به گزارش شبنم همدان:

در روایات دینی ما ذکر شده است کسی که جان یک نفر را نجات دهد تمام  بشریت را زنده کرده است .بخشش کلمه بزرگ و بسیار تکان دهنده ای است شاید در نگاه نخست به نظر برسد که بخشیدن بسیار آسان است اما گاهی بخشش مساوی با کلمه ایثار و از خود گذشتگی است.

مادر یک بیمار مرگ مغزی: دخترم با اهدای اعضایش شهید محسوب می شود

 در جشن نفس با افرادی آشنا شدیم که با اهداء اعضاء عزیزانشان به دیگران نفس هدیه داده بودند. مادر فاطمه یکی از افرادی است که بر اثر مرگ مغزی، اعضاء او اهداء شده بود. این مادر فداکار گفت: دخترم شهید محسوب می شود مگر نه اینکه شهید جانش را هدیه می کند تا دیگران زنده بمانند دختر من نیز با اهداء اعضاء خود  به دیگران زندگی را هدیه داد .

برادرم با وجود سه فرزند دچار مرگ مغزی شد

صدیقه کرمعلی خواهر حسن کرمعلی ساکن یکی از روستاهای نهاوند درباره علت مرگ مغزی برادرش چنین گفت :برادرم دو فرزند نوجوان و یک فرزند خردسال دارد. در نانوایی روستا کار می کرد. یکی از روزها در حین کاری ابزاری که با آن نان را از تنور خارج می کنند در پلک چشم چپ او فرو رفت و از پیشانی او خارج شد کارکنان نانوایی فورا او را به درمانگاه نهاوند رساندند. پس از یک بخیه ساده و تزریق آمپول کزاز از درمانگاه مرخص شد. او آن روز  احساس ناراحتی خاصی نداشت اما  فردای همان روز دچار تب شدیدی شد و به کما رفت. درمانگاه شهر نهاوند او را به بیمارستان بعثت همدان ارجاع داد پس از گرفتن از سیتی اسکن و کمیسیون پزشکی مشخص شد او دچار مرگ مغزی شده است .

چه مساله ای باعث شد خانواده شما به اهداء اعضا او رضایت دهند ؟

صدیقه کرمعلی اظهار داشت :حسن در دوران زندگی اش فرد بسیار مهربان و با گذشتی بود به گونه ای که اگر همسایه او به موردی نیاز  پیدا می کرد حسن  با وجود اینکه خانواده اش به آن مورد نیاز ضروری داشتند  آن مورد را از همسایه اش دریغ نمی کرد. وقتی به او می گفتم چراغی که به خانه روا است به مسجد حرام است پاسخ می داد این یک مثال اشتباه و بسیار  نادرست است و ما با استفاده از این مثال سرپوش بر اشتباهات خود می گذاریم. وی افزود :روزی که برادرم دچار مرگ مغزی شد مادرم گفت: "حسن قلب  بسیار مهربانی داشت نباید این قلب در زیر خاک بپوسد  حتما اول باید قلب او  را اهداء کنیم". متاسفانه ان روزها خانه ما بسیار شلوغ بود و هرکس سخنی می گفت عده ای می گفتند چرا باید اعضای جوان خود را تکه تکه کنید. آن روز قلب حسن اهداء نشد  تنها دو کلیه و چشمان آبی او اهداء شدند. چندین سال از این حادثه می گذرد و من هنوز حسرت این را دارم چرا نتوانستیم  قلب مهربان حسن را نیز اهداء کنیم  .

آیا اعضای دیگر خانواده شما کارت اهداء عضو را دریافت کرده اند ؟

صدیقه کرمعلی اظهار داشت :بله روز تشییع جنازه حسن افراد بسیار زیادی شرکت کرده بودند و عده زیادی از آنان که خانواده ما نیز مستثنی از آنها نیستند کارت اهداء عضو دریافت کردیم .

با مادر دیگری که تصویر فرزند 10 ساله خود را در دست دارد سخن می گویم .

زیبا جدیدی مادر شقایق سیف آقایی 10 ساله درباره علت مرگ مغزی فرزندش چنین گفت :در سال 84 برای اولین بار به همدان مسافرت کردیم. و اتومبیل ما دچار سانحه رانندگی شد و در این حادثه دخترم شقایق به کما رفت و پزشکان در بیمارستان بعثت تشخیص دادند که او دچار مرگ مغزی شده است. متاسفانه آن روز  بدترین خاطره ام از اولین سفرم به شهر همدان رقم خورد .

دخترم یک هفته پیش از مرگ مغزی اش  از من خواست او را شِفا صدا بزنم

زیبا جدیدی اذعان داشت :شقایق دختر بسیار با درایت و با نظم و آینده نگری بود گاهی اوقات به قدری شیرین سخن می گفت که گمان نمی کردم این سخنان بر زبان یک دختر ده ساله جاری شده است.  در منزل او را به صورت مخفف شَفا جان صدا می زدیم اما شقایق یک هفته پیش از حادثه از من خواست او را شِفا صدا بزنم از او پرسیدم عزیزم چرا دوست داری تو را شِفا صدا بزنم مگر  تو  شِفا دهنده هستی .

چه چیزی باعث شما به اهداء شقایق رضایت دهید ؟

زیبا جدیدی پاسخ داد :در روزی که از مرگ مغزی شقایق آگاه شدیم و فهمیدیم  امیدی به بازگشت شقایق وجود ندارد , اعلام کردند با اهداء اعضاء شقایق عده ای به زندگی امیدوارتر می شوند. واضح تر بیان کنم  دقیقا  امیدی که دیگران نسبت زندگی پیدا می کنند باعث شد به اهداء اعضاء شقایق رضایت دهیم و امروز پس از گذشت دوازده ماه دوباره به همدان آمده ام و از تصمیمی که آن روز گرفتم بسیار خوشحالم. مطمئنا در زندگی لحظاتی وجود دارد که تصمیمات ما نه تنها بر روی زندگی شخصی ما تاثیر می گذارند بلکه بر روی حیات و لحظات نفس کشیدن دیگران نیز موثر هستند. هر چند آن روز دفتر زندگی شقایق به ظاهر به پایان رسید اما عده زیادی نیز دفتر زندگی خود را با  اعضاء شقایق پر بارتر آغاز کردند .

انتهای پیام/