به گزارش شبنم ها به نقل از تسنیم
چند ماهی است که دلار عنان از کف بریده و سوار بر خر مراد و صدرنشین شده است، بالای مجلس نشسته و دیگر نگاهی هم به این پایینها نمیاندازد. هر روز خبری میآید که دلار چند و دلار چون. صدالبته که دلار «بهفرموده» 4200 تومان است و البت که دیگر قاچاق هم نیست، شکر خدا بهوفور هم یافت میشود و مردم هم دیگر نگران جای خالی دلار نیستند.
دلار هر روز بهتر از دیروز میشود و جیب کارگرجماعت خالیتر از روز قبل. در این میان آنان که سودای سفتهبازی و دلالی در سر دارند همچنان کبکشان خروس میخواند و گوششان هم بدهکار خطونشانهای وقت و بیوقت نیست و ای، کار و بارشان هم سکه است؛ پول یک نان و بوقلمون درآید خدا را شکر.
یکی از نمایندگان اصلاحطلب مجلس شورای اسلامی هم دو روز پیش پیامی را در فضای مجازی منتشر کرده بود به این مضمون که «شک ندارم بانک مرکزی و برخی از ارکان دولت تعمداً مأموریت بر خرابتر شدن اوضاع و اذیت کردن مردم را دارند.»، این بدان معناست که نمایندگان محترم مجلس هم کمکم دارند به فشار بیش از حدی که مردم تحمل میکنند پی میبرند که البته جای شکرش باقی است.
اما در این میان مردم چند سؤال دارند که در این چند وقت اخیر همه جا مطرح میکنند و کسی نیست که پاسخ آنها را بدهد و البته اقتصاددانان عزیز هم شاید فکر میکنند این سؤالات ارزش پاسخ دادن ندارند و این مسئله دارد مردم را آزاد میدهد. مردم میگویند؛ چرا هر روز ارزش پول ایران حتی در برابر پول کشورهای جنگزده کاهش مییابد؟
بهعنوان مثال کشور دوست و همسایه غربی یعنی عراق را نگاه کنید! هشت سال جنگی را بر کشور عزیزمان ایران اسلامی تحمیل کرد و در این راه خسارات زیادی هم دید، پس از آن صدام ملعون دوباره هوای کشورگشایی به سرش زد و به کویت حمله کرد، سپس آماج حملات کشورهای غربی قرار گرفت و با تغییر حکومت مواجه شد. چندین سال درگیر انفجارهای داخلی ناشی از درگیری و نارضایتی بعثیها و تتمه سران حامی صدام بود و دستآخر هم چندین سال با داعش تروریست مواجه شد، اما سؤال اینجاست؛ چرا هر دینار عراق حدود 15 تومان ایرانی ارزش دارد؟ در سال 89 هر هزار دینار حدود هزار تومان بود و امروز نزدیک به 15 هزار تومان. این پرسش مطرح است که؛ چرا باید ارزش پول عراقیها در همه این سالها و پس از اینهمه نابسامانی همچنان ثابت بماند اما ریال، صنار هم ارزش نداشته باشد؟
روزگاری برادران افغانستانی با حضور در ضلع جنوبی بازار مولوی پول ایرانی خود را به پول افغانستان تبدیل میکردند و با خود میبردند، یادش بهخیر، هر 10 ریال و بهعبارتی هر یک تومان میشد 40 افغانی! حالا اما چه؟ هر افغانی 215 تومان. آری! پول افغانستانی که سالها درگیر جنگ و نابسامانی و فقر بوده هم از ریال پیشی گرفته و ریال در قعر و یا اعماق جدول ارزش قرار گرفته است. مردم میگویند از کشور سوریه بهواسطه توحش تروریستها دیگر چیزی باقی نمانده است، بهراستی چرا یک لیر سوریه 31 تومان است؟
سال 2010 هر یک یوآن چین در بازار ایران 150 تومان مبادله میشد. امروز ارزش یک یوآن در بازار دو هزار و 330 تومان است و یا در دهه 60 یک ین ژاپن یک تومان ارزش داشت. این پرسشها را چهکسی و یا کسانی پاسخ میدهند؟ مسئول اینهمه افت چهکسی و یا کسانی هستند؟ میزان تأثیر تحریمها در این میان چیست؟ تحریمها بیشتر بر ارزش پول ملی کشورها تأثیر میگذارند یا جنگهای طاقتفرسا و یا انتحارهای وقت و بیوقت تروریستی؟ سهم دولتها در افزایش و یا کاهش ارزش پول ملی کشورشان چقدر است؟
مردم پاسخ این پرسشها را مطالبه میکنند، چهکسی آستین بالا میزند و روشنگری میکند؟ شاید این پرسشها پاسخش درونش نهفته باشد اما یک نفر باید روشنگری کند.
انتهای پیام/*
دیدگاه شما