به گزارش شبنم ها به نقل از به نقل سپاس، روشنفکرنما ها چگونه به طعمه وابزاری برای دام گذاری غربی در مشرق زمین تبدیل شدند در بطن جریان روشنفکر گرایی پرورش یافته در دامن غربی برای انجام ماموریت در ایران ماجرایی مفصل و پرفراز و نشیبی قابل مطالعه و بررسی است.
تقریباً از میان رودخانه ی جاری از غرب بشرق ، می توان براحتی مشاهده کرد که ورود ماهی کمتر و مار ماهی سمی بیشتر به درون فلات ایران بخصوص و منطقه ی شرق میانه حاصل این جزر ومد سازمان یافته بوده است.
این پروژه دامنه دار که غالباً برای دخالت در ایران طراحی شده و با برنامهریزی دقیق در سیاست و فرهنگ ایران، پیاده شده عام وخاص، دولتی و غیر دولتی شهری و روستایی، سیاه وسفید نمی شناسد و در هدف همه را در جای خود نشانه رفته با ابزارهای متنوع و بازاریابی متفاوت رویه ی که به اصطلاح در قالب تعامل عرضه شد و از منظر تجاهل بهره گرفت و روزنه ی تغافل را گسترش داد و به تقابل با تمدن و فرهنگ شرقی جهت تسهیل در غارت همه جانبه ی آن روی آورد.
بنابراین شناخت این جریان نیازمند درک تاریخی از روند اجرای آن و چگونگی تربیت مجریان آن است. عناصری مانند روشنفکران وابسته، ادیبان التقاطی، سیاسیون خود باخته و تدوینکنندگان نظام آموزشی عالی وعمومی تاثیر پذیر، نشریات و سایت های وابسته در شبکه ی مجازی و شبکه ی اجتماعی به عنوان اجزای تأثیرگذار این پروژه بخدمت گرفته می شوند اما عامل اصلی دیگری که در شکلگیری این پروژه نقش مهم جهت دهی ایفا کرد مستشرقینی هستند که با برنامهریزی اروپا و آمریکا در ایران حضور یافته و یا در مراکز علمی، فکری، اقتصادی، اندیشکده های رهبردی ، آزانس های خبری و تحلیلی و... نخستین جرقههای گرایش به غرب و شیفتگی چشم بسته به ظواهر غربی را در میان روشنفکران و برخی دولتمردان از عصر قاجار تاکنون برافروخته اند متاسفانه می توان ده ها جلد کتاب مستند در باره ی آن نوشت که موضوع این این نوشتار بصورتی گذرا به آن اختصاص دارد.
در این یادداشت به بررسی نمونه های کوتاه از اقدامات مرتبط با چگونگی پروژه ی نفوذ از دیر باز و تقلید روشنفکرنما ها در اصطلاحات از آنها می پردازیم که از این رو در مورد تاریخ شرق شناسی پس از جنگ های صلیبی و جنگ جهانی دوم با اتفاقات و ابعاد تازه ی همراه بود و از آنجا سیل مناقشات و اختلافات و انحرافات را به جان عرصه فکر اندیشمندان و دانشمندان امت اسلامی و روشنفکران حقیقت جو و در مقابل آن روشنفکرهای طبقه ی ساده اندیش مرفه بی درد با احتساب تحمیل هزینه های جانی و مالی به توده مردم آغاز شد.
مستشرقین از ابزار های مختلفی بهره گرفتند در بحث ملی باستان شناسی و فرهنگ و تمدن ایرانی، قرآن و تفسیر و احادیث و علوم حوزوی تا فلسفه و احکام فقهی سخنان ائمه و دانشمندان مسلمان را دنبال می کردند و در شرح حال پیامبر و تاریخ اسلامی جستجو کرده را مورد واکاوی و در احکام فقهی سخنان ائمه و دانشمندان مسلمان با ادعا و تحقیقات علمی و پژوهش فرهنگی و ارتباط بین ملل وادیان وتمدنها، اما هدف اصلی آنها جستجوی تضاد و شناخت نقاط ضعف و اتخاذ روشی ساده برای تسلط برافکار و ایده ها و جهت دهی آن در راستای منافع استعماری و سلطه گری بود که در این راه از هر گونه تردید، شبهه افکنی، مانع تراشی، انحراف و در تهمت و دروغ گفتن باز نایستادند.
اعتراف محمد اسد
محمد اسد (1900 - 1992) متفکر اتریشی بود که قبل از روی آوردن به اسلام بع عنوان یک شرق شناس یهودی به نام" لئوپولد ویس" شناخته می شد او اینگونه درباره شرق شناسان و تاریخ بین اروپا و جهان اسلام شهادت می دهد پس از جنگهای صلیبی و شناخت و تزریق حس خود کم بینی در بین مسلمانان، پس از آن تحقیر اسلام به بخشی اساسی در تفکر اروپا تبدیل شده است.(کتاب اسلام بر سرچند راهی ص 60).
نقش مخرب برخی از شرق شناسان
نقش مستشرقین خرابکارانه از مؤسسات آموزشی وابسته به دانشگاههای بزرگ غرب شروع می شود.
