به گزارش شبنم همدان به نقل از تسنیم :
در دنیایی که اطلاعات بسرعت رد و بدل میشود، بسرعت میتوان سره را از ناسره و خوب را از بد جدا کرد، مثلا اکنون همه میدانند مانتوهایی که پشت آنها نوشته «من ملکه هستم» جواب نداده و فقط بازار جُک را داغ کرده است، البته در این فضا به خانمها هم توهینهای زیادی شده است، اما نمیتوان جواب قانعکنندهای به این مسخره بازیها داد، چون از قدیم گفتهاند: خودکرده را تدبیر نیست! اما این ملکههای دروغین چگونه به شعار خانمهای ما تبدیل شد و پوشش و مد را زیر سوال برد؟ با مارال جیرانی طراح لباس در اینباره همصحبت شدیم. او دختر فریدون جیرانی است و طراحی لباس سریال معمای شاه را هم بهعهده داشته است.
چطور شد به طراحی لباس علاقهمند شدید؟
علاقه اصلیام طراحی مد بود، چون طراحی لباس برای سینما، تئاتر و تلویزیون کاملا با طراحی مد فرق دارد، اما در کشور ما فضای مد زیاد باز نیست، به همین دلیل به سمت طراحی لباس سینما رفتم .
در سینما و تلویزیون برای طراحی لباس دستتان باز است؟
محدودیت که خیلی زیاد است، اما گاهی در تلویزیون لباسهای خوبی برای سریالها دیده میشود مثل لباسی که برای خانم آزاده صمدی در سریال انقلاب زیبا طراحی شده بود. به نظر میرسد اگر لباس پوشیده باشد، برای زیبایی آن مشکلی وجود ندارد.
من سریال انقلاب زیبا را ندیدم، اما گاهی استثنا پیش میآید و لباس مناسبی برای بازیگر طراحی میشود. واقعیت این است که الان شرایط بهگونهای است که برخی بازیگران ترجیح میدهند از لباسهای خودشان برای فیلم یا سریال استفاده کنند. طراحان لباس در تلویزیون عملا کاری انجام نمیدهند و فقط سعی میکنند ترکیب لباس (ست کردن) آنها مناسب باشد. در صورتی که طراحی لباس برای شخصیت منفی، مثبت یا حتی خنثی کاملا با هم فرق دارد.
لباس شخصیتهای سریالها و فیلمها میتواند در ارائه مد و نوع لباس مردم جامعه هم تاثیرگذار باشد؟
دقیقا میتواند این تاثیر را داشته باشد، اما واقعیت این است که الان بیشتر برنامههای ماهواره و شبکه جِم روی انتخاب برخی افراد برای لباس تاثیر گذاشته است. این برنامهها کاملا روی فرهنگ کشور ما تاثیر دارد و دقیقا میتوان مصداق تهاجم فرهنگی را در سطح جامعه دید. سریالهای بسیار سطحی ماهواره، سلیقه و رفتار مردم را نشانه گرفته و یکی از راههای برونرفت از این شرایط، تولید و پخش برنامه و سریالهای خوب از تلویزیون کشور خودمان است تا مردم به جای تماشای ماهواره، برنامههای خودمان را تماشا کنند، آن زمان است که میتوان امیدوار بود مردم به فرهنگ خودمان علاقهمند شوند.
مانتوهایی که روی آنها نوشتههایی مانند"IM QUEEN" (من ملکه هستم) مد شده، مانتوهای ارزانقیمتی هستند که خیلیها آن را میپوشند، بدون اینکه حتی مفهوم آنچه را پوشیدهاند، بدانند. این طراحیها از کجا میآید؟
ما در کشورمان طراحان لباس خوبی داریم که میتوانند لباسهای بسیار مناسبی طراحی کنند، اما به آنها بها داده نمیشود، به همین دلیل کارهای آنها زیرزمینی شده و مشتریان خاص خود را پیدا میکند. واقعیت این است برای عموم مردم و جوانان لباس مناسبی طراحی نمیشود که آنها بتوانند از آنها استفاده کنند. در چنین شرایطی نباید انتظار داشت جوانی که بنا به شرایط سنی، یکی از دغدغههایش مد است، به سمت لباسهای بیهویت نرود. به نظرم برای جلوگیری از این مدها باید با توجه به فرهنگ کشورمان لباس طراحی کنیم و آن را در اختیار مردم قرار دهیم.
