به گزارش شبنم ها،
مقام معظم رهبری در دیدار با خانواده های شهدا مدافع حرم در دی ماه سال 94 فرمودند : ما در روایتمان مواردی را داریم که ائمه علیهم السلام به عده ای از شهدا اشاره کردند و گفتند اینها اجر دو شهید را دارند در مورد یک گروه از مجاهدان زمان ائمه روایت است که اینها در روز قیامت از روی شانه های بقیه مردم عبور کرده و به بهشت می روند خدا اینها را پرواز می دهد من در موردشهدای شما یک چنین تصوری دارم من خیال می کنم اینها همان هایی هستند که هریک شهیدشان اجر دوشهید دارد گمان می کنم اینها از جمله کسانی هستند در روز قیامت که همه ما گرفتاریم همه ما مبتلا هستیم در روز قیامت اولیا هم مبتلا هستند در آن روز این جوانان فرزندان همسر ان وپدران به لطف الهی به سمت بهشت پرواز می کنند ودیگران به حال اینها غبطه می خورند اینها از این قبیل اند )
به مناسبت روز مادر به منزل شهید سربلند مجتبی کرمی دعوت شدم خانواده وی مادر,همسر وبرادران بسیار متواضع وصمیمی برخورد کردند .
با مادر شهید و نسرین کرمی (همسر شهید مجتبی کرمی ) بانوی مهربان ,بردبار گفتگویی به مناسبت روز مادر وروز زن انجام دادیم .
از مادر شهید می پرسم مجتبی چندمین فرزند خانواده بود و چه خصوصیات متفاوتی داشتند ؟
مادر شهید مدافع حرم با گویش شیرین لری تویسرکان اظهار کرد :مجتبی اخرین فرزند خانواده بود من پنج پسر وسه دختر دارم که الحمدالله همگی آنها فرزندان بسیار خوب وصالحی هستند اما هر گلی بوی خاص خودش را دارد مجتبی حتی در ازدواج با همسرش گفته بود که یکی از شروط من در ازدواج زندگی در کنار پدر ومادرم است مجتبی بسیار رئوف ومهربان بود . همسرم (قاسم کرمی پدر مدافع حرم )ولایتمدار بودند هر زمان تلویزیون تصویر مقام معظم رهبری ویا سخنرانی ایشان را پخش می کرد سر پا بلند می شدند وبا احترام می نشستند وهر سخن وپیام رهبری برایش حکم یک دستور را داشت مجتبی نیز به تبعیت از پدر مرحومش به مقام معظم رهبری ارادت خاصی داشتند واز زمانی که مقام رهبری حضور مدافعان حرم در سوریه را ضروری دانستند مجتبی داوطلب رفتن به سوریه شد .
از همسر شهید سوال می کنم وقتی شهید کرمی تصمیم گرفتند به سوریه بروند واکنش شما ودیگر افراد خانواده چگونه بود ؟
نسرین کرمی (همسر شهید ) پاسخ داد :در جلساتی که سپاه برای همسران پاسدار تشکیل می داد شرکت می کردم در میان بانوان زمزمه هایی در ارتباط با اعزام به سوریه شکل گرفته بود یادم نمی رود من همان جا گفتم اگر روزی بخواهند مجتبی را به سوریه اعزام کنند من اجازه نمی دهم دخترم ریحانه وابستگی زیادی به پدر داشت چند روز بعد مجتبی در منزل به من درباره اعزام به سوریه گفت ومن هم پاسخ دادم من اجازه نمی دهم به سوریه بروی تو همیشه ماموریت هستی همین جا باش ولی به سوریه نرو مجتبی ان روز برایم گفت :از تصاویری که هر روز در اخبار شاهد ان هستیم وکودکان همسن ریحانه که هر روز بیگناه به قتل می رسند در پایان گوشزد کرد هرسال عاشورا چطور برای امام حسین گریه کنم وبگویم من اهل کوفه نیستم صدای این همه مظلوم گوش عالم را کر کرده است چطور توقع داری فقط به فکر ریحانه خودم باشم در حالی که داعش هروز کشور سوریه را به خاک وخون می کشد چطور توقع داری بچه شیعه باشم وحضرت زینب (س)دوباره اسارت بکشند مطمئن باش حضرت زینب (س) به تو وریحانه صبر عطا می کند تااین دوری را تحمل کنید.
مادر شهید سرافراز حرم در پاسخ به این سوال عکس شهید کرمی را برانداز کرد و گفت :مجتبی تنها به ما گفته بود می خواهم به سوریه بروم برای دفاع از حرم ولی چیزی بیشتر از این برای ما نگفت ساعت ده شب قبل از رفتن از همه فامیل ونزدیکان حلالیت گرفت حتی اجازه نداد برادرش برای بدرقه تا ترمینال برود .
