزرگتر از داماد است اشاره کرد و افزود: ایجاد مدیریت و قدرت برای مردان در تصمیم گیری و مسائل مالی در زندگی، هدایت نمودبیشتر مردان به سوی متکی بودن، توجه ویژه زنان به حفظ زیبایی و شادابی و جوانسازی خود ، حذف حس مادرگونه و آمرانه صحبت کردن از جمله توصیه هایی است که باید به این نوع از اوزدواج ها داده شود.
انتهای پیام/
دیدگاه شما