منظورتان از مدهای زیرزمینی چیست؟
مزونهایی که مشتریهای خاص خود را دارند و برای عموم مردم لباس طراحی نمیکنند. البته در همین مزونها میتوان لباسهای خوبی را هم پیدا کرد که با فرهنگ ما سازگاری دارد. لباسهایی را که آنها طراحی میکنند، میتوان در مانتوفروشیها ارائه کرد و به مردم نشان داد به جای خرید مانتوهای نوشتهدار و بیهویت میتوان از مانتوهای زیبا با طراحی اصیل و خوب استفاده کرد.
اما مانتوهایی که روی آنها کار شده و معروف به سنتی هستند، قیمت بالایی دارد و معدودی از مردم میتوانند آنها را خریداری کنند. این درحالی است که مانتوها و لباسهای ارزانی که برای طراحی آنها فکر نشده است، بیشترین آسیب را به جامعه میرسانند.
باید دولت از خط تولید لباسهای خوب با طراحی مناسب حمایت کند و آنها را در اختیار قشری بگذارد که توانایی خرید مثلا مانتویی به قیمت 300ـ 200 هزار تومان را ندارد. طراحان، لباسی را که طراحی میکنند نمونههای اصل و مرغوب آن در کارگاههایی تولید میشود که بازارشان فروشگاههای گرانقیمت است. این فروشگاهها مشتریان خاص خود را دارند، اما کپی آنها که کیفیت مناسبی ندارد و گاهی طراحی اولیه هم مخدوش شده با قیمت پایین به قشری فروخته میشود که توانایی خرید مانتوها و لباسهای گران را ندارند.
به نظر میآید، عموم مردم دوست ندارند لباسها و مانتوهای سنتی و اصیل بپوشند و بیشتر به لباسهایی گرایش دارند که ریشه در فرهنگ ما ندارد. مثلا از مانتو با نوشته من ملکه هستم بیشتر از مانتویی استقبال میکنند که در طراحی آن از طرح کاشیهای اصفهان استفاده شده است، برای این بخش چه باید کرد؟
این گرایش ریشه در سریالها و کانالهای مد ماهوارهای دارد. مردمی که مخاطب این آثار هستند، تمایل دارند شبیه آنها لباس بپوشند و اصلا به این فکر نمیکنند آیا آن لباس و مد مناسب آنها هست یا نه. همانطور که گفتم تلویزیون، سینما، مطبوعات و حتی شهرداری با استفاده از فضای تبلیغات شهری میتوانند روی مد و لباس فرهنگسازی کنند. باید از طراحان لباس داخلی که دغدغه مد اصیل و فرهنگی دارند، حمایت کرد و فضای لازم را به آنها داد تا بتوانند روی مد کشور تاثیرگذار باشند. تا زمانی که لباس مناسب به مردم ارائه نشود، آنها فقط تقلید میکنند و پوششی را برمیگزینند که نه مفهوم آن را میدانند و نه دغدغه این را دارند که آن لباس با فرهنگشان همخوانی داشته باشد.
در مراسم فرش قرمز طراحان، لباسهایی را به تن بازیگران میکنند که گاهی با فرهنگ ما مغایرت دارد و مناسب پوشیدن در اماکن عمومی نیست. البته قیمتهای بالایی هم دارند. از آنجا که مردم نمیتوانند آنها را خریداری کنند، بازهم تولیدکنندگان به سمت کپیکاری میروند و به آشفتهبازار لباس دامن میزنند.
فرش قرمز در تمام دنیا تعریف خاص خود را دارد و بازیگران با بهترین و شیکترین لباسها به این مراسم میآیند و این اصلا به این معنا نیست که عموم مردم آن لباسها را الگو قرار دهند. من با همه لباسهایی که برای فرش قرمز ایران طراحی میشود، موافق نیستم و به نظرم طراحان میتوانند لباسهای بهتر و مناسبتری ارائه کنند. معتقدم دولت باید در زمینه طراحی لباس و مد برنامهریزی منسجم و کاربردی داشته و از طراحان بخواهد برای هر گروه سنی، شغلی، اجتماعی و... لباسهای مناسب طراحی کنند تا دست مردم در انتخاب لباس باز باشد و به سمت تقلیدهای کورکورانه نروند.
انتهای پیام/ص
دیدگاه شما