29. فروردين 1397 - 16:27   |   کد مطلب: 21589
به گفته یک پژوهشگر حوزه خانواده;
اعتیاد و بیکاری از مهمترین دلایل طلاق است
یک پژوهشگر حوزه خانواده گفت: دلایلی همچون اعتیاد و بیکاری صفحه اول ماجرای طلاق است و دلایلی که پشت پرده است تنها زمانی که گفت‌وگوی عمیق با فرد متقاضی طلاق انجام شود، مشخص می‌شود.

به گزارش شبنم همدان به نقل از فارس : خراسانی پژوهشگر حوزه خانواده با بیان اینکه برای بررسی علل افزایش طلاق، زمینه‌های ساختاری آن در کشور باید مورد بررسی قرار گیرد، اظهار داشت: زمانی که طلاق توافقی وارد عرصه حقوقی کشور شد به ناگاه انفجاری در آمار طلاق به وجود آمد که قانونگذاران را مجبور به تجدیدنظر در آن کرد.

وی افزود: زمانی طلاق مطلقاً در دست مرد بود که هرگاه می‌خواست می‌توانست همسرش را طلاق دهد و حتی گاهی زن از مطلقه شدن خود بی‌خبر می‌ماند که معضلات خاص خود را داشت و ورود طلاق توافقی به عنوان اتفاقی که طلاق را تسهیل می‌کرد باعث شد افراد برای جلب رضایت قاضی و دادگاه دلایل محکمه‌پسند را به عنوان دلیل جدایی مطرح کنند.

خراسانی اضافه کرد: اکنون طلاق به عنوان اولین راهکار پس از ایجاد اختلاف در زندگی مطرح می‌شود به خصوص در زندگی افرادی که در سال اول ازدواج خود هستند و دیگر طلاق به عنوان آخرین راهکار در زندگی اغلب زوجین مطرح نیست.

پژوهشگر حوزه خانواده با اشاره به دلایلی همچون بیکاری، اعتیاد و روابط خارج از خانواده به عنوان مسائلی که توسط زوجین حین طلاق اظهار می‌شود، گفت: این دلایل صفحه اول ماجراست و دلایلی که پشت پرده است تنها زمانی که گفت‌وگوی عمیق با فرد متقاضی طلاق انجام شود، مشخص می‌شود.

وی با بیان اینکه عدم تأمین نیازهای روحی و عاطفی در زندگی زیربنایی‌ترین دلیل طلاق است، خاطرنشان کرد: افراد برای پذیرفتن نقش‌های همسری آموزش‌های لازم نمی‌بینند و مهارت کافی ندارند و به همین جهت با آموزش‌های کلیشه‌ای پیش از ازدواج نمی‌توان آمار طلاق را کنترل کرد.

خراسانی با بیان اینکه تحولات اجتماعی نقش همسری را در خانواده تغییر داده است، عنوان کرد: ما به دلیل فقدان اطلاعات درست از دلایل واقعی طلاق، نمی‌دانیم در چه حوزه‌ای باید آموزش دقیق به زوجین داده شود و پژوهش‌های عمیق بر روی زوجین پیش و پس از جدایی به ندرت انجام می‌شود. 

پژوهشگر حوزه خانواده ادامه داد: به عنوان مثال بعضی زنان با وجود بیکاری همسر خود به زندگی ادامه می‌دهند اما برخی زنان با همان بیکاری فوراً به نتیجه طلاق می‌رسند و دلیل آن را می‌توان در وجود یا عدم وجود حمایت و تأمین عاطفی جستجو کرد.

وی تصریح کرد: ما نیاز به تحول عمیق در حوزه خانواده‌های آسیب‌دیده داریم اما دست ما از نظریه در حوزه دانش اجتماعی و زندگی برای زنان سرپرست خانوار و بدسرپرست خالی است. 

خراسانی با اشاره به مفاهیم کهنه‌ای که در کلاس‌های آموزش همسرداری به زوجین آموزش داده می‌شود، گفت: اینکه به زن شاغل و مستقل امروزی بگوییم نفر دوم اول باشید برای این زنان پذیرفتنی نیست ما باید بتوانیم دلیل نپذیرفتن آنها را دقیقا بفهمیم و برای افزایش آستانه تحمل افراد مشاوره داشته باشیم.

پژوهشگر حوزه خانواده بیان داشت: گاه تنها تغییر ادبیات یک مرد از تحکم‌آمیز به گفت‌وگو می‌تواند یک زندگی را نجات بدهد اما  همین نپذیرفتن و کوتاه نیامدن در اتفاقات کوچک توسط هر یک از زوجین زندگی را تا آستانه فرو پاشی می‌برد.

وی با بیان اینکه بهتر است بُرش جنسیتی به مسأله طلاق داده نشود، خاطرنشان کرد: مسأله طلاق تنها تقصیر تحولات اجتماعی زنان نیست و بسیاری از زنان اغلب در خانه نشنیده می‌مانند؛ بنابراین اینکه انگشت اتهام افزایش آمار طلاق به سمت جنسیت خاصی گرفته شود، صحیح نیست. 

خراسانی با بیان اینکه معضل طلاق و آمار فزاینده آن هیچ راه‌حل اورژانسی ندارد، گفت: باید راهکارهای طولانی‌مدت و کارشناسی شده برای حل این موضوع اندیشیده شود و مشاوره‌های پیش از طلاق با توجه به وضعیت موجود به عنوان راهکار کوتاه مدت بسیار جدی گرفته شود زیرا بخش قابل توجهی از افراد پس از جدایی از طلاق پشیمان می‌شوند اما با توجه به ساختارهای اجتماعی بازگشت به زندگی برای آنها غیرممکن یا بسیار دشوار است.

پژوهشگر حوزه خانواده اظهار داشت: سخت کردن طلاق تنها ضربه‌اش به کسانی است که عرصه زندگی برای آنها بسیار سخت شده و نمی‌توانند تحت هیچ شرایطی به زندگی ادامه بدهند.

انتهای پیام/ص

 

دیدگاه شما

آخرین اخبار