به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبنم ها یکی از بانوان خیر همدانی ، بانی و پایه گذار تهیه و پخش سبد کالا برای خانواده های بی بضاعت شده است و سومین مرحله پخش این سبدها را به یاد مولای متقیان حضرت علی (ع) در روز شهادت آن حضرت انجام خواهد داد. توزیع سبد کالا بین نیازمندان از کارهای همیشگی خیرین در ماه مبارک رمضان است . روزه داران به یاد امیرالمومنین (ع) از یتیمان و فقیران دستگیری می کنند و سیره عملی آن حضرت را در ایام روزه داری به کار می بندند. اما چیزی که موجب جلب توجه گروه شبنم ها شد، ارسال این سبدها به نام نامی شهیدان مدافع حرم و سردار شهید علیرضا شمسی پور به منزل نیازمندان بود. به سراغ حوری ایزدی، بانوی خیر همدانی ، رفتیم تا در مورد این کار بیشتر بدانیم.
به عنوان اولین سوال از او پرسیدم، چه چیز باعث شد این کار خیر را به نام شهدای مدافع حرم و شهید شمسی پور انجام دهید؟
با صدایی که بغض در آن آشکار بود گفت: شهید شمسی پور از دوستان بسیار عزیز و بزرگوار ما بودند. به محض اینکه نام شهید را به زبان آورد بی اختیار اشک از گوشه ی چشماش جاری شد. او هنوز شهادت شهید شمسی پور را باور نکرده بود. می گفت هنوز چشم انتظار بازگشت ایشان هستم. وقتی از مظلومیت شهدای مدافع حرم حرف می زد، اشک هایش قطره قطره بر زمین می چکید. او تصمیم گرفته بود بی تفاوت نباشد و در راه شهدا قدم بردارد . می گفت : نمی توانم آرام باشم نمی توانم بی تفاوت باشم و این تنها کاری است که می توانم برای شهید شمسی پور انجام دهم . شاید با این کار بتوانم دِینی که شهید شمسی پور و شهیدان مدافع حرم به گردن ما دارند را ادا کنم.
اول ماه رمضان او و دیگر دوستان شهید شمسی پور تصمیم گرفتند کاری انجام دهند که آن شهید بزرگوار در ذهن مردم شهر جاودان و مانا باشد و یاد و نام وی با خانواده ها عجین شود. و این کار در پیروی از حضرت علی (ع) و دستگیری از نیازمندان خلاصه می شد. اولین اقدام آنها تهیه سبدهای کالا برای نیازمندان بود که همراه عکس این شهید و یک مفاتیح که در آن نوشته بود تقدیم به روح شهید شمسی پور بین نیازمندان توزیع می شد.
از او پرسیدم شهید شمسی پور را چقدر می شناسی؟
گفت همسرم از دوستان قدیمی شهید بود . این شهید به قدری بزرگوار بود که قبل از رفتن به هر سفر، از همه دوستانش حلالیت می طلبید و درهر سفر خداحافظی می کرد و می گفت شاید برگشتی در کار نباشد. در مدتی که در سوریه بود با همه دوستانش در تماس بود و در آن مدت سه بار به همسر من زنگ زد و جویای احوال ما شد. هر وقت هم از سفر برمی گشت با آوردن یک تسبیح یا چفیه متبرک به قسمت های تفحص شده یا حرم حضرت زینب برای دوستان، از آنها یاد می کرد.
وقتی از آرزوی شهادت علیرضا شمسی پور می گفت صدایش می لرزید و گونه هایش خیس شده بود. شهید شمسی پور منتظر شهادت بود. خودش می دانست شهید می شود و خودش این مقام را از خداوند طلب کرده بود. او می گفت دختر سه ساله من هرروز از آن شهید یاد می کند و هنوز برایش گریه می کند. وقتی می پرسیم چرا گریه می کنی می گوید دلم برای آقای شمسی پور تنگ شده است و این نشان دهندۀ نهایت خوبی آن شهید است.
حوری ایزدی چیزی برایمان تعریف کرد که ما را به حال و هوای دیگری برد و از دل و جان با شهید شمسی پور همراه شدیم:
پس از پخش اولین مرحله سبد کالا بین نیازمندان یکی از دوستان شهید که در ایران نیست، از خارج از کشور تماس می گیرد و می گوید: شهید شمسی پور را در خواب دیدم . بسیار خوشحال بود و گفت از شما به خاطر کاری که انجام داده اید تشکر کنم.
از او پرسیدم با شنیدن این خواب چه حسی داشتید؟
می گفت این خواب برای من و دیگران دوستان بسیار خوشایند بود و باعث شد تصمیم بگیریم تا پایان ماه رمضان به صورت هفتگی سبدهای کالا را تهیه و پخش کنیم. من فقط بانی این کار هستم و دوستان شهید شمسی پور با همت بلند و همدلی بسیار این اقلام را تهیه می کنند. هر کس با توجه به توان مالی که دارد مبلغی را برای این کار هزینه می کند. دوستان از 5 هزار تومان تا یک میلیون و پانصد هزار هزینه کردند. خانواده شهید شمسی پور نیز در این کار سهیم هستند.
