به گزارش شبنم همدان به نقل از جام جم : اما حالا با گذشت دو سال از مطرح شدن این طرح، برنامه آموزش و پرورش برای آموزش یک مهارت به هر دانشآموز برزمین است.
خبر زمین ماندن این طرح را قربانعلی افشانی، مدیرکل آموزش متوسطه نظری وزارتخانه به ما داد، کسی که میگوید نزدیک به یک سال و نیم از ارسال آییننامه پیشنهادی مهارتآموزی به شورای عالی آموزش و پرورش میگذرد، ولی هنوز در نوبت بررسی قرار نگرفته است.
این آییننامه پیشنهادی در 13بند تنظیم شده که به گفته افشانی، موضوعاتی متعدد را مطرح میکند، ازجمله اینکه زمان اجرای این طرح کی باشد، آیا پنجشنبهها، آیا هر روز هفته و آیا تابستانها، یا اینکه مدت زمان آموزش چقدر باشد، آیا 45 روزه یا دو ماهه یا مثل بقیه واحدهای درسی در طول سال تحصیلی .
اینکه از لابهلای900 رشته فنی و حرفهای موجود در کشور چه مهارتهایی به دانشآموزان آموخته شود، آیا به آنهایی که در طول دوران تحصیل مهارتی میآموزند، گواهینامه مهارتی داده شود و تکلیف کسانی که در دوره دانشآموزی، خارج از مدرسه مهارتی آموختهاند چه میشود، از دیگر مواردی است که اگر آییننامه پیشنهادی در شورای عالی مصوب شود، تعیین تکلیف خواهد شد.
اما فعلا این طرح و همه بندهای آییننامه بلاتکلیف است (تلاشهای دیروز ما برای گفتوگو با مسئولان شورای عالی و پیگیری علت معطل ماندن این آییننامه نیز به جایی نرسید)، تازه اگر آییننامه در شورای عالی تصویب شود و به امضای رئیسجمهور برسد، به گفته افشانی باید منابع مالی مورد نیاز آن تامین شود که اصلیترین بخش ماجراست؛ اعتباراتی که مصطفی آذرکیش، مدیرکل آموزش کار دانش وزارت آموزش و پرورش در گفتوگو با جامجم آن را قابل ملاحظه ارزیابی میکند و مستلزم ایجاد زیرساختهای متعدد میداند.
مهارت؛ جان ِکلام اسناد بالادستی
آموزش مقولهای است هزینهبر، سرمایهگذاری بر منابع انسانی اصلا هزینهبر است؛ این اصلی جهانی است که شامل حال طرح هر دانشآموز یک مهارت نیز میشود، پس هر آن کس که طاووس خواهد جور هندوستان باید بکشد، اما داستان ما که کشوری با درصد بیکاری نسبتا بالا هستیم، از این ضربالمثل کمی جدیتر است.
آموزشهای مهارتی و تربیت نیروی کار ماهر برای ما مثل اکسیژن است، تا همان حد واجب، ضمن اینکه ما تا دلمان بخواهد سند و برنامه داریم که بر لزوم گسترش آموزشهای مهارتی در کشور تاکید دارد.
شاید لازم باشد سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را همهمان یک بار بخوانیم. سند جالبی است، پر از اهداف بلند و چشماندازهای ایدهآل، سندی ششدانگ تابع سند چشمانداز 1404.
در بخشی از این سند میخوانیم هدف سیستم آموزشی کشور باید تربیت دانشآموزانی باشد که حداقل یک مهارت مفید دارند، به گونهای که در صورت جدایی از نظام تعلیم و تربیت رسمی در هر مرحله، توانایی تامین زندگی خود و اداره خانواده را داشته باشد. مسلما این هدف محقق نمیشود، مگر با آموختن یک مهارت در مدرسه.
آذرکیش البته تاکید میکند که بجز سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، سیاستهای کلی اشتغال، سیاستهای اقتصاد مقاومتی، نقشه جامع علمی کشور و سیاستهای کلی برنامه ششم توسعه نیز بر موضوع مهارتآموزی تاکید دارند و حتی بند 76 سیاستهای برنامه ششم به آموزش و پرورش اشاره دارد و میگوید سهم آموزشهای مهارتی در نظام آموزشی کشورباید افزایش یابد .
بنابراین آموزش حداقل یک مهارت کاربردی به دانشآموزان یک انتخاب نیست؛ بلکه یک تکلیف و یک نیاز است.
ماهرها بیکار نمیمانند
در این سال تحصیلی که حدود پنج ماه آن سپری شده، نزدیک به پنج میلیون و300هزار دانشآموز در دورههای اول و دوم متوسطه درس میخوانند. اگر از حدود 37 درصدی که در هنرستانها تحصیل میکنند صرفنظرکنیم، بیش از سه میلیون دانشآموز در کشور نیاز مبرم به مهارتآموزی دارند.
این موضوع اما تاکنون در نظام آموزشی ما مورد غفلت واقع شده و گفته میشود تاکنون فقط در جزیره کیش در سه سال اخیر به آن پرداخته شده است. این درحالی است که آذرکیش، مدیرکل کاردانش وزارت آموزش و پرورش میگوید دانشآموختههای رشتههای مهارتی مورد نیاز جامعه شانس اشتغال بالای 90 درصد دارند.
به گفته او، برخی رشتههای مهارتی شاید به طور مستقیم منجر به شغل نشوند، اما آنها هم این حسن را دارند که مبنای هدایت شغلی میشوند و آن وقت دانشآموز پس از خروج از سیستم آموزشی، سردرگم نمیشود.
نیروی انسانی ماهر، نیاز امروز جامعه ماست. به گفته آذرکیش، حتی نقش نیروی انسانی کاربلد در تولید ناخالص داخلی و ملی نیز اثبات شده و ثابت شده که آسیبهای اجتماعی، ناهنجاریها و حتی مهاجرت در میان کسانی که مهارتی دارند کمتر است. پس تعلل جایز نیست و طرح هر دانشآموز یک مهارت باید هرچه زودتر از زمین بلند شود.
انتهای پیام/ص
دیدگاه شما