به گزارش شبنم همدان به نقل از جام جم : ماجرا برای السا فیروزآذر مدتی است در تئاتر هم ادامه دارد؛ ماجرای ماجراجوییهایش در هنر. برای او که معماری خوانده است و تلویزیون و سینما را سالها و از کودکی تاکنون دنبال کرده، حالا تئاتر مامنی است برای تجربههای جدیتر. تا همین چندی پیش، فیروزآذر «ملی و راههای نرفتهاش» تهمینه میلانی را روی پرده سینماها داشت و علاوه بر این در نمایش «تنهایی پرهیاهو» روی صحنه رفته است؛ نمایشی بر اساس کتاب معروف بهومیل هرابال که سالها با آن جلد قرمز و ترجمه پرویز دوایی یکی از محبوبترین رمانها به کارگردانی امیرکاوه آهنینجان برای ما ایرانیها بوده است. فیروزآذر در این نمایش با بانیپال شومون، آناهیتا همتی، ابوالفضل حاجیعلیخانی و... همبازی است.
با بازیگر 34ساله تلویزیون، سینما و تئاتر، از این نمایش و چیزهای دیگر گفته و شنیدهایم.
تمرکز شما بر تئاتر و سینما تقریبا یکسان است. برای خودتان اولویت با کدام محسوب میشود؟
هر یک لطف خود را دارد. البته هیجان صحنه برایم بیشتر است و گاهی با اضطراب هم همراه میشود. برای یکی از نمایشها آنقدر استرس داشتم که پس از پذیرش نقش و شرکت در تمرینها و در حالی که به اولین شب اجرا رسیده بودیم، میخواستم انصراف بدهم.
در تازهترین نمایش خود یعنی «تنهایی پرهیاهو» نقش یک کولی را بازی میکنید که پرجنبوجوش است و به ریتم تند نمایش کمک میکند. برای تداوم این ریتم و حس خودتان چه کردید؟
همان ابتدا فکر کردم برای اینکه نقش کولی را بسازم و برای تداوم حس آن، باید نقشهای را برای خود در نظر بگیرم. البته زمانیکه بازیگر یکسره روی صحنه نیست و چند باری بیرون میرود و دوباره روی صحنه میآید، بیشتر وقت دارد تا روی نقش تمرکز کند. همین ماجرا به من هم کمک کرد.
ما از زن کولی، یکسری پیشفرضها و الگوها در ذهن داریم که هم گریم و هم طراحی لباس شما آن را برهم میزند. به نظر میرسد این، کار شما را سختتر کرده و مثلا مجبور شدهاید بیش از آنچه لازم است به زبان بدن روی آورید...
«تنهایی پرهیاهو»، رمان مهمی است و از آنجا که از این رمان، برداشتی آزاد صورت گرفته، اثری امروزی بهوجود آمده که نیازمند تمهیدات جدید برای ساختن فضاهاست. در طراحی لباس و گریم هم این نکته در نظر گرفته شده است. کولی ما ایرانی نیست و ماجرای نمایش در آلمان میگذرد. از سوی دیگر ما تئاتری کار میکنیم که رئال نیست و در نتیجه دلیلی ندارد از لباسهای رئال استفاده کنیم و باید لباسها فانتزیتر باشد. طراح لباس نمایش به دنبال این نکات بود و به این طراحی خوب و فانتزی رسید. یکی از دلایلی که اصلا علاقه ندارم در برخی آثار حضور داشته باشم، این است که تمام لباسها مثل هم هستند و اصلا برای شخصیتهای متفاوت، طراحی لباس درستی انجام نمیشود همچنین در بسیاری از آثار در زمینه گریم و نحوه ایفای شخصیت، شاهد نوعی همگونی میان اقشار مختلف جامعه هستیم! در صورتی که اگر گریم، پوشش و زبان بدن کولی متفاوت نباشد، به عنوان مثال اگر رفتار بدوی را از کولی بگیریم، چه فرقی با السا فیروزآذر دارد؟! نادیا حسام، طراح صحنه ما میگوید جایی نوشته بودند کولی شبیه نینجاست و او از این برداشت بسیار خوشحال شده، چون به هر حال شخصیت متفاوتی ساخته شده است.
نام اثر «تنهایی پرهیاهو» است و مفاهیمی هم که به ذهن متبادر میکند مشخص است. اما این نمایش یکسری تناقضها را با این مفاهیم میسازد. مثلا بریدهبریده و شلوغ است. چرا؟
برای اینکه تضاد، ساخته شود کاملا تعمد در کار بوده است. وقتی از محیطی توقع خاصی دارید که با نام کار که درباره تنهایی است هم هماهنگ است، پرهیاهو بودن نوعی حرکت عمدی میشود تا مخاطب با شخصیت اصلی نمایش همذاتپنداری کند؛ هانتا بشدت از سوی افرادی که پیرامونش هستند و از دید من هرکدام به دلیلی وحشی هستند، تحتفشار قرار گرفته است. آنها این انسان عمیق را آزار میدهند و موجب شکنجه او هستند. در تضاد بین بازی هانتا با سایر بازیگران هم این تعمد به چشم میخورد.
خلاف تئاتر که با کارگردانهای مختلف همکاری میکنید، اما در سینما بهنظر میرسد بیشتر در آثار تهمینه میلانی حاضر میشوید. چرا؟
من مثل شما فکر نمیکنم! چندبار با کارگردانهای دیگر در فیلمهای سینمایی مختلف کار کردهام. اصلا این طور نیست که فقط با خانم میلانی کار کنم. البته خب معلوم است که عاشق کارهای تهمینه میلانی هستم. به هر حال با او زندگی کردهام و ایدههای سینماییاش را قبول دارم. من حساسیتی در این باره که با خانم میلانی یا دیگران کار کنم، ندارم.
انتهای پیام/ص
دیدگاه شما