22. خرداد 1399 - 12:50   |   کد مطلب: 23300
پرداختن سریال وار به موضوعاتی نظیر امر به معروف نهی از منکر با رویکرد تقابل با این فریضه مهم دینی – اجتماعی و زیر سؤآل بردن برخی از اقدامات فرهنگی صورت گرفته از سوی سایر ارگان ها مثل "چهارشنبه های طلایی" توسط رسانه ها و شبکه های تعاملی داخلی و حتی خارجی، روی دیگر سکه عمیق بحران معنویت به ویژه در بخش عفاف و حجاب است

به گزارش شبنم ها، به نقل از طنین یاس، در روزهای تابستان، گرمای هوا بهانه کافی را  برای عده ای از هنجارشکنان که متأسفانه تعدادشان هم در سطح معابر و خبایان ها .. کم نیست فراهم می کند تا با پوششی نامناسب تر از همیشه در انظار عمومی خودنمایی کنند! برخورد منفعلانه با این گروه از افراد اعم از زن و مرد که توانایی و درک انتخاب پوشش مناسب را ندارند باعث گستاخ تر شدن آنها شده است. گستاخی قلدرمآبانه ای که نمونه بارز آن علاوه بر فحاشی و هوچیگری، ضرب و جرح آمران به معروف را در چند ماه اخیر در برداشته و نسبت به سال های گذشته بیشتر کرده است.
 
این دست اقدامات غیراخلاقی و ضدفرهنگی گروه هنجارشکن در حوزه عفاف و حجاب و همچنین رفتارهای اجتماعی نه تنها به صورت کاملا هدایت شده از سوی برخی چهره های شناخته شده ضدفرهنگی و ضداسلامی خارج نشین تقویت و مدیریت می شود بلکه گاها برخی از اظهار نظرهایی که کاملا بوی سیاست زدگی و مصلحت طلبی از آن به مشام می رسد چون آبی بر آسیاب دشمن عمل کرده و باعث پیشرفت گستاخ منشانه در حوزه عدم رعایت عفاف و حجاب در پوشش و رعایت اخلاق اجتماعی در رفتار می شود. 
 
بنابرگفته  کارشناسان حوزه فرهنگی و تربیتی مهم ترین عامل در بروز چنین اتفاقاتی در کشور ما « بحران معنویت» است. بحرانی در آن افراد به نوعی دیگر قادر به تشخیص بد نبوده و در واقع ناهنجاری ها را هنجار می پندارند.
 
نکته این واقعیت تلخ که هشدارهای آن از ۲۵ سال پیش توسط اساتید و کارشناسان حوزه فرهنگی و اجتماعی داده شده است، این می باشد که بیشتر عدم شناخت یا مقبولیت هنجار از ناهنجار و بد نه پنداشتن بدی های رفتاری و کرداری! در مواردی صورت می گیرد که ریشه های مذهبی یا عرفی – سنتی دارند!
 
از این روست که در این برنامه ضد فرهنگی با رویکرد کم رنگ کردن و از بین بردن هویت معنوی افراد یک جامعه؛ ابتدا ارزش مباحث دینی و بعد آیین های سنتی و عرفی مورد هدف قرار می گیرد و هر آنقدر که این موارد ارزشمندتر و دارای قدرت نرم معنوی بیشتری باشد، با تهاجم و تقابلی سخت تر رو به رو می شود.
 
عفاف و حجاب، نوع پوشش، نوع سخن گفتن، آداب رفتاری، شئونات روابط زن و مرد در کشور ما از مباحثی است که در توسط ارزش های دینی و عرفی اجتماع ایرانیان حدودگزاری شده است. حدودهایی که عدم رعایت آن نه در بلند مدت بلکه در کوتاه ترین مدت ممکن، پیامدهای خود را در قالب مباحث اخلاق فردی، اخلاق اجتماعی، امنیت فردی و اجتماعی نشان می دهد.
 
شاهد بر این مدعا نیز اتفاقاتی است که طی یک دهه گذشته در حوزه پوشش، رعایت هنجارهای اجتماعی و عفاف و روابط زن و در کشور ما افتاده است و پیامدهای نامبارک آن نیز گریبانگیر جامعه است. مسائل مختلفی چون افزایش کلاه برداری ها، سوء استفاده های اخلاقی، بالا رفتن سن ازدواج، شیوع ازدواج های سفید و افزایش طلاق در سطح کشور و همچنین بالا رفتن نرخ خیانت به خانواده است. 
 