بانی این کار خیر در مورد کودکان و جوانان گفت: بچه های نسل ما خیلی از شهدا دور شدند و با آرمان های آنها فاصله گرفته اند. دغدغه ها و مشکلات خانواده ها موجب شده کمتر به این مسائل توجه کنند. یکی از اهداف ما زنده نگه داشتن نام ، یاد و آرمان های شهیدان است. و ادامه داد برای احیای فرهنگ دینی دومین مرحله سبد کالا را در روز تولد امام حسن مجتبی (ع) توزیع کردیم تا هم نام شهدای مدافع حرم را برای خانواده ها زنده کنیم و هم روز تولد امام حسن (ع) در ذهن آنها ماندگار شود. و توزیع سبد بعدی در روز بیست و یکم ماه رمضان به نام نامی امام علی (ع) خواهد بود که هم نام شهید زنده شود و هم در ذهن فرزاندان خانواده ها این مسئله جاودان شود که روز شهادت مولا علی (ع) ، یاور نیازمندان و پدر یتیمان دستشان را گرفته است.
از او خواستم در مورد خانواده هایی که سبدها را برایشان می برد توضیح دهد.
وقتی از وضع مالی خانواده ها صحبت می کرد، کلامش سرشار از حزن و اندوه بود. به قدری همدلی با نیازمندان در سخنش پر رنگ بود که به شنونده هم منتقل می شد. از پدری می گفت که برای گذران زندگی دو فرزند 8 ساله اش تا حدی درمانده شده که به جاده تهران می رود و با چیدن و فروش خاکشیر که تنها درآمد اوست ، کسب رزق می کند.
از خانواده دیگری که در تمام ماه رمضان تنها قوتشان سبزی های کوهی بوده است و با گرفتن این سبد کالا مادر و فرزندان خانواده غرق شادی شدند.
می گفت درست است که این خانواده ها نیازمندند و گذران زندگی برایشان دشوار است اما انسانیت در آنها بسیار زیاد است و با وجود نیاز دست کمک رسان دارند. از خانواده بسیار نیازمندی تعریف می کرد که با وجود فقر شدید ، با بانی تماس گرفته و بعد از گرفتن اجازه از بانی سبد کالای اهدایی را با همسایه اش که از او نیازمندتر است تقسیم کرده است.
او می گفت در این کار روح شهید شمسی پور یاور ماست و امیدوارم بچه های این خانواده ها با شهید شمسی پور و آرمان های شهدا ارتباط برقرار کنند که همین ارتباط موجب هدایت و خوشبختی آنها می شود. سردار شمسی پور در همه جنبه ها با مردم عجین و همراه بود. با اقشار مختلف به ویژه جوانان ورزشکاران ارتباط مستقیم داشت . در چند انجمن خیریه فعالیت می کرد و یاور نیازمندان بود و هربار که از عراق و سوریه بر می گشت مبلغی را برای کمک به بچه های نیازمند و خانواده های بی بضاعت هزینه می کرد. شناخت این شهید و آرمان هایش برای فرزندان همدانی امری ضروری است چرا که اگر منش و خصلت این بزرگوار را یاد بگیرند در راه خدا و حضرت علی گام برمی دارند.
از او در مورد نحوه شناسایی خانواده های نیازمند پرسیدم
گفت با گروههای خیریه مختلف در ارتباط هستیم و خانواده هایی را دوستان از نقاط مختلف شهر معرفی می کنند که نیازمند هستند و به دلیل حفظ آبرو از کسی تقاضای کمک نمی کنند. بعد از باز دید از محل زندگی و صحبت کردن با آنها و گوش دادن به درد و دلشان، وقتی مطمئن شدیم که نیازمند واقعی هستند، یک سبد حمایتی برایشان در نظر می گیریم و اگر کودک بیماری در خانواده باشد از طریق انجمن های خیریه استان برای درمان او اقدام می کنیم . همچنین اگر فرزندان خانواده مشکل ادامه تحصیل داشته باشد با گروههایی که در این زمینه فعالیت می کنند مشکلات را حل می کنیم.
از او خواستم خاطره ای از شهید شمسی پور تعریف کند؟
گفت سال گذشته ، در ماه مبارک رمضان وقتی ایشان به ایران بازگشت ، با وجود اینکه مدتی در ایران نبود به دوستانش گفت در ماه رمضان بیماران با کمبود خون مبتلا هستند، برای همین با دوستانش کمپین اهدای خون راه انداختند و از همه دوستان و نزدیکان برای شرکت در این کمپین دعوت کرد و همگی به صورت گروهی در دو مرحله خوان اهدا کردیم. امسال هم همه دوستان به یاد ایشان این کار را تکرار کردند و این کار هم مانند دیگر کارهای این شهید ماندگار و همیشگی شد. شهید شمسی پور در اوج گمنامی کارهای بزرگی انجام می دادند که اگر راهش را ادامه دهیم رستگار می شویم.
انتهای پیام / ن
دیدگاه شما