1. مفاد قرآن را در مورد مفاد و داستان های انبیا زیر سوال برده و باورهای توده را در هر شکلی مخدوش کنید
2. فقه اسلامی را زیر سؤال ببرید و ادعا کنید که از فقه رومیان گرفته شده است و اصطلاحات مشروع برگرفته از کتب یهود است
3. زندگی نامه پیامبر وائمه را تحریف کرده و سوء ظن هایی راجع به تاریخ و فتوحات اسلامی مطرح کنید.
4. فارغ التحصیلان این مؤسسات و اندیشکده های غربی را (عمدتا بورس تحصیلی از کشورهای اسلامی) و اعطای کارشناسی ارشد و دکترا در علوم اسلامی فلسفه، جامعه شناسی طبق برنامه درسی مستشرقین برای دریافت شایستگی برای کار در دانشگاه های ایرانی، عربی و اسلامی را افزایش دهید.
5. انحرافات اخلاقی و جدائی دین از سیاست و ناتوانی اسلام را در اداره جامعه با تشبیه سازی از مسیحیت اروپائی دربین مسلمان ترویج دهند.
6. فراخوانی برای فرار مغزها و گسترش اصطلاحات غربی را نهادینه کنند
7. مصرف زدگی و وابسته فکری ومادی را در نظام حکومتی کشورهای اسلامی عملی نمایند
مشهورترین موسسات آموزشی وفرهنگی فعال دراین زمینه عبارتند از :
انستیتوی مطالعات شرقی، دانشگاه وین
موسسه"für Orientalistik-Universität Wien
انستیتوی مطالعات عربی و اسلامی دانشگاه مونستر، آلمان
Islamwissenschaft und Arabistik - Münster Universit
مرکز مطالعات اسلامی ، دانشگاه آکسفورد، انگلستان "(OCIS)
دزدی گنج های دانش اسلامی و آثار باستانی ایران و کشورهای اسلامی
مستشرقین و باستانشناسان علاوه بر گنجینه های دانش اسلامی از نسخه های نادر دست نوشته ها و کتب گرانبها ، آثار باستانی را از کشورهایی چون ایران و عراق تا مصر بغارت بردند موزه ها و کتابخانه ی ملی و بزرگ قدیمی غربی و آمریکا گواه زنده ی از این ماجراست کتابخانه کنگره در آمریکا و کتابخانه های ملی در لندن ، پاریس ، روم ، وین ، مادرید و دیگران به میراث اسلامی غنی شده اند. به عنوان مثال، کتابخانه ملی برلین شامل 10،000 کتاب و نسخه نادر کتب اسلامی در کتابخانه دانشگاه جورج آگوست در شهر گوتینگن آلمان است.
در حقیقت غربی ها ارزش این گنجینه ها علمی و تاریخی را بسیار مورد توجه قرار داده و نمایه سازی علمی مفید آن را فهرست بندی کرده و سپس با ادامه تحقیقات چگونگی دستیابی به تکنولوژی وانحصاری کردن آن و فرایند تسلط تاریخی را عملیاتی کردند.
اعترافات مستشرقین در تهیه خوراک فکری برای"پیشگامان غربزدگی"
مستشرقین در تهیه عناصر متعلق به اسلام کار کردند اما آنها به زبان خود شان صحبت می کنند و ذهنشان را می خوانند و نیازشان را باز می اندیشند و نظراتشان را با زبانی تحول یافته تکرار می کنند شاگردان اینان باید پیشگامان فکر و فرهنگ در کشورهای مسلمان باشند و این همان چیزی است که برخی اعتراف می کنند.
ساموئل مارینوس زومر آمریکایی گفت:تبلیغ در میان مسلمانان باید توسط یک پیام رسان از خودشان و باید در میان صفوف آنها باشد ؛ زیرا برای کاهش جنجال افتادن یک درخت باید توسط یکی از اعضای نزدیک به آن در آغاز شاخه هایش، یکی یکی قطع شود.
حمله به جهان اسلام"توسط آلفرد لکاتلت و لویس ماسینیون فرانسوی
برای دانشجویان مسلمان که وارد فرانسه می شوند باید یک فرمول خالص غربی تهیه شود تا هواداران ما در کشورشان باشند.
شرورترین خاورشناسان
تأثیر و خطر شرق شناسان متفاوت است اما از نظر برخی پژوهشگران مسلمان بدترین آنها عبارتند از:
مستشرق مجارستانی: ایگناز گلدزیهر، ایگناز گلدزیهر که کل کتب او در مورد اسلام 592 کتاب و تحقیق می باشد بین فقه و تفسیر و ادبیات عرب است ، اما گلدزیهر در تشکیک از احادیث تخصص داشت مرجعی برای مستشرقین در این باب است جایی که او ده ها کتاب برای به چالش کشیدن پیامبر اسلام (ص) نوشت.
