به گزارش شبنم ها،
جمعه روزی است که با نام ولی عصر نام نهاده شده است و خیل عاشقان امام عصر از نخستین ساعات روز در عای ندبه آمدنش را با تضرع خواسته اند. منتظران مهدی خسته از همه مستکبران و متجاوزان عالم با پیروی از نائب برحقش چشم به راه دیدن فرزند فاطمه هستند. وقتی دقایق و ساعات جمعه یکی پس از دیگری سپری می شود غروب دلگیری که حاصل ساعت انتظار و ندیدن یار است مهمان دلهای عاشقان می گردد. در این بین شاعرانی که قلمی توانا دارند شرح انتظار و غروب دلگیر جمعه را در شعر خود به رشته تحریر می کشندو
در ادامه شعری از یکی از شاعران جوان آئینی تقدیم ساحت مقدس آقا امام زمان می کنیم
(( خلیل من ))
ای بودنت برای عبادت دلیل من
کعبه پر از بت است،کجایی خلیل من؟
دست مرا بگیر که در ابتدای راه
وامانده است نفس ضعیف و ذلیل من
خشکانده است چشمه ی چشم مرا گناه
اینگونه به ثمر نرسیده نخیل من
یا ایها العزیز تصدق علی الذلیل
اصلا امید نیست به بار قلیل من
هرجا که می روم به در بسته می خورم
این بار آمدم که تو باشی کفیل من
چشم امید من به قنوت نماز توست
درمانده از دعاست زبان علیل من
این نامه های عجل و عجل بهانه است
از اهل کوفه اند تمامی ایل من
آقا خودت برای ظهورت دعا بخوان
دل خوش نکن به چند نفر از قبیل من
شاعر: مجتبی خرسندی
دیدگاه شما