روز زن و روز مادر شهیدکرمی چه هدایایی به شما می دادند ؟
همسر شهید اذعان کرد :در طی 6 سال زندگی مشترکی با مجتبی داشتم هر بار که از ماموریت برمی گشت کلی هدیه برای من وریحانه همراه خود می آورد حتی اگر برای روز تولد ویا سالگرد ازدواج در ماموریت بود با تماس تلفنی تبریک می گفت آخرین سال به یاد دارم که ایشان کربلا بودند گوشی را به سمت حرم گرفتند وروز زن را تبریک گفتند وبرایم دعا کردند وقتی از کربلا بازگشتند به اندازه یک ساک هدیه روز زن برایم خریده بود وقتی هم که ریحانه متولد شد یک سبد گل با مجسمه طاووس برایم گرفت که خاطره انگیز ترین هدیه برای من است .
مادر شهید چشمانش پر از اشک شد وبیان کرد :هدیه روزمادر پارسال سفر مشهد در کنار مجتبی بود
چطور از شهادت ایشان مطلع شدید ؟
همسر شهید اظهار کرد : 3 روز بعد از اعزام به سوریه هیچ تماسی نگرفته بود وقتی هم مجتبی بعد از 3 روز تماس گرفت بسیار کوتاه برایم گفت من اینجا حالم خوب است و بسیار دورتر از منطقه جنگی هستم وقتی خبر شهادت سردار همدانی را شنیدم دلشوره عجیبی پیدا کرده بودم با خودم می گفتم مجتبی تیر انداز فوق العاده ای است مگر می شود تنها برای پشتیبانی رفته باشد مدتی از انتظارمن برای تماس مجتبی می گذشت بسیار این انتظار برایم سخت وکشنده بود وقتی تماس گرفت اولین درخواستم این بود که با ریحانه صحبت کند چون همیشه تایم تماس کوتاه بود وصدا به سختی منتقل می شد دلم می خواست ریحانه صدای پدرش را بشنود در اخر به او گفتم مجتبی در حلب که نیستی به من اطمینان داد که در حلب حضور ندارد در حالی که فردای همان روز به حلب اعزام شد و همان جا به شهادت رسید واقعا خبر شهادت مجتبی بسیار برای من وخانواده اش سنگین بود .
بعد از شهادت با دلتنگی هایتان برای شهید چگونه برخورد می کردید ؟
مادر شهید اذعان کرد : بسیار سخت تنها تسلای من این است که مجتبی در راه حضرت زینب به شهادت رسیده است لحظاتی که بی تاب مجتبی می شوم وقاب عکسش را بغل می کنم از خدا وحضرت زینب (س)صبر طلب می کنم ریحانه هم مثل من با لباس ها وقاب عکس پدرش دلتنگی هایش را رفع می کند تنها تسلی برای ما دیدار با مقام معظم رهبری و زیارت حرم شریفه حضرت زینب (س)وحضرت رقیه (س )بود .
همسر مدافع حرم در پاسخ به این سوال بیان کرد :روزی که با ما تماس گرفتند نوید دیدار با رهبری را دادند بسیار خوشحال شدیم ریحانه هم مثل پدرش علاقه خاصی به مقام معظم رهبری دارد تقریبا برای دیدار با رهبر هفت خان رستم را رو کردیم ریحانه بی تابی زیادی داشت هر لحظه از من می پرسید پس کی امام را می بینیم اکثر خانم ها از من پرسیدندمگر شما قبلا به دیدار رهبری مشرف شده اید که اینگونه بی تابی می کند گفتم نه اولین بار است که به دیدار مقام معظم رهبری نائل می شویم وقتی رهبر ریحانه را بغل کرد وبر سرش دست کشید من نیز آرام شدم گفتم همه به فدای شما ای رهبر عزیز ان روز از اینکه همسر مجتبی کرمی هستم به خودم بالیدم این توفیق از طرف مجتبی برای من وخانواده پیش آمد هر گاه ریحانه بهانه پدر را می گیرد وبه او می گویم بابا شهید شده است ,پیش خدا رفته است ریحانه دوباره سوال می کند پس ما کی پیش خدا می رویم ثانیه های سختی برمن می گذرد آرام کردن ریحانه کاری بس دشوار است هر چند بعد از دیدار با مقام معظم رهبری آرام شد اما هنوز سوالهای بی پایانش درباره پدر ادامه داردتنها تسلای این روزهای من ریحانه ودست های کوچکش هستند با خودم می گویم حضرت زینب (س) صبر عجیبی در برابر اسارت و شهادت عزیزانش داشتند امیدوارم این صبر شامل حال ما ما هم شود وریحاته در زیر سایه پدر شهیدش فرد موفق ,مایه افتخارمجتبی شود .
وی در پایان گفت :در روز پربرکت و پر نور ولادت حضرت زهرا از خداوند صبر زینب گونه برای مادران وهمسران شهدا طلب می کنم امیدوارم در این سال انقلاب ما به انقلاب حضرت مهدی (عج)متصل شود و هیچ کودکی طعم جنگ ,فقر , بیماری را نچشد .
انتهای پیام/
دیدگاه شما