مهمترین کتب وی عبارتند از حدیث در اسلام ، آموزه های تفسیر اسلامی، مترجم مترادفات عربی ، مطالعاتی بر پیامبر اسلام ، ایمان و شریعت در اسلام
دیوید ساموئل مارگالیت شرق شناس انگلیسی
دیوید ساموئل مارگلیوت، استاد زبان عربی در مرکز مطالعات اسلامی در دانشگاه آکسفورد و عضو مجتمع زبان انگلیسی و انجمن علمی عربی در دمشق و جامعه شرقی آلمان مارگلیوت سردبیر (گروه دانش اسلامی) بود و مقالات توسط انتشارات برلین هلند منتشر شد و حاوی بسیاری از اشتباهات و کذب ها علیه اسلام بوده و فاقد مستند سازی ست.
مستشرقین وسیله های مختلفی را بکار می گرفتند و به دانش آموختگان شرقی اعزامی به غرب تلقین می کردند آنها قرآن و تفسیر آن را می خواندند و در احادیث و علم حوزوی جستجو می کردند و در احکام فقهی سخنان ائمه و دانشمندان را دنبال می کردند و در شرح حال پیامبر و تاریخ اسلامی جستجو می کردند ادعا می کردند تحقیقات علمی انجام می دهند اما هدف اصلی آنها جستجوی تضاد در هر عبارت دینی و مذهبی بود و به تهمت و دروغ گفتن جهت ایجاد اختلاف میان مسلمانان باز می گشتند.
دعوا بر سر امتیاز انحصاری آثار باستانی
کشورهای غربی از قرن هجدهم میلادی متوجه وجود آثار و اشیای ارزشمند در منطقه بینالنهرین شدند و فعالیتهایی را در مناطق باستانی ایران، مصر و عثمانی شروع کردند. در میان این کشورها، فرانسه توجه ویژهای به ایران داشت و همین توجه ویژه موجب انعقاد قراردادی در سال 1900 بین ایران و فرانسه و اعطای حق انحصاری و دائمی کاوشهای باستانشناسی در ایران به این کشور شد.
این پیمان عملاً حق کاوشهای باستانشناسی را از دیگر کشورها سلب میکرد و از نفوذ انگستان و روسیه به حوزه باستانشناسی ایران جلوگیری میکرد اما این امتیاز برای فرانسه همیشگی نبود و با ظهور حکومت پهلوی در سال 1925 درهای ایران به روی باستانشناسان خارجی باز شد.
امریکاییها اعتراضاتی را به قانون موجود وارد ساختند و انحصار کاوشهای باستانشناسی برای فرانسه را ناعادلانه خوانده و مدعی شدند که این کشور نتوانسته به طور مناسب از شرایط بهرهبرداری کند. برای همین با کمک عدهای در داخل ایران تلاشهای خود را برای لغو انحصار فرانسه به کار بستند. یکی از افرادی که نقش بسزایی در لغو انحصار فرانسه در آثار باستانی ایران داشت آرتور پوپِ امریکایی بود. او که اطلاعات فراوانی از فرهنگ و هنر اسلامی داشت در سال 1304 وارد ایران شد و در پی رفت و آمدها و تلاشهای فراوانش برای معرفی هنر ایران، به رضاشاه نزدیک شد و مورد حمایت او قرار گرفت.
همزمان با تلاشهای براون، به یک خاورشناس صاحب نام روسی به نام بارون ویکتور رومانویچ روزن (1908-1849) نیز بر میخوریم. اینکه این دو استاد دانشگاه یکی از دانشگاه پترزبورگ و دیگری از دانشگاه کمبریج در یک مقطع زمانی به مسئله ایران و بهخصوص باب علاقهمند شده و در جمع آثار باب و بهأ تلاش میکردند، نشانگر همان همسویی دو کشور انگلستان و روسیه در جریان فرقهسازی در ایران در آن برهه زمانی است آرتور دوگوبینو Gobineau) de Arthur Joseph) (1816-1882) )نویسنده، خاورشناس، شاعر، مورخ و سیاستمدار فرانسوی بود که ریشة نظریات نژادگرایانه در عصر جدید را به او نسبت میدهند.
استاد محمدقلی مجد در کتابی تحت عنوان «تاراج بزرگ» با جمعآوری اسناد مربوط به وزارت خارجه امریکا، ابعاد غارت بزرگی که زیر پوست باستانشناسی در ایران رخ میداد را مورد بررسی قرار داد.
وی در بخشی از کتاب خود، از مشاهده آثار ایرانی در موزههای ایرانی چنین مینویسد: «من از موزههایی مانند موزه هنر در نیویورک و موزههای متعدد اسمیتسونیان در واشنگتن دیدن کرده ام. امری که در همه آنها مرا بینهایت به حیرت انداخت این بود که موزههای مذکور تقریباً تمام آثار باستانی و مصنوعات هنری ایران را در فاصله زمانی 1925 تا 1941 تصاحب کرده بودند. و اینگونه فرهنگ وتمدن اسلامی ایران توسط شرق شناسان با کمک برخی غربزگان خودی با تعرض و غارت و تهدید روبرو شد.
انتهای پیام/
دیدگاه شما