18. آذر 1395 - 11:52   |   کد مطلب: 14097
در یکی از تابلوهایم حرم امام رضا را به تصویر کشیده ام که حاصل عشق و ارادت من به امام رضا است. در هر قلمی که زدم حس کردم دری از خانه به سمت حرم باز شده است.
شبنم ها , هنرمندان توانمند, shabnamha,

به گزارش  شبنم همدان، دستهایی هستند که معجزه می آفرینند و با روح در می آمیزنند.  دست هایی که شاید در نظر ما کم توان باشد ولی میتوانیم هنر آنها را بر بوم هایی بیننیم که با تمام احساسشان طبيعتي بيجان  خلق کرده اند.  هر يك از این رنگها آیه آیه عشق است که از دست هنرمندان بر بوم ها چکیده است.

 

وارد نمایشگاه نقاش شدم. نمایشگاهی که تک تک تابلوهای آن از توانمندی نقاش خبر میداد. گلهایی که بر بوم نقش بسته بودند خبر از عشق و علاقه هنرمند به نقاشی می دادند. نمايشگاه مجموعه آثار سه هنرمند توانمند بود که با هنر و عشق بر معلولیت خویش پیروز شده اند.

 

 

در این نمایشگاه آثار سحر باقری, سعید شرفخانی و فیروزه صحبتی،  توانمندان فرهیخته به نمایش گذاشته شده است تا همگان توانمندی این عزیزان را ببینند و بر همت والا و روح بلندشان احسنت بگویند. به سراغ این هنرمندان می رویم و با آنها هم صحبت می شویم. 

سحر باقری، هنرمند چيره دست اين نمايشگاه، از علت معلولیت خود می گوید : در سانحه رانندگی در سال 90 حین  بازگشت از مشهد دچار آسیب نخاعی گردنی شدم. تا آن موقع حتی نمی دانستم نخاع چیست. دانشجوی کارشناسی برق بودم اين حادثه باعث شد تحصیلم را نیمه کاره رها کنم. تا مدتها دچار شوک بودم. تا قبل از این حادثه لحظه ای آرام و قرار نداشتم و سراسر تلاش و تکاپو و انرژی بودم اما  امروز علاوه بر پاهایم دستانم نیز  ضعف دارد .

 



وی از علت روی آوردن خود به هنر می گوید :  قبلاً معلولین زیادی را دیده بودم که با تمام نقص جسمی خود  شاهکار خلق می کنند. یقین داشتم این افراد واقعا روح بزرگ و اراده و دید قوی ای  دارند ولی بعد از حادثه ای که برای خودم اتفاق افتاد فهمیدم دست یافتن به اِراده و دید روشن چندان هم ساده نیست .  

من قبل از این واقعه نقاشی می کردم اما نه به این شکل که بخواهم با رنگ و روغن کار کنم. بعد از اين حادثه تصميم گرفتم نقاشی را جدی پیگیری کنم. به تنهایی شروع کردم و هم استاد و هم شاگرد بودم. برای کشیدن هر تابلو  چندین بار دوباره طرح زدم رنگ کردم و با سخت گیری کامل نسبت به خودم نقاشی می کردم.  با وجود ضعف دستهایم  توان کار بر بوم های بزرگ را نداشتم .

در یکی از تابلوهایم حرم امام رضا را به تصویر کشیده ام که حاصل عشق و ارادت من به امام رضا است. در هر قلمی که زدم حس کردم دری از خانه به سمت حرم باز شده است. ساده تر بگویم  این تابلو آرزوی عشق زیارت دوباره  امام رضا (ع)است  .

سحر ادامه داد :بزرگترین حامی من پدر و مادرم بودند که بعد از آسیب دیدنم به من روحیه می دادند و عشق به این دو عزیز در زندگی ام باعث شد  من با امید زندگی کنم .

 

سعید شرفخانی هنرمند دیگریست که تابلوهایش حال و هوای خاصی دارند. در مورد خودش می گوید : من  17 سال است نقاشی و خطاطی می کنم  می توان گفت عاشق هنر هستم زيرا معتقدم در هنر روح دمیده شده است. از نظر من هنری که  نتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند باید فاتحه اش را خواند.

در مورد سبک کارهایش توضیح می دهد: من در سبک  رئاليسم و سوررئالیسم و کوبیسم کار می کنم.

 

 

 

 

شرفخانی از بزرگترین مشکل هنر می گوید : با وجود اینکه  یک هنرمند برای خلق  یک اثر هنری زحمت فراوانی می کشد اما  متاسفانه درآمدی کسب نمی کند من در گمرک کارهای مربوط به ترخیص کالا را انجام می دهم تا بتوانم زندگی ام را اداره کنم

شرفخانی معتقد است:  هنر چهره و دل هنرمند را جوان نگه می دارد و احساسات یک هنر مند همیشه تازه و دست نخورده  است

 

 

صحبتی بانوی هنرمند دیگری است که آثارش در نمایشگاه خودنمایی می کنند. 

 

 

وی می گوید:  : 14 سال است نقاشی می کشم بدون اینکه کلاسی رفته باشم در پس هریک از تابلوهایم داستانی نهفته است تمام آنها را دوست دارم چرا که هریک از اینها به من می گویند من می توانم بهتر ازاین باشم. رنگها با من حرف می زنند برای من هر رنگ یک نماد است و تمامی رنگها در نور خلاصه می شود در عین بی رنگی با اشعه هایش  از هر چیزی عبور می کند و به آنها رنگ می بخشد .

 

 

 

انتهاي پيام /

دیدگاه شما

آخرین اخبار