تأسف برانگیزتر همراهی خواسته و ناخواسته برخی از روشنفکر نمایان و برخی از افراد صاحب منصب در حوزه های مختلف فرهنگی و سیاسی با این جریان است. افرادی چون نمایندگان مجلس شورای اسلامی، برخی از مسئولین حوزه زنان و خانواده کشور و روزنامه ها و سایت های خبری که بازوری قدرتمند این جریان محسوب می شوند.
 
نمونه این دست اقدامات را می توان در سخنرانی ها و مصاحبات مختلف روشن فکرنمایانی دانست که در قالب حرف هایی که بوی سیاست زده کردن مسائل فرهنگی می دهد، در صدد زیر سؤال بردن اقدامات و نظارت های دستگاه های مختلف کشو به ویژه نیروی انتظامی به عنوان تأمین کننده امنیت جامعه، هستند. تا جایی که می توان گفت: اکنون نیروی انتظامی کشور در این بحث همراهی و همدلی دستگاه های فرهنگی را نداشته و تنها در حالیکه خود مورد هجوم برخی چهره های تأثیرگذار سیاسی و فرهنگی هستند، وارد میدان شده است. 
 
 از طرفی همین افراد با حمایت های تلویحی و صریح از هنجارشکنان راه را برای قانون شکنی آنها هموارتر می کنند. متأسفانه برخی چهره های زن نماینده مجلس شورای اسلامی در این گروه هستند و آنقدر شفافیت رفتاری و صداقت ندارند که بتوان گفت به راستی قانون شکنی را حق هنجارشکنان می دانند بلکه در این راستا ریاکارانه به دنبال رسیدن به اهداف خود مبنی بر کسب وجهه، جهت ماندگاری در کرسی مجلس شورای اسلامی یا حتی بالاتر هستند! 
 
ارائه طرح هایی نظیر گفت وگو در خصوص مسائل بدیهی فرهنگی و مهم تر از آن اعتقادی که حتی نص  صریح قرآن نیز بر آن تأکید دارد از دیگر اقداماتی است که در واقع به نوعی برای چهره های سیاسی همراه با هنجارشکنان، زمان برای رسیدن به اهداف اصلی شان می خرد. نظیر این مسئله که خانم ابتکار در گفت وگویی با خبرنگار بسیج بعد از طرح موضوع « گفت وگوی بین نسلی و تأکیدشان براینکه موضوعی از این گفت وگو عفاف وحجاب است » در پاسخ به پرسش خبرنگار که حال اگر بعد از گفت وگو ها باز هم نسل جوان موافق رعایت هنجارهای پوششی نشد، چه باید کرد؟ گفت: حجاب و عفاف قانون کشور ماست و قانون باید رعایت شود» باید از خانم ابتکار به عنوان معاون رئیس جمهور پرسید که قانونی که باید رعایت شود  و برگرفته از نص صریح قرآن است چه جای گفت وگویی دارد به جز زمان خریدن برای شما و رسیدن به اهداف اصلی تان.
 
 حال در این میان، پرداختن سریال وار به موضوعاتی نظیر امر به معروف نهی از منکر با رویکرد تقابل با این فریضه مهم دینی – اجتماعی و زیر سؤآل بردن برخی از اقدامات فرهنگی صورت گرفته از سوی سایر ارگان ها مثل "چهارشنبه های طلایی" توسط رسانه ها و شبکه های تعاملی داخلی و حتی خارجی، روی دیگر سکه تعمیق بحران معنویت به ویژه در بخش عفاف و حجاب را نشان می دهد! نمونه این رسانه ها می توان به روزنامه اعتماد اشاره کرد که در یک برنامه ریزی کاملا مشخص در روزهای متوالی با انواع گفتارها و رویکردها به نقد مسائلی چون طرح امنیت اجتماعی و حجاب اجباری و .. می پردازد و چه بسا که افرادی را هم در قالب لباس روحانیت باخود همراه کرده است. 
 
به هر حال جای تأسف دارد که رسانه ها به ویژه رسانه های تأثیرگذار جامعه به جای اینکه بازوی قدرتمندی برای تعمیق باورهای دینی و حفظ ارزش های سنت ها و عرف جامعه باشند در جبهه جنگ فرهنگی دشمن به عنوان سرباز پیاده نظام بدون جیر و مواجیب کار می کنند. به نظر می رسد برخلاف آن برچسبی که خود بر ناصیه دلسوزان جامعه زده اند و آنها را " دلواپسان" می خوانند خود دلواپس از دست دادن منفعتی مذبوحانه که به مصاف دین و عرف و سنن رفته اند. 
 
انتهای پیام/
 

دیدگاه شما

آخرین اخبار